🌹 #مادر
چقدر دلم میخواست بگویی مـادر...
ومن فقط بگویم جانم؟
بعد در آغوشم آرام بگیری.....
#شهدا_را_یاد_کنید_با_صلوات
#شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
و به یاد پدران و مادران آسمانی شهیدان ما ختم حمد و فاتحه و صلوات 😭🌷🍃
🍃راوی قصه های #شام قاصدکی ست که معرکه عاشقی را به نظاره نشسته و پایان سرنوشت #رزم_آوران را در دل تاریخ حک میکند♡
🍃از آن روزی که پیکِ عدرا* برایش از #هتک_حرمت گفت آغاز قصه رقم خورد، رزم #فاطمیون و #زینبیون را به تصویر کشید و ضمیمه کرد: بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.* و اینبار قرعه به نام دو یار افتاده بود #ذکریا و #الیاس.
🍃به هنگام نماز که تماشایشان میکردی اللهم الرزقنا هایشان رنگ #شهادت و نیتشان بوی #خلوص داشت. #یالطیف_إرحَم_عَبدِکَ_الضَعیفِ سجده آخر نمازشان روادید آسمان را به دستشان داد و بلیط رفتِ بدون برگشت را، حداقل برای الیاس اینگونه بود.
🍃حلب مشتاقانه #پیکر او را به آغوش کشیده بود. همسر و فرزندانش چشم انتظارش بودند و غروب هایی که چشم #مادر به قاب در خشک میشد.
🍃فاطمه #سه_ساله زانوی غم بغل گرفته بود و بغضی میهمان گلویش شده بود لحظهای #آسمان چشمانش آرام نمیگرفت و ابرهای #دلتنگی همچنان میبارید، برای قاصدک از پدرش سخن میگفت تا بلکه به گوشش برساند.
🍃یادم به خرابهی #شام افتاد، دختری سه ساله که بهانه #پدر را میگرفت میخواست از #خار_مغیلان و درد سیلی به پدر شکایت کند. به انتظار پدر نشسته بود بی رمق با خدای خود نجوا میکرد و پدر را میخواست.
🍃ذکریا، سه ساله اش را تنها گذاشت تا مدافع سه ساله #حسین(ع) شود و چه غمگین است قصه فرزندان #شهدا، چه #فاطمه هایی که دلتنگ مهر پدریاند و چه محمد صدراهایی که پدر را فقط در یک قاب عکس دیدند.
🍃حالا بعد از پنج بهار ذکریا با هفت شقایق دیگر برگشت و الیاس هنوز هم #مهمان سرزمین #حلب است.
🍃میگویم بهار چون به قول شاعر: #پاییز بهاری ست که عاشق شده و دلتنگ است برای عاشقانی که از سرزمین دور ماندهاند همچون الیاس. #بغض میکند و برگ هایش را سنگفرش خیابان ها میکند به امید اینکه الیاس ها برگردند.
◇پروازتان مبارک عباس های زینب(س)◇
پ.ن: * مرج عذراء که امروز عدرا نامیده میشود شهری است در #سوریه که در آنجا حجر بن عدی به خاک سپرده شده است.
پ.ن:*سوره بقره آیه ۲۰۷
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید #ذکریا_شیری
#شهید #الیاس_چگینی
📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴
🕊محل شهادت : حلب العیس
یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
قدر بدانید
قدر داشته هایتان را بدانید
قدر آدم های خوب زندگیتان را
قدر سلامتی و آرامشتان را بدانید
اتفاقا دنیا زود در مقابل عدم قدردانی
واکنش نشان میدهد و آن را از شما میگیرد
حالا میخواهد سلامتی باشد
یا یک آدمی که شما او را خیلی دوست دارید
یک چیز دیگر هم بگویم تو را به خدا
قدر پدر و مادرتان را بدانید
شاید بزرگ ترین و تکرار نشدنی ترین
نعمتی که در اختیار هر آدمی قرار داده اند
🌸همین وجود #پــدر و #مــادر است🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️السَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللَّهُ الشِّفاءَ في تُرْبَتِهِ،
▪️سلام بر كسى كه خداوند شفا را در خاك قبرش قرار داد؛
▪️السَّلامُ عَلى مَنِ الْإِجابَةُ تَحْتَ قُبَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنِ الْأَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ.
▪️سلام بر كسى كه اجابت و پاسخگويى خداوند به دعاها در زير گنبد شريفش حتمى است؛ سلام بر كسى كه امامان و پيشوايان اسلام از نسل او هستند .
🕌 شب زیارتی ارباب
#مادر سادات امشب کربلاست 😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مادر کیان ساعت تیراندازی رو هممی دانست از کجا ؟؟؟؟
فکر می کنیم دیدن پیج اینستاگرام زینب مولایی راد (مادر کیان) و صفحاتی را که دنبال می کند، بخوبی روشنگر همه مسائل و خط و ربط های این زن باشد
آقای جمهوری اسلامی چرا و طبق چه منطقی سالها به اینستاگرام و تلگرام با مالکیت قطعی صهیونیسم و دشمنان ایران اجازه فعالیت آزادانه دادی تا آنها آزادانه قلب و مغز مادران و دختران این سرزمین را تسخیر کنند؟
عاقبت اعتماد کردن و دلخوش بودن به گزارشات فیک و تحلیل های غلط چند قرارگاه و سازمان و نهاد فجازی همین است.
فضای مجازی میدان جنگ است و صاحب این میدان قطعا پیروز ماجرا هستند. تلگرام و اینستاگرام و توییتر صاحبان و مالکانی دارند که دشمنان ما هستند و قطعا اجازه پیروزی به ما نمیدهند.
اینهایی هم که در مجلس و چند نهاد دیگر برای باز کردن دوباره مسیر سلطه اینستاگرام و تلگرام تلاش میکنند یا نفوذی دشمن هستند یا چندتا کانال و پیج خاک برسری دارند که فکر میکنند با کمک آنها در انتخابات آینده پیروز میشوند....
در ضمن ابولحسن فیروزآبادی مسئول تمام فجایع بوجود آمده در عرصه سایبر کشور در این سالهاست محاکمه اش کنید
بیایید ما بچه های انقلابی را بخاطر گفتن این حرفها بازداشت کنید . برایمان پرونده سازی کنید خانواده هایمان را اذیت کنید اما این خط دشمن است و خفه کردن ما چیزی را عوض نمیکند.
نقطه سر خط....🛑
💟میروم تا #انتقام_سیلی مادر بگیرم
💢این جمله را #حسین به همراه عکسی از خودش📸 زمانیکه در پرواز ایران به #سوریه بود در فضای مجازی منتشر کرد. این جمله عجیب بوی #خداحافظی میداد. از آن خداحافظی های بی برگشت🚷
💢طوری که خودش گفته بود اینبار #پشت_سرم آب نریزید❌ و دیگران را خبر نکنید. ساعاتی قبل از #شهادتش، زمانی که همرزمش از او پرسید کجا میروی؟ چنین پاسخ داد:
👈پیش به سوی #شهادت
بغل مادر💞 حضرت زهرای مرضیه (س)
💢باشد که ماهم به #حال_او دچار شویم که چه حالیست این عاشقانه #مادری♥️
#حسین_جان!
⇜اکنون که در آغوش مادری
بگو از #مادر چه خبر؟
از پهلوی شکسته اش😭
از جگر گوشه هایش⁉️
راستی از #علی(ع) خبر داری؟
یا که باید سراغش را از نخلستان🌴 و چاه گرفت؟
این #شبها بر تو چه میگذرد؟
کمی برایمان بگو...😭😭
#شهید_حسین_هریری
#شهید_مدافع_حرم 😭🌷🍃
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
✍ #شهید_نوشت
حـجابت ارزشش
با خون #من برابری میکند👌
مواظبش باش خواهرم
خواهرم #سرم رفت
که روسریت نرود❌
جان شمـا و جان #حجاب_زهرایی♥️
دعای خیر #مادر پشتوانه ی زندگیات خواهرم🙏
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 😭🌷🍃
مادری بود بنام ننهعلی
آلونکی ساخته بود در بهشتزهرا بر قبر فرزند شهیدش
شب و روز اونجا زندگی میکرد، قرآن میخوند
سنگ قبر پسرش بالشش بود و همونجا هم چشم از دنیا میبندد و کنار فرزندش خاک میشود
این داستان یک #مادر شهید است
خدا کند که در روز قیامت شرمنده این مادر نشویم...😞
نوجوان شهید احمد کایدخورده در روز 15 مردادماه سال 1344 در دزفول چشم به جهان گشود و در سن نوجوانی همراه با دوستان و همرزمانش به جبهه رفت.
وی در تاریخ 21 بهمنماه سال 1361 در جبهه پاسگاه صَفریه واقع در نوار مرزی استان خوزستان خلعت شهادت را به تن کرد ولی خبری از پیکر پاکش نیامد و جزو شهدای جاویدالاثر محسوب میشد.
شهید احمد کایدخورده در سن 17 سالگی در عملیات والفجر مقدماتی به فیض شهادت نائل آمد ولی یادبودی برای بزرگداشت این شهید والامقام در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول بنا شده است که 39 سال همدم مادر چشم انتظارش بود.
#رولَه غصه نخور، منم مادرتم
شهید احمد کایدخورده پس از ۴۱ سال به خانه برگشت اما در سالگرد پرواز مادرش؛ #مادر شهید منصور فاطمهباف که پسرش همراه احمد به کشور بازگشته، بر پیکر احمد میآید و شروع به دلداری میکند: رولَه غصه نخور، منم مادرتم.
«عزیزم احمد که مادر نداری؛ عزیزم احمد تو هم مثل پسرم هستی؛ همه شهدا مثل فرزندانم هستن؛ غصه و ناراحت نشی؛ دست مادرت را بگیر و او را به بهشت ببر.»
#عند_ربهم_یرزقون
#اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 😭🌷🍃
بعد از تو💕
تا همیشه
#شبها و روزها
بی مـ🌙ـاه و مهر مےگذرند
از کنار ما
💥اما پشت دریچه ها
در #عمق سینه ها
ماھ ِ قصه های #تو
#همیشه تابان است🌝
🔰ماجرای خوابی که شهید میبیند
🔻به نقل از همسر شهید
🔸 #شهید_نظرزاده خیلی به بچه هاش علاقه داشت، از آنجا که خودش خواهر نداشت، #مادر و پدر هم نداشت❌ فقط دو تا برادر👥 داشت لذا خیلی به بچه هاش وابسته بود💞 جای بچه ها روی سینه اش بود.
🔹وقتی برای #بار_دوم میخواست عازم🚌 جبهه شود زمستان بود گفتم الان نرو🚷 صبر کن تابستان که شد برو، چون این #بچه ها بهت وابسته هستند و زمستان هم هست، بچه ها همه شون تو خونه اند🏡 بهانه گیری میکنن اگر هوا گرم بشه میرن تو حیاط بازی میکنن. گفت: نه من #خواب_دیدم باید برم
🔸گفتم: چه خوابی⁉️ گفت: خواب دیدم آقایی #سبز پوش سوار بر اسب بود، من رو با اسم صدا کرد، گفت #برات بیا بریم. دل به این دنیـ🌎ـا نبند، این دنیا ارزش نداره✘
🔹👍گفتم: شما چه کار کردی؟! گفت: من پشت سر آقا #سوار_شدم و با آقا رفتم لذا من باید برم و شما رو به #خدا می سپارم.
#شهید_براتعلی_نظرزاده🌷
شادی روحشان #صلوات
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
🌸🍃
💌#شھیدانہ
به دلیل تصادفی که در اردیبهشت ماه داشتند دچار کمر درد شدید شدند و دیسک ایشان تحت فشار بود ولی هر وقت #مادر_بزرگوارشان تماس میگرفتند ایشان مینشستند یا #می_ایستادند. همسرشان به ایشان میگفت استراحت کن ایشان که شما را نمیبینند ولی شهید میگفتند #مادر نمیبینه ولی #خدا که میبینه!
