شیر فروشی، شیر به آب میآمیخت و میفروخت.
سیل آمد و گلهاش را ببرد و ازین روی زاریش برآمد
عارفی او را دید و گفت :
آن قطره ها فراهم آمد و سیلی شد
#شیخ_بهائی
تازه گردید از نسیم صبحگاهی جانِ من
شب مگر بودش گذر، بر منزل جانانِ من
#شیخ_بهائی
🌸سلام صبحتون پر شور و نشاط
🌸امروزتون پر از خبرهای خوب
🌸و یهوییهای پر عشق و شاد