eitaa logo
متی ترانا و نراک
277 دنبال‌کننده
43.3هزار عکس
16هزار ویدیو
83 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
#یــاابـاالفــضـل‌الـعـبــــاس گفتم فایده ای ندارد... این منطقه را بچه ها چند بار گشته بودند اما مجیــــد ول کن نبود، زیر لب "یا حضرت عباس مددی" گفت و راه افتاد رفت طرف دیگر دشت. اولین بیلی که زد استخوان ها پیدا شد، خاک ها را از روی کارتش کنار زدیم، فامیلی اش یادم نیست اما اسمش 'عبــــاس' بود، با قمقمه پرآب…. پشت پیراهنش نوشته بود≪فدای لب تشنه ات یا اباالفضل≫ #شهید_مجید_پازوکی #جستجوگر_نور صلوات🌷
✍ #خاطرات_شهدا در #اربعین سال ۹۴ موکبی به همراه تعدادی از دوستان همرزم در #کربلا زده بودند، علی آقا یکی از ارکان آن موکب بود و برای خدمت به زوار امام حسین (ع) سراز پا نمی شناخت. ✨بعد از بازگشت از کربلا عازم #سوریه شد و به عنوان یک #فرمانده موثر در جنگ با داعشیان مزدور شناخته شد. ✨بعد از پایان ماموریتش در سوریه مجددا ًبرای پیداکردن اجساد مطهر شهدا، عازم منطقه غرب کشور و خاک عراق شد ✨و در #اردیبهشت ۹۵ در آخرین سفرش برای پیداکردن شهدای لشکر ۲۷ حضرت رسول الله(ص) در عملیات والفجر ۴ در منطقه کانی‌مانگا، پنجوین عراق، چندین شهید پیدا می کند و در #آخرین پیامش در شبکه مجازی نیم ساعت قبل از شهادت مےگوید «اینجا شهید باران است» که به روی مین والمری رفته و یکی ازپاهایش قطع و پای دیگر هم خرد میشود و در همانجا به خیل #شهدای همان عملیات می پیوندد و به آرزوی دیرینه اش میرسد. #شهیدعلیرضاشمسی پور🌷 #جستجوگر_نور #مدافع_حرم #یادش_باصلوات 🍃🌹🍃🌹
♥️ « ما الان تنها با آن‌هایی ڪار داریم ڪه رهرو عشقند ، نہ رهرو تڪلیف ؛ " رهرو عشق " یڪ گام بالاتر از تڪلیف است .» « عجیب این جملہ رو دوست داشت .» امام خمینی (ره) در خواب این جملہ رو بهش گفتہ بود . اما طوری با این جملہ حال میڪرد ڪه انگار امام اون رو مستقیم توی گوشش زمزمہ ڪرده ... وقت‌هایی ڪه از ڪم لطفی‌ها دلش می‌گرفت همین جملہ رو تڪرار میکرد . این جملہ روی سنگ مزارش هم نوشتہ شده است ... صلوات 🌷🍃
رفتـی و دل رُبـودی یڪ شهر مبتلا را  تا کی ڪنیم بی تو ، صبری ڪہ نیست ما را شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
او در سیره شهدا ذوب شده بود... مــادر از خصوصیـاتش اینگونه روایت می‌کند : علیرضا لباس نو نمی‌پوشید ... می‌گفت مگر رزمنده‌های ما لباس نو می‌پوشیدند. موقع خواب تشک زیرش نمی‌انداخت و می ‌گفت: مگر شهدای‌ما روی تشک میخوابیدند او بسیجی به تمام معنا بود؛ وقتی از او می‌پرسیدم در پادگان چه کاره هستی؟ می‌گفت : جاروکشم ... شوخ طبع بود و در عین حال با ادب از هر غذایی نمی‌خورد و می‌گفت نمی‌دانم پول این غذا از چه راهی تهیه شده ، اهل تضرع بود و عبادت خالصانه گاهی شب‌ها که می‌رفتم رویش پتو بیاندازم که سردش نشود، می ‌دیدم عبا انداخته و دارد قرآن می‌خواند و گریه می‌ڪند.... 😭🌷🍃 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم