هدایت شده از شبهای با شهدا
یاد شهید #علی_تجلایی بخیر؛
تازه زندگی مشترکمان را شروع کرده بودیم که رفت پادگان و نیامد. هیچ خبری هم نداد. خیلی نگران شدم. چشمم به در مانده بود. میرفتم دم در، میآمدم از مادرش میپرسیدم «پس چرا نیومد؟» مادرش میگفت: «عزیزم من که عادت کردم. نگران نباش. حتماً مونده پادگان.» تا صبح خوابم نبرد. بعد از دو روز آمد. مادرش تا علی را دید شروع کرد به داد و بیداد که هنوز نفهمیدهای زن گرفته ای. این دختر تا صبح نخوابیده. علی هم مدام قربان صدقهی مادرش میرفت و عذرخواهی می کرد.
خیلی ناراحت بودم. رفتم توی اتاق. آمد دنبالم. یک چیز روزنامه پیچ داد دستم. عذرخواهی کرد. گفت از ماشین پیاده شده و مسافت طولانی ترمینال تبریز تا خانه را پیاده آمده که برایم هدیه بخرد. دنبال لباس نیلی میگشته. نیلی رنگ مورد علاقه ام بود. چیزی پیدا نکرده بود و دست آخر از مغازه پدرش یک قواره پارچه برایم برداشته بود. گفت باور کن اصلاً نمیتوانستم تماس بگیرم."
"گفت: «خب قول دادیم که به هم تذکر بدهیم. تذکر بدم ناراحت نمیشی؟» گفتم: «نه.» گفت: «مشکلِ تو جنوب یا کردستانِ من نیست. مشکلت اینه که #از_خدا_خیلی_دور_شدی. وقتی با تو ازدواج کردم، برای خودت برنامه داشتی. بعد از نماز صبح، دعا میخوندی، آرامش میگرفتی. ظهر قرآن میخوندی. شب صحیفه دستت بود. منم خیلی به خودم میبالیدم که همچین همسری دارم. الان بعد از نماز، سریع چادرت رو میاندازی زمین و میدویی آشپزخونه.» گفتم «میخوام منتظر نباشی، اذیت نشی، گرسنه نمونی.» گفت: «من حاضرم غذا نخورم. حاضرم یک ساعت دیرتر بخورم، ولی تو همون روحیه رو داشته باشی.
از کتاب #نیمه_پنهان_ماه
@shabhayeshahid
هدایت شده از صبح حسینی
#اول_صبح_بگویید_حسین_جان_رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
#کلاس_نظم_و_هدف2
#جلسه3_قسمت7
#خانم_محمدی
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
الان تمرین می کنید که موظف باشید با همدیگه #حرف_بزنید
خانم ها پیام داده بودن که من هر کاری می کنم با شوهرم نمی تونم حرف بزنم یعنی حرفی نداریم با هم بزنیم تا حرف برنیم🙈 دعوامون میشه
خب ما جلسات قبلی گفتیم که باید #گفت_و_گو کنید. ❤️💚
بگید، بشنوید.
⛔️ جدل نکنید.
⛔️عصبانی نشید.
⛔️حق من، حق تو نکنید.
👈 ما به عنوان دو تا مسلمان داریم حرف می زنیم نه دو نفر که در مقابل همدیگر هستن نه به عنوان زن و مردی
❌موقع هایی میشه می گیم اون زنه یا اون مردِ، حقشو باید بزارم کف دستش. این مرد باید بفهمه زن ها کم نمی یارن.🙊 این مرد باید بفهمه من که زنم من بلدم😳...
😔 آخر سر یک عمری گذشته می فهمیم این هنوز مرد و من هنوز زنم و داریم با هم دعوا می کنیم.
⭐️ثابت کردن وجود خودتون اگر که بگیم من مسلمان هستم و اون هم مسلمان هستش حکم ،حکم خداوند هستش خدا چی گفت،من بگم چشم.😍
👌👌یکی از تمرینات هشتکی عملیتون توی زندگیتون👈 #چٓشم_گفتن بود
👈همسرت چیزی می گه بگو چشم.تموم شد ، برو دنبال بقیه کارهات
❌ نگو این چشم می خواد چه جوری باشه چه جوری نباشه چند مرتبه می خوای چشم رو انجام بدی.
👌بگو چشم و برو. این کلمه به قدری کار راه انداز هست که خدا می دونه. منیت و منم منم ها رو کم می کنه.
❌ بعضی ها می گن که ما این طوری هستیم یا مثلاً من زنم یا مثلاً ما تهرانی ها این اخلاق رو داریم.
🔔ما بعضی از کارامون رو منوط می کنیم به شهرمون بعضی ها را منوط می کنیم به زن بودنمون، بعضیهامون منوط می کنیم که من فلان کلاس رو می رم این طوریه
🤔 شاید اشتباه می کنیم یه درصدی رو بذاریم برای اینکه این راه و این روشو تا الان رفتم راهشو رفتم پس دیگه ادامهش ندم
😱 ما الی ماشاءالله...ادامه می دیم تا سرمون یه جایی بخوره به سنگ بعد می گیم اِ، بعد برمی گردیم.
✅ ما گفتیم👇
#راه_خدا_بن_بست_نداره ، دور برگردون می تونیم برگردیم. خب حالا وقتی ما داریم می بینم این همه مسير، دوربرگردون داره. یه امتحانی بکنم.
میگه تا آخرش وایستادم تا روی اینو کم کنم،استقامت در حد عالی، اونم منفی.📛
📢 ما باید به اقتضای فطرتمون و به اقتضای انسانیتمون عمل بکنیم و لا غیر.
✅ ببین کاری که داری می کنی حرفی که داری می زنی رفتاری که داری،⬅️ ملاک انسانیتت هست یا نیست.
😏من خوشم نمی یاد، سلیقه من نیست،اخلاقم اینه...اینا با ملاک انسانیت جور در نمی یاد
@jalasaaat
ارسال مطلب✅
کپی⛔️
هدایت شده از صبح حسینی
#اول_صبح_بگویید_حسین_جان_رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
#کلاس_نظم_و_هدف2
#جلسه3_قسمت8
#خانم_محمدی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃
توی کربلا امام حسین(علیهالسلام) خیلی چیزا سلیقه اش بود خیلی چیزا رو دوست داشتن⬅️ دوست داشتن که ناموسشون توی حریم خودشون باقی بمونه💚 دوست داشتن جووناشون باشن❤️.دوست داشتن که هیچ کس هیچ آسیبی نبینه🌷.دوست داشتن اسلام وارد شهرکوفه بشه💠.حکومت اسلام برقرار بشه ✳️خیلی چیزا دوست داشتن مگه هر چیزی که دوست داشتن حتی ناموسشون در حرمت و امنیت باقی موند.‼️ اما چی گفتن⬅️ الهی رضاً به رضاک.
حضرت زینب(سلام الله عليها ) در این مصیبت عاشورا چقدر تازیانه خوردن 😔چقدر غم دیدن،😭حرمت مادریشون نگه داشته شد حرمت خواهریشون نگه داشته شد حرمت عمه بودنشون‼️ هیچ حرمتشون نگه داشته نشد😞 ولی در آخر سر گفتن و ما رایت الاّ جمیلا یعنی چی⬅️ خدایا من تسلیم هر چیزی شدم چون تو خواستی، زیبا می بینم. حالا خانمه زندگیشو شروع کرده می گه چی از اولش همه چیز خراب شد چون هیچ چیزی رو زیبا نمی بینه🙈 چون می گه اون چیزی که می خواستم نشد🙊 اون چیزی که می خواستم یعنی چی❓
یعنی خواسته من ،تدابیر من نه چیزی که خدا گفته.
می گه خیلی خب این شوهر اونی نیست که من می خواستم. طلاق می گیرم
شوهر دومی اون چیزی که می خوام بازم چی کار می کنه بازم معیارش رو قضا و قدر الهی،تقدیر نمی دونه باز همش دنبال سلیقه خودشه.میگه اون دفعه پول دار نبود،این دفعه یه شوهر پول دار میکنم که همه آرزوهام برطرف بشه. ماحالا میاییم میگیم بلوغ عاطفی یک طرفه هست؛ خانمه میگه من انقدر دارم بهش محبت میکنم،💜💙💚💛❤️هرچی بهش محبت میکنم اصلاً توجهی نمیکنه.یکی دیگه میگه من محبت میکنم شوهرم به ازای محبتم فلان چیز رو برام میخره، آنقدر اخلاقش خوبه . این میشه رابطه محبتی،رابطه معامله ای؛اگر محبت بکنی، محبت بکنه،شما ادامه میدی؛بلوغ عاطفه نیست دیگه.