✨#ادب_شهید
🌹#شهید_سیاهکالی
#اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 😭🌷😂
عاقدش گفت;...
کِ مــهریه ی او، آب شـود وَ قرار است کِ او ؛
#مادرِ اَرباب شود...
💞💍💞💍
📚 *قاب دل #مـادر*
_ امروز با همیشه فرق دارین! تا نگین چی شده که نمیذارم از اینجا برین.
دلش که میگرفت به زینب سر میزد. او را مثل تنها دخترش دوست داشت. از آن تصادف دلخراش که زینب را از گردن فلج کرده بود ۱۷ سال میگذشت. طی این سالها هروقت از سختی زمانه خسته و یا دلتنگ میشد میآمد کنار تخت زینب مینشست. با او حرف میزد و بار دلش را سبک میکرد. با دیدن شرایط جسمی سخت اما روحیه فوقالعاده او، حالش خوب میشد و غمهایش را از یاد میبرد. اما امروز به راحتی نمیتوانست حرفی را که از دیشب روی دلش سنگینی میکرد به زبان بیاورد. صدای شکستن قلبش را خودش هم شنیده بود.
زینب دستان بیرمقش را به سمت دست مریم خانم کشید تا مایه تسلی بیشترش باشد.
_ زن همسایمون دیشب اومد دم در و بهم گفت لطفا عکس پسرات رو از سر در ورودی ساختمون بردار. شاید یه همسایهای راضی نباشه!...
صدایش میلرزید. اشک توی چشمانش جمع شد. دیگر نتوانست ادامه بدهد و زد زیر گریه.
زینب به چشمان معصوم مریم خانم خیره شد. با غمی که توی چشمانش میدید بغضی عمیق در جانش نشست.
_ الهی بمیرم برا دلتون! شما که عکسا رو برنداشتین؟! برداشتین؟
_ چرا مادر برداشتم! طاقت نگاه سنگینشون رو نداشتم.
_ حالا اون یه چیزی گفت. یه حرف بیجایی زد! شما نباید عکسا رو برمیداشتین! ما هرچی داریم از صدقه سر امثال جوونهای شماست. تا عمر هم داریم مدیونشونیم. اون زن چطور تونسته به خودش اجازه بده این حرفو بهتون بزنه؟! اما شما عکسها رو برگردون سر جاش.
هرچه زینب اصرار کرد فایده نداشت. مریم خانم راضی نمیشد دوباره عکس پسرهای شهیدش را سر در خانه بزند.
_ غصه نخور مریم خانم! باور کن اگه پا داشتم تموم سردر خونههای کوچهتون رو از عکس آقا بهداد و آقا علیرضا پر میکردم. حیف که نمیتونم!
زینب توی دلش ولولهای به پا شده بود. میخواست لبخند را به لبان پیرزن خسته و عاشقی که سالهای سال، تنها و بدون همدم و سایه همسر، پنج فرزندش را بزرگ کرده بود برگرداند. مادری که دو شهید و دو جانباز را تقدیم انقلاب کرده و حالا با قلبی شکسته به او پناه آورده بود. ناگهان فکری ذهنش را پر کرد.
_ عکسشون رو برام بیار مریم خانم. میذارم تو فضای مجازی. اصلا یه کاری میکنم همه ببیننشون.
مریم خانم چیزی از فضای مجازی نمیدانست. اما به زینب و توانائیها و نیت پاکش ایمان داشت. قبول کرد و فردای آن روز عکسها را با ذوق وشوق فراوان برای زینب آورد.
طولی نکشید که ماجرای برخورد اهانتآمیز جاهلانه و بیشرمانه زن همسایه با مادر دو شهید تهرانی در فضای مجازی پیچید. توئیتر و اینستاگرام و ... از این اتفاق تلخ پرشد و شهیدان بهداد و علیرضا جعفرینژاد دو اسطوره شجاعت و مردانگی بیش از پیش شناخته شدند. با هماهنگی دوستان زینب، قرار شد قاب عکس شهیدان جعفرینژاد توسط شهرداری بر سر در خانه این شهیدان قرار گیرد.
