eitaa logo
متی ترانا و نراک
272 دنبال‌کننده
42.9هزار عکس
15.5هزار ویدیو
83 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
5⃣8⃣1⃣ 🌷 🔸همرزمانش تعریف می کنند، سه روز قبل از ، به او اطلاع دادند، صاحب شده ای😍. وقتی خبر را شنید حال دیگری داشت، هم شروع شده بود و دوست نداشت که در کنار بچه ها نباشد، اما با اصرار فرمانده اش( ) تصمیم گرفت برود🚙 و سری به پسرش بزند یک روزه رفت و پسرش را دید و وقتی برگشت چند کیلو شیرینی🍩 خریده بود و را بین بچه های پخش کرد . 🔹 شد تا برای پاتکی که در راه بود حرکت کند. قبل از رفتنش می گفت: این عملیات یک چیز دیگری است و نمی شود به این راحتی ها از خیرش گذشت و انگار از همه چیز بود. 🔸دیدم که دارد به سمت می رود و سخت با آنها درگیر است، در همین حین گلولهٔ توپی از سوی دشمن شلیک شد💥 که مستقیم به سر خورد،سر حجت به پرتاب شد و بود که از رگ های گلویش فوران می کرد و به می پاشید😱😭، حجت همینطور چند قدم جلو رفت و در مقابل چشمان بهت زدهٔ ما به زمین افتاد😭😭 🍃🌹🍃🌹 ⚪️بخشی از شهید: 🔸بدانید که در این راه قدم نهادها چرا که از هابیل تا حسین{ع} و از حسین{ع} تا شهیدان ى جنوب و غرب ایران صدایم مىزنند که: 👈چیست تو را؟ براى چه نشسته اى؟ . 🔹ما در عصرى زندگى مىکنیم که ظلم سراسر جهان را فرا گرفته است؛ ما باید خون بدهیم و آن قدر کشته بدهیم که اسلام عزیز تا ظهور عزیز{عج} پیروز شود✊ و قسط و عدل الهى در سایه توحید برقرار گردد👌 🌷صلوات 🍃🌹🍃🌹 https://eitaa.com/jahfadarahbary
⇐جانباز #قطع_نخاع_گردن که باشی ⇐دوپایت در خاک جبهه جا مانده باشد ⇐ #سرطان هم که داشته باشی ⇐به علت نارسایی کلیه #دیالیزهم که بشوی ⇐ #زخم_بستر هم که داشته باشی 🕊 #هر_روز_شهیدی🕊 و شهدا🌷 غبطه تو را خواهند خورد و وای بر ما😔 و کسانی که از #تو غافل شدند ⚜خدایا ما را #شرمنده قهرمانانمان نکن😔 ✍فقط این شعر: 🍃گر چه این مےرا #دوصد مستی بود 🍂نیست را #سرمایۀ هستی بود 🍃از خمار آن #حذر کن کاین خمار 🍂از سر مستان برون آرد دمار😔 🍃درد و #رنج و غصه را آماده شو 🍂بعد از آن #آمادۀ این باده شو ❣#سیدحسین_آملی بعد از سی و سه سال رو به سینه خوابیدن بر روی تخت، پر کشید...🕊 🌷سیدجان شهادتت مبارک🌷 #یادشهدا_باصلوات🌹 #اللهم_صل_علي_محمدً_وآل_محمد #وعجل_فرجهم🍃 🌹🍃🌹🍃صلوات
🎞 همیشه می گفت و زمانی که به او می گفتم بمان و ادامه تحصیل بده، می گفت من صدای هل من ناصر امام حسین(ع) را الان می شنوم. حرف های می گفت که ما را مجاب می کرد. محمدرضا می گفت چون فرمودند ما به سوریه کمک می کنیم و هیچ نیاوردند که چطور کمک می‌کنیم، من به عنوان حضرت آقا خودم را آماده کردم و آموزش های تکاوری و دیدم که هر موقع آقا اراده کند من آماده باشم. می‌گفت شما فکر کن (عج) ظهور کند و چشمش به من بیفتد و دست روی شانه من بگذارد و من یک جوان بی فایده باشم؛ امام زمان (عج) اینطور خوشحال می شود یا یک جوان سرباز و که ایشان را خوشحال کند؟ 🇮🇷 صلوات🌷🍃
•••❀••• ♥️ همیشه می گفت 🗣 و زمانی که به او می گفتم بمان و ادامه تحصیل بده،📚 می گفت من صدای هل من ناصر💪 (ع) را الان می شنوم. حرف های می گفت که ما را مجاب می کرد.🤔 محمدرضا می گفت چون فرمودند ما به کمک می کنیم و هیچ نیاوردند که چطور کمک می‌کنیم😔، من به عنوان حضرت آقا خودم را آماده کردم و آموزش های تکاوری و دیدم که هر موقع آقا اراده کند من آماده باشم.👌 می‌گفت شما فکر کن (عج) ظهور کند و چشمش به من بیفتد و دست روی شانه😳 من بگذارد و من یک جوان بی فایده باشم؛😔 امام زمان (عج) اینطور خوشحال می شود یا یک جوان سرباز و که ایشان را خوشحال کند؟ 💪 ✨ صلوات 🌷🍃