@jalasaaat
ارسال مطلب ✅
کپی ممنوع ⛔
هدایت شده از شبهای با شهدا
🌴یاد شهید #مسعودعلی_محمدپور_اهر بخیر؛
بعد از شهادتش،معلم دبستان مسعود به دیدن ما آمد،او گفت مسعود شیرهایی را که در کلاس به او میدادند را نمیخورد و #به_فقرا_هدیه_میکرد.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
برای دوستش تعریف کرده بود:
یک روز سرد زمستانی بود،همه جا پر از برف و یخ بود، ده سال داشتم، مادرم مرا برای خرید نان فرستاد، وقت برگشت توله سگ لاغری را دیدم که با گوش های آویزان گوشه ای کز کرده بود،سرما زیر صفر بود، حیوان میلرزید، ترسیدم بمیرد، دلم سوخت #با_شال_گردنم_گرمش_کردم و به خانه بردم.
چند روزی در حیاط و زیر زمین نگه داشتم،حالش که بهتر شد رفت،اما هر وقت مرا در کوچه میدید می افتاد دنبالم.
از کتاب #دسته_یک
شادی روحش #صلوات
@shabhayeshahid
هدایت شده از صبح حسینی
#اول_صبح_بگویید_حسین_جان_رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
#اول_صبح_بگویید_حسین_جان_رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
#کلاس_نظم_و_هدف2
#جلسه3_قسمت9
#خانم_محمدی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃
سوال: ازسیاستهای رفتاری استفاده بکنیم خیلی جاها جواب میگیریم؟
پاسخ: ما داریم اصل مطلب رو میگیم سیاست زنانه بله،این که چه روشهایی استفاده کنی هست. ولی اصل مطلب اینه که محبت دیدی یا ندیدی، شما محبت کن.
اگر محبت دیدی، 😍محبت بکنی💕❤️؛این میشه معامله، این دیگه بلوغ عاطفی نیست.🙈
ما داریم میگیم بلوغ عاطفی یعنی یک طرفه.⬅️ یعنی اینکه پیوند برقرار بشه. یعنی بتونی رابطه بزنی. یعنی اینکه شما الان این کارو که میکنی بدون هیچ طلبکاری ای، بدون هیچ توقعی، بدون هیچ منتی انجام بدی.اگر منت بیاد وسط این دیگه بلوغ عاطفی نیست، یه محبت خشک و خالیه. کافر هم این محبت رو میتونه داشته باشه. نیاز نیست ایمان داشته باشه.
غیر از اینه⁉️ شما به یه کافرم محبت کنی، بهت محبت کنه،《یااَیُّهاالّذینَ آمَنوا 》میشه⁉️《اطیعوا الله و اَطیعوا الرَّسول》میشه⁉️
نه. میشه محبت کردی، محبت دیدی.
سوال: من میگم آدم بعضی اوقات توقع محبت نداره، ولی توقع عکسش رو هم نداره، بی محبتی.💔 یعنی طرف نه تنها به تو محبت نمیکنه بلکه توقعش انقدر زیاد میشه که فکر میکنه وظیفه مسلّم تو هست که این کارو براش بکنی.💜
پاسخ: قبلاً توضیح دادیم طوری رفتار نکنید که دیگران فکر کنن وظیفه شماست. مثلاً یه مهمونی میری، هردفعه شما بلندمیشی از اول تا آخر ظرفها رو میشوری، میشه وظیفه ات. ما گفتیم سیاست داشته باشید انسان مومن یعنی متعادل باید باشه. اگر هم اینکار رو با رغبت کردی پس چرا غر می زنی!
سوال: ما دوست داریم توسط اون دیده بشیم.🤓
پاسخ:مشکل اینجاست، دوستمون میگن ما میخواهیم دیده بشیم.اون ما رو بببینه. عشق حقیقی خداست. عشقهایی که جواز داره عاشقشون بشیم، اهل بیته. بقیه همش عشق شهوتیه؛ برای زمینه سازی هست ولی ما بازی رو جدی میگیریم. اینها مقدمه سازی هست.
اگر میخواهید رشد کنید باید عبور کنید و راکد نمانيد...
