#برات_شهادت
🔰تو آخرین جلسه کاری که "سید مجتبی" حاضر بودن، برای پذیرایی سیب🍎 آوردن. یه "ابوحامد" نامی داشتیم از اون آدمای #باصفا و باتجربه،
با دوتا فاصله💕 از سید مجتبی نشسته بود.
🔰سیب رو که گذاشتن با بشقاب و چاقو🍽 برد سمت #سیدمجتبی و اشاره کرد که براش پوست بکنه. سیدمجتبی هم بی هیچ حرف و اشاره ای شروع کرد به پوست کندن، مرتب سیب🍎 رو قاچ کرد و چید تو بشقاب و به #ابوحامد تحویل داد.🙂
🔰دو ماه بعد #شهادت حسین آقا، ابوحامد شهید شد🕊 تو همونجایی که ایشون شهید شده بودن🌷 تا قبل شهادت ایشون به این فکر می کردم که چرا ابوحامد اون کارو کرد و سیدمجتبی هم پذیرفت
🔰بعد شهادتش فهمیدم میخواسته #تبرکی دست حاج حسین آقارو بخوره و برات شهادتشو از ایشون بگیره😭 انگار #شهدا تو زمان حیاتشون هم همدیگرو میشناسن.😔
به نقل از "یاسر" همرزم شهید در آخرین ماموریت
#شهید_حسین_معزغلامی
🌹صلوات
🍃 ردپای اشک های جامانده بر روی #سنگر #جبهه را که دنبال کنی و گوش هایت را بسپاری به صدای ناله ی جامانده های کاروان #شهادت ، چشم هایت روشن می شود به ضریح #عقیله_بنی_هاشم.
🍃 همانجا که یادگاران #جنگ، آنرا مامن امن می دانند برای فرار از ظلمات دنیا و وضعیت قرمزش.بی شک #ابوحامد های بسیاری این راه را رفته اند.شاید عده ای همچون من نام شهید #داریوش_درستی برایشان غریبه باشد و او را نشناسند اما شناسنامه فرزندان #حضرت_زهرا مهر گمنامی خورده است.
🍃 بدنش راوی روزهای جنگ و تیر و #ترکش بوده اما روحش از سرزمین جبهه تا حرم #عمه_سادات در جست و جوی شهادت بوده است.
🍃 عاقبت #شهادتنامه اش به واسطه خواهر ارباب امضا شد. شاید اشک هایش در روضه ها واسطه شدند شاید هم سفارش دوستان شهید #قطعه_۵۲ بهشت زهرا بود که پهلویش را تیرها شکافتند و به آرزوی دیرینه اش رسید.
🍃 آه سردار،#پهلوی_شکافته_ات ، روضه پهلوی شکسته حضرت مادر را برایم تداعی کرد.چه بگویم از پیکرت که طعم اسارت چشید و چشم های همسرت که همچنان #منتظر است تا خبری از تو برسد.
🍃 چه خوب شد که #انگشترت جاماند و حالا تنها یادگار و مرهم دلتنگی های همسر توست.امان از عصر عاشورا و انگشتری که چشم #ساربان را گرفت و دل و ایمانش را برد...
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_داریوش_درستی
📅تاریخ تولد : ۳۱ شهریور ۱۳۴۲
📅تاریخ شهادت : ۹ شهریور ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ۹ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حماه سوریه
🥀مزار شهید ( یادبود ) : بهشت زهرا(س) قطعه۲۹ ردیف ۱۹ شماره ۱۱
یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
#شهید_ابوحامد خيلی از كارهایش درست بود و به هر جا كه انگشت ميگذاشت اگر مشکلی بود درست ميشد؛ علتش اين بود كه خيلی روی نمازش تاكيد داشت و هميشه اول وقت به جا می آورد.
فرمانده #فاطميون بود، اما كسی نمیتوانست تشخيص دهد؛ چون خيلی با بچهها خاكی بود. هر نیرویی را که ميديد زخمی يا شهيد شده بسیار حالش خراب ميشد و به زخمیها دلداری ميداد.
#ابوحامد هميشه ميگفت:
يک روزی ما هم ميرويم ولی يادتان باشد؛ در مسيری قدم گذاشتهاید که مسير بزرگی است؛ پس هميشه هر كاری كرديد اين را فراموش نكنيد كه در چه راهی آمدهايد.
از همه اين دنيا گذشتهايد و آمدهاید، که جان خود را فدا كنيد برای اين مسير. فراموش نكنيد اگر در يک ديوار سفيد نقطهای رنگ سياه باشد كل آن ديوار خراب ميشود.
راوی: رزمنده فاطمی
#یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
📌 #خاطرات_شهدا | سردار شهید #علیرضا_توسلی (ابوحامد) فرمانده و بنیانگذار #فاطمیون
🔹پوتینهایش خیلی کهنه بود. گفتم: حاجی شما فرمانده یک لشکر هستید. این پوتینها برازنده شما نیست. یک لحظه صبر کنید.»
🔹سایز پوتینهای #ابوحامد را میدانستم. یک جفت پوتین خوب که یکی از دوستان برایم هدیه آورده بود را به ابوحامد تقدیم دادم. با خوشرویی پذیرفت.
🔹همان جا پوتینها را به پا کرد. میخواستم پوتینهای قدیمی را دور بیاندازم اما قبول نکرد. پوتین ها را توی پلاستیک گذاشت و همراه خود برد.
🔹یک هفته بعد با کمال تعجب دیدم که دوباره همان پوتینهای قدیمی را به پا کرده است. گفتم «حاجی از پوتینهای جدید خوشتان نیامد؟»
🔹گفت «نه اتفاقا خیلی هم خوب بودند ولی جایی برای نماز رفته بودم وقتی آمدم بیرون پیداشون نکردم» و خندید.
🔹بعدها فهمیدم همان روز وقتی برای سرکشی به خط رفته بود، پوتینها را به یکی از نیروها داده بود.
#بیاد شهدا #اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 😭🌷🍃