eitaa logo
متی ترانا و نراک
342 دنبال‌کننده
43.7هزار عکس
16.4هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❣سلام پدر مهربان ما صبحت بخير 🦋ما بی‌تو💕تا دنیاست دنیایی نداریم 🌺چون سنگ خاموشیم و غوغایی 🦋ای سایه‌سار ظهر گرم ! 🌺جز سایه‌ی دستان تو🤲 جایی نداریم😔 🌸🍃
༻﷽༺ 🌷❣ بچہ بودم ڪه مرا مجلستان آوردند از همان روز مرا بندهٔ ڪردند ذڪر لالایے من نام حسن بود و حسین در تبُ تاب مرا پروردند ❤️
1_272275677.mp3
1.71M
تحدیر سوره یس
وَارْحَمْ شِدَّةَ ضُرّى... و به بدحالى‌ام رحم كن... 💠 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى
[اهل مُبارزه بیدارند] اگر شما☝️ در جبهه خوابت برد، معنایش این نیست که طرف مقابل هم خوابش برده⭕️ و او هم غافل است. اگر تو از او غافل شدی، نشانه این نیست که او هم از شما غافل است. نخیر👌 شما ممکن است خوابت ببر [اما] او بیدار باشد، این را باید توجه داشت لذاست که عرصه، عرصه مهمی است. 94/02/14 شادی ارواح پاک شهدا صلوات 🌷🍃
امام‌خمینۍ(ره): عنایتے کہ اسݪام بـه بانواݩ دارد؛ بیشتر از عنایتـی اسٺ ڪه بـه مرداݩ دارد!🌿
📚 همیشه می‌گفت : می‌خواهم شهید ‌شوم! پس از جنگ ما می‌ گفتیم جنگ دیگر تمام‌شده و شهادتی نیست ولی پاسخ می‌ داد : من می‌دانم «شهید» خواهم شد... [به نقل از برادر شهید] جانباز شیمیایی دفاع‌ مقدس بازنشسته تیپ۳۶ انصارالمهدی زنجان در ۲۵ آبان سال۱۳۹۶ بر اثر انفجار مین در محور بوکمال مجروح شد و در حین انتقال به پشت جبهه به‌درجه شهادت رسید 🕊 🌷🍃
🕊✨ گفتم ڪه غم فراق را نبینم... دیدم! آمد به سرم از آنچه می ترسیدم..💔 گرچه این شهر شلوغ است ولی، آنچنان جای تو خالیست، صدا می پیچد!😞 صلوات 🌷🍃
🌼 حاج قاسم به شنیدن خبر فوت پدرش در عملیات ✍سردار محمدرضا فلاح‌زاده معاون هماهنگ‌کننده نیروی قدس سپاه از همراهان حاج‌قاسم سلیمانی در جنگ با داعش بوده است که در میدان جنگ او را با نام «ابوباقر» می‌شناسند. وی در ویژه‌برنامه پایان سلطه داعش با نام «ققنوس» حضور پیدا کرد و از خاطرات خود با سردار جبهه مقاومت حاج قاسم سلیمانی سخن گفت. او در خاطره‌ای از حضور حاج قاسم در میدان عملیات و شنیدن خبر فوت پدرش اظهار داشت: سردار سلیمانی یک روزی عنوان کرد همه فرماندهان جمع شوند و هلیکوپتر هم آماده باشد، در نزدیکی خط خودی هلیکوپتر فرود آمد. ابومهدی هم بود، جلسه در رابطه با عملیات مشترکی بود که قرار بود با حضور حیدریون، نیرو‌های سوری و فاطمیون در مرز کشور سوریه و حشدالشعبی در خاک عراق انجام شود. برنامه‌ریزی شد عملیات مشترک در حاشیه مرز و با انجام یک عملیات از داخل سوریه انجام شود. بحث نهایی و مصوب شد، آن طرف در عراق ابومهدی و اینطرف حاج قاسم در سوریه قرار شد عملیات را فرماندهی کنند. حزب الله، فاطمیون، زینبیون و بخشی از نیرو‌های سوری و لشکر حضرت زینب ایرانیون حاضر شدند. حاج قاسم فرماندهی را شخصا برعهده گرفت، گاهی عربی با حشدالشعبی و حزب الله و فارسی با ایرانی‌ها صحبت می‌کرد. عملیات آغاز شد و تا عصر ادامه داشت. ۱۰ کیلومتر پیشروی شد. خط دشمن در هم کوبیده شد. حاج قاسم در مقر تاکتیکی حاضر شد من هم در مقری دیگر بودم. صبح حسین پورجعفر تماس گرفت که ابوباقر کجایی؟ گفتم نزدیک شما هستم. گفت سریع بیا اینجا. قبل از ساختمان دیدم پورجعفری صد متری جلوتر از ساختمان آمده به دنبالم، گفت پدر حاج قاسم فوت شده است. گفتم حاجی می‌داند؟ گفت بله. از در ساختمان رفتم تو و دیدم حاج قاسم گوشه‌ای نشسته و گریه می‌کند، سلام کردم، آمد به استقبالم و دو نفره زدیم زیر گریه،‌های های گریه می‌‎کرد. حاجی می‌گفت آدم در هر سنی باشد وقتی مادر و پدرش را از دست بدهد یتیم می‌شود. سردار گفت ابوباقر من می‌روم برای مراسم تشییع جنازه و سریع برمی‌گردم، فقط نیرو‌ها متوجه نشوند، فرماندهان اصلی اشکالی نداره، عملیات ادامه پیدا کند. عملیات ادامه پیدا کند تا برگردم، وقتی برگشت جبهه خیلی سخت بود و از سه طرف می‌جنگیدند. نیرو‌ها ۳۰ کیلومتر باقی مانده را تا مرز پیشروی کرده بودند. غروب حاج قاسم برگشت، برنامه ریزی کرد سحر عملیات آغاز شود. مخابرات زیرساختش آماده نبود، از حاجیپرسید تا کی وقت دارم؟ گفت یک ساعت قبل اذان، گفت نمی‌شود تاخیر بندازیم؟ حاجی گفت نه نمی‌شود. همه نیرو‌ها آمده بودند، حاج قاسم در خط ماند و شب دشمن از دو جهت تک کرد، از ۹ شب تا حدود سحر رها نمی‌کرد. علی الدوام انتحاری و موشک کرنت زدند. حاجی خودش شخصا هدایت می‌کرد و سحر عملیات آغاز شد. طی یک روز ۳۰ کیلومتر پیشروی کرد تا همه روستا‌ها آزاد شد. روز ۱۷ آبان ماه سال ۹۶ عملیات شروع شد. شهدا و ارواح پاک امواتشون صلوات🌷🍃
🌷صبحتون_عالی 🌼امروزتون شاد و زیبا 🌷لحظه هاتون سرشار 🌼آرامش و دلخوشی 🌷امیدوارم امروز خدا 🌼سرنوشتی دوستداشتنی 🌷زندگی پراز عشـق 🌼روزی فراوان ، لبی خندان 🌷و دلی مهربون براتون رقم بزنه منور به نور الهی