جلسات سبک زندگی ویژه بانوان
🌹🌹ویژه برنامه خانواده عاشورایی🌹🌹 زمان:دوشنبه همزمان با شب اول محرم ساعت ۱۰صبح مکان:مسجد جامع صاحب ا
آدرس مسجد صاحب الزمان عج👈 #تهران ، مهرآباد جنوبی، خ تفرش شرقی
#تغییر
🍃برای اینکه هر دفعه برای پیدا کردن یه کتاب بچه م ناچار نشه کلش را به هم بریزه، همه شو شماره زدم و فهرست شماره ها و نام کتاب را تهیه کردم تا هر بار هر کتابی را می خواد از روی شماره اش پیدا کنیم.
یه بار تدبیر برای نظم دادن به امورات بهتر از اینه که هر بار کلی وقت صرف بشه به شیوه ی غلط.
@jalasaaat
#تغییر
منم در کلاس #زنان_مدیران_اقتصاد_مقاومتی یاد گرفتم که هر وقت می رم مغازه از ایرانی بودن جنس بپرسم و خیلی وقتا همین باعث می شه عذاب وجدان بگیرم برای خرید جنس خارجی. بچه ی ۵ ساله م هم یادگرفته هر مغازه ای می ریم می گه مامان اول بپرس ایرانیه یا خارجی😊
@jalasaaat
#تغییر
🍃 امروز که مطلب خانم محمدی راجع به #رضای_خدا روخوندم سعی کردم باز تمرین کنم لااقل اول هر کاری بگم خدایا برای رضای تو. بازم یادآوری کنم به خودم که خادم اهلبیت علیهم السلام هستم
راستی ان شاء الله تا فردا هم به بالکن و هم به خانه پرچم سیاه می زنم و سعی می کنم در کلاس #خانواده_عاشورایی فردا صبحتون شرکت کنم.
ممنونم بابت کارهای خوبی که یادمون دادین.
@jalasaaat
هدایت شده از فتح الفتوح لحظه های یاد شهدا در راه شهدا
خاطرات شهیده #زینب_کمایی
#شهید_شاخص_سال_۹۷
🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷
#من_میترا_نیستم
قسمت 6️⃣2️⃣
فصل پنجم
بعد از عروسی با جعفر، آرزو داشتم که ماه محرم و صفر توی خانه خودم، روضه حضرت عباس (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام)و علی اکبر (علیهالسلام)بگذارم و خانه ام را سیاه پوش کنم.
سال های سال، مستاجر بودیم و یک اتاق بیشتر در دستمان نبود. بعدش هم که خانه شرکتی به ما دادند، بابای بچه ها راضی به این کار نبود. جعفر حتی از اینکه من تمام ماه محرم و صفر را سیاه می پوشیدم ناراحت بود، من هرچی بهش می گفتم که من نذر کرده امام حسین ام و باید تا آخر عمر، محرم و صفر سیاه بپوشم، او با نارضایتی می گفت: مادرت نباید این نذر را تا آخر عمر می کرد.
یک شب از شب های محرم خواب دیدم درِ خانه شرکتی، بزرگ شده و یک آقایی با اسب داخل خانه آمد.
آن اقا دست و پایش قطع شده بود با یک چوبی که در دهانش بود، به پای من زد و گفت: روسری ات را سبز کن. من میخواستم جواب بدهم که نذر کرده هستم و باید این دو ماه را سیاه بپوشم، اما او اجازه نداد و گفت: برای علی اکبر حسین، برای علی اصغر حسین، روسری ات را سبز کن.. این را گفت و از خانه ما رفت. با دیدن این خواب فهمیدم که خدا و امام حسین راضی نیستند که من بدون #رضایت_شوهرم دو ماه سیاه بپوشم. خواب را برای مادرم تعریف کردم. مادرم گفت: حالا که شوهرت راضی نیست و ناراحت است، روسری سیاه را دربیاور. خودش هم رفت و برای من روسری سبز خرید.
سفر به مشهد برای من مثل سفر به کربلا بود، دخترم زینب هم که برای اولین بار مسافر امام رضا (علیهالسلام) شده بود، سر از پا نمی شناخت.
من بارها و بارها برایش قصه رفتنم به کربلا در سن پنج سالگی و نه سالگی را گفته بودم؛ از قبر شش گوشه حسین (علیهالسلام)، از قتلگاه، از حرم عباس (علیهالسلام).
زینب هم شیفته ی زیارت شده بود.
او می گفت: مامان، حاضر نیستم در مشهد یک لحظه هم بخوابم. باید از همه #فرصت برای زیارت استفاده کنیم. زینب در حرم طوری زیارت نامه میخواند که دل سنگ آب می شد.
زن ها دورش جمع می شدند و زینب برای آنها زیارت نامه و قرآن می خواند، نصف شب در مسافرخانه مرا از خواب بیدار می کرد و می گفت:مامان، پاشو، اینجا جای خوابیدن نیست، باید به حرم برویم.
من و زینب آرام و بی سروصدا می رفتیم و نماز صبح را در حرم می خواندیم و تا روشن شدن هوا به خواندن قرآن و زیارت مشغول می شدیم، زینب از مشهد یک سری کتاب های مذهبی خرید؛ کتاب هایی درباره علائم ظهور امام زمان (عجل الله ) .
کلاس دوم راهنمایی بود، اما دل بزرگی داشت. دخترها که کوچک بودند، عروسک های کاغذی داشتند. روی تکه های روزنامه عکس عروسک را می کشیدند و آن را می چیدند و با همان عروسک کاغذی بازی می کردند. یک بار که زینب مریض شده بود، برای اولین بار یک عروسک اسباب باز ی برایش خریدیم. مینا و مهری و شهلا عروسک نداشتند. زینب عروسک خودش را دست انها میداد و می گفت: این عروسک مال همه ماست.
من یک سرویس غذاخوری اسباب بازی برای همه دخترها خریده بودم، ولی عروسک را برای زینب که مریض بود گرفته بودم. اما او به بچه ها می گفت: عروسک را برای ما خریده اند. بعد از برگشتن از مشهد، زینب کتاب هایی را که خریده بود به مهری و مینا داد.
او می خواست با دادن این سوغاتی باارزش، آنها را در سفر و زیارتش شریک کند.
ادامه دارد...
جلسات سبک زندگی ویژه بانوان
🌹🌹ویژه برنامه خانواده عاشورایی🌹🌹 زمان:دوشنبه همزمان با شب اول محرم ساعت ۱۰صبح مکان:مسجد جامع صاحب ا
کلاس #خانواده_عاشورایی با حضور استاد ارجمند خانم #محمدی امروز برگزار می باشد.
آدرس؛ #تهران ، مهرآباد جنوبی خ تفرش شرقی، #مسجد_صاحبالزمان عج