روزی که مریم خانم و دخترش برای تشکر پیش زینب آمدند زینب از دیدن لبخند رضایتی که روی صورت آن دو نشانده بود از اعماق وجود خوشحال بود. اما این رضایت وقتی به جانش نشست که مریم خانم رو به زینب به دخترش اشاره کرد و گفت:
«این دخترم خواهر شهیده؛ از امروز تو دومین خواهر شهدای منی!»
هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا
و#شهیدان_علیرضاوبهزاد_جعفری_نژاد_صلوات🌱
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وعجل فرجهم
28.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 هر سه تا بچه ش تو لشکر ویژه ۲۵ کربلا بودند...سال ۶۴ پسرش علی شهید شد .ده ماه بعد تو شب عملیات کربلای چهار پسر دومش عسگری شهید شد ، برادرش مهدی رفت جنازه ی عسگری رو بیاره اونم شهید شد و مادر در یک شب دو شهید تقدیم انقلاب کرد و شد مادر سه شهید...
.
🔹#یادش_بخیر ، همین چند ماه پیش بود خدمت #مادر و #خواهر سه شهید #رحیمی #فریدونکنار رسیدیم...اما در همین مدت کوتاه هر دو عزیز راوی در این #کلیپ به شهیدانشان پیوستند.#شادی روحشان #صلوات.😭🌷🍃
.
#فریدونکنار
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
گفتم که رخصتی بده بهتر بخوانمت
مهرت اجازه داد که #مادر بخوانمت
✨ مولای من!!
یوسف زیبای زهرا!!!
شنیده ام از ما دلتنگ ترے براے آمدنت..
شنیده ام دل نگرانِ مایے..
شنیده ام گریہ مے کنے براے ما..
کے تمام مے شود..
غروب هایے ک "دلِ" ما "گیرِ" دلتنگے ات است آقا؟؟ تسبیحی بافته ام،
نه از سنگـــــــ....
نه از چوبــــــــ....
نه از مرواریــــــــد...
من
بلور اشکـــــــهایم
را به نخ کشیده ام..
تا برای ظهورتـــــــان دعا کنم.
🌷به اميد ظهورش صلوات🌷
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ.
▪️اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ
▫️مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیها
#سلام پدر مهربان ما صبحت بخیر ❤️
✍#مادر در خواب پسر شهیدش را میبیند پسر به او میگوید:
توی بهشت جام خیلی خوبه...چی میخوای برات بفرستم؟
مادر میگوید:
🔸چیزی نمیخوام؛ فقط جلسه قرآن که میرم، همه قرآن میخونن و من نمیتونم بخونم خجالت میکشم...
میدونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون!!🥀
پسر میگوید:
🔹نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!
بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد!
قرآن را بر میدارد و شروع میکند به خواندن...
خبر میپیچد!
🔸پسر دیگرش، این را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح میکند و از ایشان میخواهد مادرش را امتحان کنند...
حضرت آیتالله نوری همدانی نزد مادر شهید میروند!
🔹قرآنی را به او میدهند که بخواند!
به راحتی همه جای قرآن را میخواند؛
اما بعضی جاها را نه!
میفرمایند: «قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!»
🔸مادر شهید شروع میکند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط
آیت الله نوری با گریه، چادر مادر شهید را میبوسند و میفرمایند:
🔹«جاهایی که نمیتوانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.»✨
🌹"#شهید_کاظم_نجفی_رستگار"
📙شهیدان زنده اند.
#اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 😭🌷🍃
سرباز شهید شنبه تاوسه فرزند مهرعلی است که در تاریخ دهم آذر ماه سال ۱۳۴۶ در شهر قلعه خواجه شهرستان اندیکا دیده به جهان گشود و روشنی بخش محفل خانواده خود شد.
پس از طی کردن دوران کودکی و نوجوانی در دوره جوانی به خدمت سربازی اعزام و در نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی مشغول گذراندن این دوره از زندگی خود شد.
