🔸وقتی به خانه پدرم🏡 میآمدیم، در عین سادگی و بیآلایشی بسیار #شوخطبع بود. لحظاتی که #صالح میآمد، فضای ساکت خانه کاملاً شکسته😅 میشد. همه دوستش💖 داشتند.
🔹برای مادرم مثل #پسر بود نه داماد. یک حس علاقه توأم با #احترام. کمککار همه بود، مثلاً به طور ویژه به پدربزرگ و مادربزرگش کمک میکرد👌 و آنها حتی بیشتر از فرزندان خودشان او را #دوست داشتند.
🔸یادم هست وقتی از محل کار برمیگشت، در اوج خستگی😪 به خانه آنها میرفت تا اگر #کاری دارند انجام دهد. خانه آنها باغ🌴 کوچکی بود که در حیاط آن درختان پرتقال🍊، سیب و… داشت.چیدن میوهها از عهده آنها خارج بود و #صالح تنها کسی بود که تمام کار باغ را انجام میداد.
🔹حتی اگر آنها میخواستند به #قم بیایند برایشان اتومبیل🚘 میگرفت و به #راننده سفارش میکرد دقیقاً آنها را به دَرِ خانه🏘 پدرش برساند.
🔸پدربزرگ و مادربزرگ با اینکه پسرشان (دایی آقا صالح) هم #شهید شده است، هنوز هم شهادت🌷 صالح را باور نکردهاند…
#شهید_عبدالصالح_زارع
🌹🍃صلوات
🌸♥️🌼♥️🌼♥️🌸
🦋هر آدمی به یه امیدی #صبح ها
از خواب بیدار می شود..!
🦋وَ من، هر صبــ☀️ـح
به امید داشتنِ #تو
خود که سَهل است
کل شهر را #بیدار می کنم😍
#شهید_عبدالصالح_زارع
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹صلوات
🍃سومین شهید شهرستان#بابلسر بود و همچو دیگر شهیدان راه حق، با اشتیاق به سوی فلک پر کشید و با جانش با خداوند معامله کرد و پیمان بستند و نگذاشتند هیچ چیز سد راهشان شود.از زمینیان دلکندند تا به آسمان برسند.و در آن زمان بود که شیپور جنگ نواخته شد تا#مرد و#نامرد مشخص شود.
🍃قلم از جوانمردیش باخجالت بر کاغذ میرقصد.جوانمردانی که آرامش جهان #اسلام، برایشان با ارزش تر و مهم تر از آرامش خودشان بود.
🍃جنگ با وحشیگران که بار سنگینی برای زمین بودند.باری که تنها مردان روزای سخت توانا به بلند کردنش بودند
جوانمردانی که تا پای جان از اعتقاد و حرم اهل بیت مواظبت کردند و نگذاشتند خِشتی از#حرم عمه شان زینب(س)کم شود .
🍃جای آقاصالح، #محرم ها در #فکه خالیست.شهری که در زیر خاک های رملیش،صدها جوانمرد آرام خفته اند بی نام نشان همچو حضرت فاطمه(س)
و اینک یادگار کوچک آقا صالح روز به روز بزرگتر می شود.
🍃گویا «نبل» و «الزهرا» بهانهای بودند تا نام «آقا صالح» را در بین#مدافعان حرم عقیله بنیهاشم (س) ثبت کنند.
✍نویسنده: #گمنام
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_عبدالصالح_زارع
صلوات 🌷🍃