@jalasaaat
ارسال مطلب ✅
کپی ممنوع ⛔
هدایت شده از شبهای با شهدا
یاد شهید #حمیدرضا_فاطمی_اطهر بخیر؛
خیلی علاقه شدید به #حضرت_زهرا سلام الله علیها داشت
خیلی عجیب غریب بود این علاقه اش
به خاطر همین همسر سادات انتخاب کرده بود
بشدت به همسرش علاقه داشت
تمام زندگی آقا حمیدرضا با شهدا گذشت. زمان جنگ سنش کفاف نمیداد که وارد جبهه شود. وقتی جنگ تمام شد تمام فکر و ذکرش شهدا بود. الگوی زندگیاش را شهدا قرار داده بود و در همه زمینهها مثل برگزاری یادواره و یادمانها در سطح استان خوزستان فعالیت میکرد. به نوعی اگر در سطح استان برای شهدا یادواره و یادمان برگزار میکردند او مسئولیتی بر عهده داشت.
هیچ دلبستگیای به دنیا نداشت و تمام برنامههایش را از سر #اخلاص انجام میداد. آن زمان که یادواره شهدا و مراسم را برگزار میکرد آقا حمید بیشتر کارها را میکرد، کارها که تمام میشد، سرش را پایین میانداخت و گمنام میرفت. دیگر اصلاً کسی نمیفهمید مثلاً سن مراسم را چه کسی زده، هماهنگیها را کی انجام داده است. خودش هم #انتظار_خاصی_از_کسی_نداشت و دنبال این مسائل هم نبود. هدفش فقط انجام #کار_برای_شهدا بود و میخواست آنها راضی باشند.
شادی روحش #صلوات
@shabhayeshahid
هدایت شده از صبح حسینی
#اول_صبح_بگویید_حسین_جان_رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
#کلاس_نظم_و_هدف2
#جلسه3_قسمت10
#خانم_محمدی
🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
سوال: شما در مورد وظیفه و تعادل گفتید، هفته پیش شمامثال زدید که لباس نشسته نداشته باشیم؛ من قبل از اینکه این کلاس بیام، یه دوره فشرده این کار رو کردم و سعی کردم بی نظم نباشم. خیلی موفق بودم. یادم میاد همسرم، بااینکه این دوره کوتاه بود و کارهای نکرده ام بیشتر بود، باید یه کارهایی انجام میدادم، اما کارهای کرده ام بیشتر به چشمش میومد و میگفت موافقم. من فکر میکنم قشنگیش به این نیست که همه چیز روتین باشه،انگار یه چیزایی نباید باشه تاچیزایی که هست،بیشتر دیده بشه. من فکر میکنم قانون دنیا اصلاً این شکلیه.
پاسخ: بستگی به برنامه ریزی و زمان بندی شما داره. مثلاً اینکه یه کار رو جلوی شوهرت انجام میدی که ببینه و خوشش بیاد، داری یه مومن رو شاد میکنی بستگی به نیّت داره؛آخر مباحث ما همش دور میزنه میرسه سر ِ"نیّت". شما باید اون کار رو انجام بدی ولی اولویت بندی میکنی،میگی به جای اینکه این کار رو صبح انجام بدم،مثلاً میوه رو جلوی شوهرم پوست میکّنم میذارم جلوش، به جای اینکه صبح میوه روبسته بندی کنی. توی بعضی کلاسها یکی از تمرینات که میگفتن این بود که صبح میوه روبسته بندی کنی بعد که شوهرت میاد بذاری جلوش؛ من شوهرم همچین چیزی رو دوست نداشت مینشستم کنارش میوه رو پوست میکّندم هرمیوه ای بود،میذاشتم جلوش باهمدیگه میخوردیم. اینطوری براش لذتبخش تر بود. من سنجیدم توی زندگیم این کار درسته. اون موقع محبتم رو در آن و لحظه، انجام میدادم، همینکه اون میخورد برام دریافت محبت بود.
سوال:اینکه ما یه کاری رو میکنیم توش رضای خدا رو در نظر نداشته باشیم، و به شوهرمون بگیم که اون متوجه این باشه که ماازصبح این کار رو کردیم و بیکار نبودیم... دوست داریم رضایت اون رو ببینیم.
پاسخ:توی این گفتگوهه هست بعدشم رضایت مردها عملیه.شما اول نیّتت درست باشه دائم ممکنه شیطان بیاد تحریکت کنه؛ چون ما صاحب باغ های زیادی توی بهشت هستیم،ولی یه دفعه همش سوخت میشه میره؛چرا؟!! مثلاً یک کار خوبی میکنیم بعد تا یه نفرو میبینیم میگیم میدونی من فلان کار رو کردم؛ تموم شد رفت.