این دلیرمرد خوزستانی در دوران سربازی به جبهه اعزام شد و در تاریخ چهارم تیر ماه سال ۱۳۶۷ شهد شیرین شهادت را نوشید و نامش در دفتر ۲۳ هزار شهید استان خوزستان ثبت شد.
پس از شهادت پیکر پاک شهید شنبه تاوسه در خاک جبهه ماند و به وطن بازنگشت و جزو شهدای جاویدالاثر دوران هشت سال دفاع مقدس محسوب می شود.
شهید تاوسه در سن ۲۱ سالگی در کوشک به شهادت را رسید و به منظور گرامی داشت یاد و خاطره اش یادبودی برای ان شهید عزیز در گلزار شهدای چهاربیشه مسجدسلیمان بنا شده است.
#مادر شهید آسمانی شد 😔🌷🍃
#دهه فجر 🇮🇷
#شادی روح شهدا و پدران و مادران آسمانی #اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 😭🌷🍃
زمان به سرعت می گذرد. به ندای دلت گوش کن، می خواهی دل ببندی و بمانی یا #عاشق حق شوی و به #آسمانش پرواز کنی
شهدا #السابقون_السابقون را با زیباترین مرگ همان شهادت تفسیر کردند.
دهه هفتادی هایی که در این روزها
خبر شهادتشان فکر را مهمان خانه #دل می کند که چطور می توانند از دنیا و تعلقاتش بگذرند؟
جوانانی که با ذکر #یازینب، علی اکبرهای زمان شدند، پدرانشان آن ها را راهی میدان دفاع از حریم آل الله کردند و مادرانشان با ذکر #بابی_انت_و_امی_و_جانی، جان هایشان را در راه زینب(س) فدا کردند.
جوان ذاکری هم نام ارباب و غلام با عزت او(حسین معز غلامی)که پاسداری را فقط برای #رضای_خدا برگزید.
عصرهای پنج شنبه خودش و دلش در #گلزار_شهدا دنبال گمشده اش بود.
در خانه هم عکس شهیدمونس لحظه هایش بود. شاید هم مونسش پادرمیانی کرد و دفاع از حرم رزقش شد ..
اهل ماندن نبود. حتی دوستانش به پدرش گفتند: به حسینت دل نبند او رفتنی است. یک عکس و یک خط نوشته دردنیای مجازی خبر #شهادتش شد برای #مادر چشم انتظارش در دنیای واقعی
علی اکبرانه رفت و پدرش را به صبرِ حسین(ع) پس از #علی_اکبر وصیت کرد. او همچون جوان #کربلا دلیرانه و با شجاعت جنگید و شهید شد
گویا #روضه ی پیکرِ بر زمین مانده ی #ارباب را بسیار خوانده بود که پیکرش سه روز بعد از شهادت پیدا شد. آن هم بانشان #لبیک_یا_مهدی(عج) که سند سربازی اش،
برای امام زمانش بود.
#سالگرد شهادت
#شهید_حسین_معزغلامی
📅تاریخ تولد : ۶ فروردین ۱۳۷۳
📅تاریخ شهادت : ۴ فروردین ۱۳۹۶،سوریه حماء
#شادی ارواح طیبه شهدا
#اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم سلام بر شهدا ✋😭🌷🍃
۱۶ سال بیشتر نداشت که #مادر شد
و حالا این پسرک، نه تنها فرزند بلکه هم بازی و همه وجودش شده بود...
احمد قد کشید و بزرگ شد
و حالا از مادر اجازه #رزم مےخواست...
این #شیرزن_لبنانی با جنگ بیگانه نبود
#لبنان سرزمینی نیست که به چشم استعمارگران نیاید...
اما سلام بدرالدین به پسر اجازه رفتن داد...
پسر رفت و مادر به چشم خود مےدید که
پسرش، دوستش، هم بازی اش، پاره تنش
دارد مےرود
اما سر بلند کرد و گفت:
#جوان_رشیدم_فدای_عمه_سادات
#پسرم_فدای_مهدی_عج
عجب صبری دارند این #مادران_شهدا...
