eitaa logo
متی ترانا و نراک 🇮🇷🌷
315 دنبال‌کننده
48.4هزار عکس
21.7هزار ویدیو
90 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🔰هر چند و راضی شدن سخت بود، ولی من راضی بودم و اجباری در کار نبود❌ شوق همسرم برای رفتن و مظلومیت شیعیان را می‌دیدم. 🔰شبی که می‌خواست شود با هم سمت مسجد🕌 رفتیم و بعد از نماز به رستورانی برای صرف شام🍲 رفتیم. لحظه رفتن وقتی از درب منزل کاسه آبی ریختم، قلب خودم انگار همان لحظه داشت بیرون می‌زد و بغض سنگینی مرا خفه‌ می‌کرد😢 دلم آشوب بود💗 🔰از همان لحظه شروع شد، ولی سعی کردم طوری رفتار کنم که نگران😥 نباشد و حتی اشکی برای رفتنش نریزم🚫 که مبادا بلرزد. 🔰یدالله، در سال 96 با اصابت گلوله تک تیرانداز داعشی به ناحیه سرش💥 به درجه رفیع نائل آمد. روزهای اول هر روز چندبار تماس می‌گرفت و از حرم حضرت زینب (س) و آنجا برایم حرف می‌زود و می‌گفت کاش در کنارش بودم و غربت آنجا را می‌دیدم😔 🔰اما کم کم به دلیل اعزام به مناطق تماس‌ها☎️ کاهش یافت و به‌طبع و دلتنگی من بیشتر شد. تا اینکه باری که تماس گرفت 8 فروردین‌ماه 96 بود. ساعت حدود 3 بعدازظهر با من تماس گرفت📞 و گفت که برای برداشتن مهمات به منطقه برگشته است و باید دوباره به خط بروند 🔰و قرار شد "لحظه آخر" دوباره تماس بگیرد و حدود یک ربع بعد⏰ دوباره زنگ زد و که بین ما رد و بدل شد این بود که گفتم «مراقب خودت باش، یه یدالله♥️ که بیشتر ندارم. همسرم هم در جواب من گفت: نگران نباش، من هر لحظه ...» 🔰بعد از این تماس تا روز تماس نگرفت و من خیلی نگران بودم، ظهر روز 12 فروردین‌ماه📆 این حالت به اوج خود رسید و من نتوانستم از شدت نگرانی لب به چیزی بزنم. بعد از ظهر با یکی از دوستانمان که همسرش دوست و شوهرم بود تماس گرفتم☎️ و به منزل وی رفتم تا کمی آرام شوم و از طریقی خبری از سلامت بگیرم 🔰دوست همسرم خبر شهادت🌷 عزیزم را می‌دانست ولی برای قلب من گفت که حالش خوب است و شب به منزل پدرم رفتم🏡 ولی نتوانستم بخوابم و شدیدی داشتم تا اینکه نزدیک صبح خوابم برد ولی صبح زود با صدای تماسی که با پدرم گرفته شد از خواب پریدم و از لحن صدای پدر متوجه شدم که است. راوی: همسرشهید 🌹🍃🌹🍃صلوات
متی ترانا و نراک 🇮🇷🌷
یک عمر #شهید بود و دل باخته بود بر دشمن و "نفس" خویشتن تاخته بود از #پیکر_سوخته، نبودش باکی او سوخت
‍ ‌‌🔰آخرین باری که بهم زنگ☎️ زدید، سه ساعت قبل از به بهشت بود؛ به همون جایی که در خواب تعریف کردید... یک باغ🌸 بسیار زیبا و خصوصی برای خود شما و گفتی این باغ را برای خودتان ساختید و دو روز قبل از این باغ را دیدید... ‌‌ 🔰کاش میدانستم آنشب باری که زنگ زدید بار آخریست که صدایتان را میشنوم😔 و کاش از حرف هایتان و از برای تنها نماندن در خانه چیزی حس میکردم. کاش آن لحظه می‌فهمیدم چرا به من گفتید بابا از دستم ناراحت نشو✘ کاش حکمت این صحبت هایتان را در آخرین مکالمه‌مان می‌فهمیدم 🔰به من قول دادید وقتی برگشتید با هم به میرویم ... چه خوش عهدی بابا جان♥️ و چه سفر زیارتی زیبا‌ و به مشهد رفتید. 🔰هر بار که می‌رفتید انتظار برگشتتان شیره را می‌گرفت... می‌گفتیم نرید خسته‌اید، مریض هستید🤒 می‌گفتید من نروم چه کسی برود؟ شما قبول می‌کنید مردم، بچه‌های بیگناه در چنگال یک‌ مشت حیوان وحشی👹 اسیر و گرفتار شوند، مرزهايمان به خطر بيفتد و فردا اينها به داخل بيايند و جان و مال و ناموس مردم را به غارت ببرند و من در خانه کنارتان بمانم⁉️ 🔰ما با سوال شما از خودمان میشدیم و شما را به خدا می‌سپاردیم... ‌‌‌‌‌‌ كاش بخاطر اينهمه سال دوری و سختی و دلهره💗 گوشه نگاهی به ما بیندازی كه چه سخت تشنه يک نگاه شمايم. ‌‌ 🌹🍃🌹🍃 صلوات 😭🌷🍃
🔥 اولین نفری که وارد می شود ؛ کیست ؟ 🌸 از سوی خدا به حضرت موسی وحی شد : 📝 هر غیبت کننده ای که با توبه از دنیا برود ، کسی است که به بهشت 🌳 وارد میشود .! ✍ و هر غیبت کننده ای که بر آن اصرار داشته باشد ، و با این حال از دنیا برود و توبه نکند ، کسی است که داخل میگردد❗️... 📔 ارشاد القلوب ، جلد ۱، ص ۱۱۶ 🔗 ......📢 👅 مراقب زبانمان باشیم ⚖ جِرمِش صغیر است 🔪 ولی جُرمِش کبیر است ❌ قضاوت ممنوع.....❌ 🏷 پشت قضاوت هایی ما در مورد دیگران شیطان👹 ایستاده است ؛l یکدیگر را قضاوت نکنید .✔ 🌹 امام علی (ع): 📢 شنونده ، دومین غیبت کننده است ...! 🚩 📕 غررالحکم : ۵۵۸۳ 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
🔹این نوجوان 17ساله ی که در "سوریه" شهید شد🌷به مادرش میگوید: با توجه به خوابی که دیده ام، این نهاری است که باهم میخوریم. 🔸مادرش اجازه ی تعریف کردن خواب را نمیدهد❌خوابش را برای اینچنین تعریف کرده بود: دوشب است خواب میبینم روی سینه ام نشسته اند تا از تنم جدا کنند 🔹که امام حسین(ع) در خواب گفتند: نترس درد ندارد، سر من را هم بریدند، درد نداشت😭 (سر مبارک شهید توسط داعش بریده شد) بعداز پیکر پاک شهید به آغوش مادرش بازمی گردد🌷 🌹🍃🌹🍃صلوات
🌸🥀 🍀●پیش از 93 که مجید به کربلا سفر کرد پسر خیلی شری بود. همیشه چاقوی🔪 در جیبش بود. داشت. اما بعد از کربلا تغییر کرد.🍂 . 🌱●زمانی آمد و کرد می خواهد برود آلمان و کار کند. تصور می کرد اگر بگوید ما اجازه نمی دهیم و اگر بگوید آلمان ما مشکلی نداریم. من خیلی کردم و گفتم نباید آلمان برود. مدتی بود شب 🌙ها خیلی دیر می آمد. 🍁 شرایطش به گونه ای بود که حتی تصور می کردیم با دوست شده و دیر می آید یا با رفقایش جایی می رود. اما بعدها که برای آموزشی اعزام به سوریه می رفته است . 🌿● قبل از شروع ، نیروها را جمع کردم و گفتم که چگونه عمل کنند. پس از اتمام ، متوجه شدم مجید با یکی دیگر از دوستان در حال کندن یک کانال است. بلند گفتم چند بار گفتم خاکبازی نکن. لباس آستین کوتاه پوشیده بود. گفتم «چرا خالکوبی‌ات . 🍃چند بار گفتم ». پاسخ داد «این خالکوبی یا فردا پاک می شود، یا خاک می شود». این شوخی مجید بود.. فردای همان روز مجید به موشک کورنت به 🕊 رسید وتمام خالکوبی هایش پاک شد...😔 🌷 🍃🌹صلوات
