eitaa logo
قرارگاه جلسات خانگی قرآن،تهران مرکز
288 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
51 فایل
همفکری وهمکاری جهادی درمسیرزندگی قرآنی آیدی خادم کانال @QUR1356
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 فریاد خون خواهی دارالشهدای تهران گرامیداشت شهید سید حسن نصرالله و سردار شهید عباس نیل فروشان ، محکومیت جنایات اسرائیل و حمایت از مردم مظلوم غزه و لبنان ⬅️دوشنبه ۹ مهر ماه از ساعت ۱۹ الی ۲۰ 🔄منطقه ۱۷دارالشهدای تهران، میدان ابوذر برای کسب اطلاعات بیشتر با موسسه تماس حاصل نمایید. ☎️۵۵۷۹۲۱۷۹ ☎️۵۵۷۹۲۱۸۹ (ع) 🌱🌷🌱 🔸 @alreza72
13.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبر در برابر تو خجالت زده شد و قدخم کرد... السَّلامُ عَلیکِ یا عقیله بنی هاشم یاجبل الصبر یا سیده زینب سلام الله علیه. 🌹✨🌹
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نجوای شهدا با خدایشان چقدر عاشقانه، خاص و زیباست...🌷🍃✨ 💚 فرازی از وصیت نامه سردار شهید حسین محمدی
و محمدحسن پسر کوچک شهید محمدی که در مدرسه به یاد پدر نوشته. بچه ها در مدرسه مشغول بازی و سرگرمی هستند اما فرزندان شهید مشغول فکر کردن به پدر و حسرتهایشان......
🔹۴ دی ۱۴۰۲ سالروز شهادت سردار شهید سیدرضی موسوی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 دوشنبه چهارم دی ماه ۱۴۰۲ بود که در حوالی بعد از ظهر، صدای انفجار شنیدیم. چند ساعت بعد مثل همیشه پدرم درب خانه را زد ما هم به استقبال ایشان رفتیم، ولی حال و هوای ایشان مثل همیشه نبود، ردّ غم در چهره شون دیده می شد. که به ما گفتند:می دانیدچه کسی را شهید کردن؟ گفتیم نه، ولی صدای انفجار را شنیدیم. با ناراحتی گفتند:(سید رضی شهید شد...) خیلی شوک شدیم و باورمان نمیشد.اصلا جمله سیدرضی شهید شد برایمان غریب بود. سرشون را انداختند پایین تا اشک جمع شده در چشمشون را نبینیم. ادامه دادند؛ شب با سیدرضی جلسه داشتم... اینجا بود که حس کردم "بابا از شهادت جامانده" یعنی از حالاتشون حس میشد که جامانده اند. _بهمون اطلاع دادن که فردا شب ۵ دی ماه ، شهید سیدرضی را تشییع میکنند. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ابتدا رفتیم حرم حضرت رقیه(س) ،روضه ای خوانده شد و پیکر را بردن سمت ضریح؛ همه بی تاب و غمگین بودند انگار دوباره حاج قاسم شهید شده...! تابوت را بردن حیاط حرم ، کنار تابوت نشستیم و با همسر شهید سیدرضی همدردی کردیم. تابوت را که بردند، و حیاط کمی خلوت شد،یک دفعه بابا را دیدم و انگار که چشمانم برق زد،یه نور عجیبی داشت ؛به هم دیگر زیارت قبول گفتیم و رفتیم سمت زینبیه. پیکر را داخل حرم حضرت زینب تشییع کردند و جلوی در همسر سیدرضی را بدرقه کردیم و سیدرضی راهی کربلا شد و بعد هم ایران. به خانه مان که رسیدیم به پدرم گفتم: بابا چقدر داخل حرم حضرت رقیه متفاوت بودی، نمی دانم چطوری بهتون بگم ،لبخند ریزی زد و گفت چرا؟گفتم نمی دونم هم مثل همیشه خیلی خوشتیپ بودی با کت قشنگت هم خیلی نورانی... الان به اون شب فکر میکنم میبینم،اون نور شهادت بوده که در چهرشون دیده میشد و ۲۶ روز بعد پدرم هم به شهادت و آرزوی قلبی خودش رسید... 🔹به روایت فرزند سردار شهید حسین محمدی. ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓  @Sardar_shahid_hossein_mohammdi🌷🇮🇷
🔵نقاشی محمدحسن که مزار پدرشهیدش را کشیده و ابرها و خورشیدهم گریه میکنند . 🌧☀️🌦🌧☀️🌦 در دنیای کودکانه ی بچه ها نقاشی خیلی مهم است. ذهن کودک رابانقاشی میتوان فهمید. محمدحسن پسرکوچک مان خیلی خیلی به پدرش وابسته بود وعلاقه شدیدی بهم داشتند. سوریه که بودیم ایام تعطیلات و شنبه ها، گاهی به محل کار پدر میرفت وباهم بودند. روزی که پدر شهیدشد روزشنبه بود✨ و محمدحسن گریه میکرد و میگفت امروز شنبه اس ... چرامن نرفتم؟ چرا با بابا نبودم؟ کاش باهم بودیم.... وحالا درتمام نوشته ها و نقاشی هایش اثر از خاطرات پدر و یاد پدر موج میزند. همه ی نامه هایی که برای پدرش مینویسد یا نقاشی هایی که میکشد بسیار زیاد است و اینطور ارتباط برقرار میکند با وجود پر مهر پدر و میداند پدرحضور دارد.... شهدا شرمنده ایم... قرارگاه جلسات خانگی قرآن کریم تهران مرکز https://eitaa.com/jalasatekhanegitehran