عجب دل بزرگی دارند ...
راست گفته اند هیچ تیری، بر پیکر شهید اصابت نمی کند مگر آنکه اول... از قلب مادرش گذشته باشد
همیشه "قلب مادرشهید"، زودتر شهید می شود !
#سلام_بدر_الدین
#مادر_شهید_احمد_محمد_مشلب
🌹🍃#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم😭✋🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مادر٣شهیدکه دربیمارستان زیرتیغ جراحی دوام نیاورد وبیش از٢ساعت ازمرگش گذشته بود باصحبت هایی که درآن عالم با سه فرزند شهیدش داشت مجددروح به بدنش بازگشت.
#شادی روح مطهر شهدا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم😭✋🌷🍃
🔴شهید سجاد امیری از شهدای سربازان گمنام امام زمان (عج)
#سجاد امیری بسیجی حافظ امنیت یکی از بسیجیان اهل کرمانشاه بوده ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ طی درگیری با اشرار مسلح در محله کرناچی کرمانشاه به شهادت رسید. او متولد دهه ۶۰ در کرمانشاه میباشد و در یکی از مناطق حاشیهای شهر کرمانشاه، در درگیری با اشرار مسلح زخمی شد و پس از انتقال به بیمارستان به شهادت رسید.
#مادر شهید سجاد امیری در این دیدار خطاب به آیت الله علما میگوید: سجاد عاشق شهادت بود و به آن رسید، پنج فرزند دارم که فدای رهبر میکنم.
#شادی روح مطهر شهدا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم😭✋🌷🍃
31.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ سردار زارع کمالی
فرمانده #سپاه_الغدیر:
⁉️ما این همه #شهید دادیم برای چی؟
برای زمینه سازی ظهور منجی عالم بشریت و تمدن نوین اسلامی
👌پایه های اصلی این تمدن سه اصل دارد.
1.خانواده
2.علم
3.مهدویت
⛔️ محور اصلی در خانواده #مادر است و اگر عفت از زنان و دختران ما گرفته شود و ذهن های آنها تصرف شود، دشمن به هدف خود خواهد رسید.
✅ دعوا سر یک تکه پارچه یا چادر نيست ، مواظب باشید دشمن خانواده را از شما نگیرد و....
https://eitaa.com/jahfadarahbary
#دل_نوشته_برای_مادر💔
سلام #مادر...
من نبودم آن روزها❗️❕❗️
سوختنت را ندیدم...
نه میخی دیدم نه زخم بازویی...
اما به اندازه ی تمام شنیده هایم زجر کشیدم...
#گریه کردم...
برای غربت غریبانه ات...😭
و اکنون در حرارت آتشی می سوزم که بیادم می اورد #غربت شما آنقدر عظیم بود که حتی نمیتوانم ضریحت را بغل بگیرم و در آغوشت برای همه ی مصائبت #اشک بریزم...
اما مادر نمیگذارم قبر پنهانت پرچمهای عزاداری مرا پایین بکشد...
اینجا را به #عشق شما قدم به قدم حَرمت میکنیم❗️
#پرچم عزا علم میکنیم...🏴
همه ی ما #ایران را حَرمت میکنیم.... 😔🇮🇷
https://eitaa.com/jahfadarahbary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بهشت زیر پای #مادر است یعنی...
🔹رهبر انقلاب، روز گذشته: اینکه در روایت دارد که «اَلجَنَّةُ تَحتَ اَقدامِ الاُمَّهات»، «تَحتَ اَقدام» یک کنایه است، تعبیر کنایی است؛ «بهشت زیر پای مادر است» یعنی دم دست مادر است.
🔹شما بهشت میخواهید، بروید سراغ مادر؛ او بهشت را به شما خواهد داد.
🧡 به او محبّت کنید، به او مهربانی کنید، به او خدمت کنید، از او اطاعت کنید، به او احترام کنید، او بهشت را به شما خواهد داد.
https://eitaa.com/jahfadarahbary