متی ترانا و نراک
🔸اهل زیارت بود. بیش از بیست بار به زیارت #امام_رضا (علیه السلام) رفته بود. و چندین بار کربلا رفته بو
8⃣7⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠شهیدگمنـام🕊
🔰یک روز ظهر وارد خانه🏡 شد، سلام کرد، خیلی خسته و گرفته بود، یک ساک💼 دستش بود، آن روز از صبح به مراسم تشییع #شهدای_گمنام🌷 رفته بود، آرام و بیصدا به اتاقش رفت.
🔰صدا کرد: مادر، برایم چای☕️ میآوری⁉️ برایش چای ریختم و #بردم. وارد اتاقش شدم، روی تخت🛌 دراز کشیده بود، من که رفتم بلند شد و نشست. پرسیدم: #چه_خبر؟ در جواب من از داخل ساکش یک پرچم سه رنگ با آرم «الله»🇮🇷 بیرون آورد.
🔰پرچم خاکی و #پاره بود. اول آن را به سر و صورتش کشید و بعد به من گفت: «این را یک جایی بگذار که فراموش نکنی❌ هروقت من #مُردم آن را روی جنازهام⚰ بکش».
🔰خیلی ناراحت شدم😢، گفتم:«خدا نکند که تو #قبل_ازمن بری». اجازه نداد حرفم را تمام کنم🚫، خندید و گفت: «این پرچم روی تابوت یک شهید گمنام🌷 #تبرک شده است»
🔰وقتی من مُردم آن را روی جنازه من بکشید و اگر شد با من #دفنش کنید تا خداوند به خاطر #آبروی_شهید به من رحم کند و از گناهانم🔞 بگذرد و شهدا مرا #شفاعت کنند».
🔰نمیدانست که پرچم روی #تابوت_خودش هم یک روزی #تکه_تکه برای شفاعت دست همه پخش میشود🍃
#شهید_حسن_قاسمےدانا
🌹🍃🌹🍃صلوات