حلالیت...*🕊️ *شهید عباس معصومی*🌹 تاریخ تولد: ۷ / ۴ / ۱۳۷۲ تاریخ شهادت: ۵ / ۱۲ / ۱۳۹۵ محل تولد: آسیاب‌سر‌،بهشهر محل شهادت: محور میناب-جاسک *🌹مادرش← دو سال آخر زندگی‌اش خیلی عوض شده بود💫 اخلاق و رفتارش رنگ و بویی خدایی گرفته بود.🌙از سرکار که برمی گشت، می‌آمد و به دست و پای من می‌افتاد و بی‌دریغ محبت می‌کرد.💕 من را می‌بوسید و می‌گفت مادری مثل من پیدا نمی‌شود.💕 قربان صدقه‌ام می‌رفت.🍃 گاهی در میان این محبت‌ها می‌خواست من را آماده کند.🕊️ می‌گفت: «بالاخره منم میرم و شهید میشم، شما میشی مادر شهید!‼️یک‌بار با ناراحتی برایم تعریف کرد که در عالم بچگی وقتی به پیش دبستانی می‌رفت🪄 بی‌اجازه خوراکی کسی را برداشته است.🥀بابت این حق‌الناس خیلی ناراحت بود.🥀دلش می‌خواست حلالیت بگیرد🥀اما مدتی قبل آن شخص فوت کرده بود.🍂یک‌بار رفتم به سر قبر آن شخص، از خانواده‌اش خواستم پسرم را حلال کنند.🌙 گفتند اشکالی ندارد، آن زمان بچه بودند و این حرف‌ها مطرح نیست،🍂خوشحال برگشتم خانه و خواستم به عباس خبر بدهم که برایش حلالیت گرفته‌ام🌙اما هر چه زنگ زدم نتوانستم پیدایش کنم.📞ساعتی بعد خبر شهادتش رسید.🕊️انگار آن حق‌الناس آخرین زنجیرش در این دنیا بود🥀که با باز شدنش، به بی‌نهایت پر کشیده بود.🕊️او از پرسنل پلیس راه جاسک میناب بود🌙که اسفند ماه 95 توسط اشرار مسلح💥 ترور و به شهادت رسید*🕊️🕋 عباس معصومی گرجی* *شادی روح شهدا صلوات😭🌷🍃
سوگند به تیغه یِ آفتابـ☀️ و قسم به غرابتِ بی یادتان هیچ طلوعی را ندیدم❌ که کلامِ شب هایم و اولین واژه در هایم نام شماست😍 سَرِ سلامت باز هم "سلامتان" میکنم♥️ 😭🌷🍃 🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اگر میخواهی محبوب خدا شوی ، گمنام باش برای خدا کار کن نه معروفیت سخنان شهید تجلایی با همسرش علی تجلایی، صبح‌دم روز 29 بهمن 1363، عازم جبهه شد و قبل از حرکت همسرش را به حضرت فاطمه (س) قسم داد و حلالیت طلبید و گفت: مرا حلال کنید. من پدر خوبی برای بچه‌ها و همسر خوبی برای شما نبوده‌ام . حالا پیش خدا می‌روم ... . مطمئنم که دیگر برنمی‌گردم. همیشه می‌گفت: « خدا کند جنازه من به دست شما نرسد.» گفتم : چرا؟ گفت: برادران، بسیار به من لطف دارند و می‌دانم که وقتی به مزار شهیدان می‌آیند، اول به سراغ من خواهند آمد اما قهرمانان واقعی جنگ، شهیدان بسیجی‌اند. دوست ندارم حتی به اندازه یک وجب از این خاک مقدس را اشغال کنم. تازه اگر جنازه ام به دستتان برسد یک تکه سنگ جهت شناسایی خودتان روی مزارم بگذارید و بس. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 😭🌷🍃
1.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وویس علی وردی صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 😭🍃
2.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرین نفس!💔 لحظات رشادت و ایستادگی رزمندگان مقاومت در مقابل باران گلوله سربازان رژیم‌صهیونیستی در غزه
631.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه شهید رئیسی به مناسبت روز دختر درباره دخترانش
3.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 مکالمه‌ ن‌ت‌ان‌یابو و ترامپ عبری اعلام کردند پس از پیدا شدن یک جنازه دیگر در بت‌یام واقع در تل‌آویو، شمار تلفات حمله موشکی ایران به این منطقه به ۹ نفر رسید ✍ خاکش رو الک کنید، بیشتر پیدا می‌کنید چون احتمالاً یه سریا پودر شدند😂 https://eitaa.com/jahfadarahbary