سوال:به شوهرمونم نگیم که این کارها رو کردم؟
پاسخ:همش باسیاسته.مثلاً شما میگی نمیدونی چقدر رختهاتو چنگ زدم؛خوب اینطوری بگی،هم اون بیچاره رو تحقیر کردی که چقدر رختهات کثیف بوده، هم اینکه من چقدر سختی کشیدم. ولی بگی امروز رختهاتو شستم چقدر کِیف داد. امروز یه ذره کیفش بیشتر طول کشید😍
@jalasaaat
ارسال مطلب ✅
کپی ممنوع ⛔
هدایت شده از صبح حسینی
#اول_صبح_بگویید_حسین_جان_رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
#کلاس_نظم_و_هدف2
#جلسه3_قسمت11
#خانم_محمدی
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
حاضرین: من این هفته به قول شما چای جلوی آقامون گذاشتم برای رضای خدا و دیگه اصلاً توقع نداشتم تشکر کنن. یا برای مامانش اینا شام پختم بردیم،اصلاً دیگه انتظار تشکر ازشون نداشتم.خودم خیلی آرومتر شدم. دیشب به مامان خودم میگفتم که مامان هر کاری میکنی فقط برای رضای خدا باشه.
سوال:انتظار تشکر نداریم، ولی انتظار نادیده گرفتن هم نداریم.
پاسخ: ببینید نادیده گرفته هم
که شدید؛ آسیه رو فرعون دید و لی برای خودش شانیت قابل بود. تازه شکنجه هم کرد و کشتش. ولی خداش که دیدش، بهش توی بهشت جاداد. ماباید بدونیم چه کسی ببینه بهتره! هدفمون چیه،آخرمون چیه،کجا میخواهیم بریم. ماباید طوری زندگی کنیم که بهشتی باشیم.(وقتی هدفت این باشه)تازه بهشت یه مسافرخونه است.《عندمَلیکِ مُقتَدِر》که تو نظم یک گفتم،اصل اونه.
حالا ما همش خودمون رو خسته میکنیم هرکاری بکنیم بعدبگیم، شوهرم نفهمید،شوهرم ندید؛بابا به خدا این شوهر یه موجوده توی این دنیا که وسیله تقرب ما به خداست✅. خدا که دیده،اهل بیت که دیدن. مگه نگفتیم نذری کار کنید. اگر حضرت زهرا شما رو دیده باشه براتون ارزشمنده یا شوهرتون دیده باشه!! یه ذره ببینید که ارزش این کاری که دارید میکنید کجاست. وقتیکه اینو فکر میکنید شیطون هم میاد وسط. متاسفانه اینارو یه ذره دیر میجُنبیم. ما یه چیزایی خوشمون میاد ولی درش خیر کثیر نیست. ما داریم می گیم 《عاشِروهُنَّ بالمَعروف》بایدخوش رفتار باشید، بعد میگه اگر این باشی خیر کثیر به تو میرسه. ما میگیم خدایا اونی که تو گفتی، نه، اونی که من دوست دارم.
یه موقع هایی میبینیم ما آنقدر دعا کردیم بعد از بیست سال میبینی اینی که انقدر دعاکردیم اصلاً به نفع مون نبوده، خیری درش نبوده که خدا بهمون نداده. بخاطر همین هستش مثلاً یه نفر میره یه جایی مهمونی، بعد شما رو میکشه کنار تو آشپزخونه بهتون میگه فلانی مهمون زیاد اومده غذا کمه، شماخودمونی هستی آخر سر اگر چیزی زیاد اومد باهم غذا میخوریم. این براش لذتبخشه میگه منو چقدر خودمونی و از خودشون دونستن، حالا اگر فامیل شوهر باشه که خیلی قشنگتر میشه براتون. چقدر خوب خودمونی و گرم هستن. از ندادن، لذت میبرید. بعدیکی میبینی مروّت نداره میره همه جا جار میزنه میگه غذا به من نرسید.
این تفاوتها چیه. برای اینکه خدا میخواد ما رو خودمونی حساب کنه.حالا ما میخواهیم خودمونی بشیم به درگاه خدا باید یه سری ابتلا ها داشته باشیم دیگه. خودمونی میکنن و یه سری ابتلا ها بهمون میدن که هم کیفر گناهامون باشه،هم رشد کنیم (بعضیا میگن مگه امام حسین این همه سختی کشید کیفر گناهانشه! استغفِرالله.) نه، مقام میخوان بدهن. مقام بالا.
@jalasaaat
ارسال مطلب✅
کپی⛔️