پای پیـاده،
هم پای جـاده،
ره می سپـارم
بہ عزم زیارتــــ ...
#پاسدار_مدافع_وطن
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
صبحتون شهدایی 🌷
صلوات 🌷🌷🌷
بخدا تمامش نکته است
از اسم گرفته تا ژست
از چهره گرفته تا خدمت تحت پرچم #یا_حسین_شهید
بخدا تک تک تصاویرش نکته دارد
اگر چشم ها را #باز کنیم
چه زود حاجت روا شدی #حسین آقا
و چه زود رهرو علی اکبر...
#شهیدحمله_تروریستی_اهواز
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌷
صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💠اگر حسین شهید نمیشد جای تعجب بود!
💟 با لبخند مادرانه میگفت بچهی چهارم بود و بهش کوپن ندادن. بهش گفتم ببین حسییین من با هزینه آزاد بزرگت کردم😊
💟پسر آرومی بود
همه اذیت کردنش این بود که میگفت میخواد بره سوریه،
تا مخالفت و اشکم رو میدید سریع میرفت بستنی میخرید تا از دلم در بیاره
💟از کارهای اردوی جهادیش خبر نداشتم، دستاشو که میدیدم میگفتم، مامان میری کاربنایی میکنی؟؟
بعد از شهادتش لباسای خاکی و اردو جهادیش رو توی یه پلاستیک مشکی زیر تختش دیدم
💟شبی که قرار بود بره سپاه خواب راحتی داشت رفتم بالای سرش توی دلم قربون صدقش میرفتم
این خواب راحت رو بعد از شهادتش دیدم، توی دیدار آخر،
حس میکردم پلکای حسینم دارن تکون میخورن
و ای کاش...
💟 روزهای چهارشنبه تسبیح به دست منتظر شنیدن صدای قفل در بودم
(نگاهم به در بود ینی همین موقعها... چشمای خیس مادر)
حسینم حتی یک لحظه از جلوی چشمام حتی کمی اونورتر نمیره
💟برام کتاب مادران شهدا رو خریده بود که بخونم که راضی بشم بره سوریه😊 ولی من توان خوندنش رو نداشتم.
💟خواب دیدم
خوابی که قرار بود منو برای شهادت پسرم آماده کنه
پسر بزرگم گفت مامان برو به اون خانم برای شهادت پسرش روحیه بده
نمیدونم چهرشو ندیدم، حس کردم، خودمم بهش گفتم خدابهتون صبر زینبی بده نگاهم بهش بود ولی ندیدم که کیه
💟حسینم رو نزاشتم بره سوریه که شهید بشه خبر نداشتم که شهادت خودش دنبال پسرم میاد
پ ن: تو خوب باش شهادت خودش میاد سراغت
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌷
#شهید_ترور_رژه_اهواز
🍃🌹صلوات
💔
شهید حسین ولایتی فر جوان دهه هفتادی که شهری را بهم ریخت
حسین ولایتی فر در ٦ تیر ماه ١٣٧۵ در شهرستان دزفول دیده به جهان گشود. در خانه ای که رنگ و بوی معنویت می داد و در خانواده ای که از متدینین شهرستان بودند.
در همان سنین کودکی به همراه برادر بزرگتر به مسجد می رفت؛ در هشت سالگی عضو جلسات قران مسجد حضرت مهدی عج شد.
حضور چندین ساله در فضای مسجد و جلسات تاثیر به سزایی در شکل گرفتن روحیات حسین گذاشت. در همین جلسات بود که روحیه مسئولیت پذیری را تمرین می کرد و در حلقه ها و گروه های مطالعاتی بر معرفت خود می افزود.
روحیات طنز و شوخ طبعی حسین در کنار این ویژگی ها شخصیت جذابی به او داده بود و محبوبیت بالایی در بین دوستان به خصوص کوچکترها داشت.
از همان نوجوانی روحیه جهادی را با خود همراه داشت. بارها دیده شده بود که چندین ساعت در مسجد وقت می گذاشت و کار می کرد. به نوعی حسین در بین رفقا به آچار فرانسه معروف بود. هر کاری از دستش بر می آمد انجام می داد.
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#شهید_مدافع_حرم
#عکس
#زندگینامه
🍃🌹صلوات
#اخلاق_شهدایی ❤️
تقریبا همیشه حسین یا در حال ڪار بود
و یا در حالت ڪار . اصلا خستگی برایش
معنا و مفهوم نداشت .
بدن ورزیده و آمادهای داشت .
درست زمانی ڪه همه خسته بودند
شوخیهای حسین گل میڪرد .
شهید مدافع وطن ...
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#شهید_حادثه_تروریستی_اهواز
#سالروز_شهادت_شهدای_حادثه_تروریستی
صلوات 😭🍃🌷
📖 #خاطرات_شهدا
🌹 #رفتم_ڪه_مچشو_بگیرم
از صبـح میرفت تو انبار تا بعد از ظهر ؛ با خودم گفتم شاید حسین میره اونجا میخوابه . خواستم برم مچشو بگیرم . رفتم داخل انبار ، انتظار داشتم ڪولر گازی داشته باشه .
وارد ڪه شدم خفه شدم ، گرما و شرجی بودن هوا یه حالت ڪوره پز خانه درست ڪرده بود . یه لحظه هم تحملش سخت بود . (توی گرمای 60-70 درجهای اهواز)
باورش برام سخت بود ڪه حسین هر روز میاد اینجا و تو این شرایط ڪار میڪنه . سر تا پا خیس عرق بود ؛ داشت مداحی میخوند و مشغول مرتب ڪردن انبار بود .
با عصبانیت بهش گفتم بیا بریم ، آخه اخلاص هم حدی داره ، الانه ڪه فشارت بیفتهها . گفت : داداش این وسایل مال بیتالماله و من طبق وظیفهای ڪه دارم مسئولم اینجا رو مرتب ڪنم .
رفتم خونه ساعت 2 عصر شده بود ، خوابیدم و تا ساعت 6 خواب بودم . وقتی بیدار شدم اولین ڪارم این بود ڪه به حسین زنگ بزنم و حالش رو بپرسم . گوشی رو برداشت و سریع گفت : من الان سرم شلوغه بعدا زنگ میزنم . گفتم : ڪجایی مگه ؟ گفت ڪار انبار هنوز تموم نشده .
گفتم : به خدا اگه همین الان نری آسایشگاه ، زنگ میزنم به فرمانده و میگم ڪه این پسر دیوونه شده . راستش نقطه ضعفش همین بود نمیخواست ڪسی از ڪارایی ڪه میڪنه مطلع بشه ، تا اینو شنید سریع گفت باشه .
✍ راوی : همڪار شهید مدافع وطن
#شهید_حسین_ولایتی_فر
(سالروز شهادت شهدای حادثه تروریستی اهواز را گرامی میداریم . صلوات 🌷🍃