eitaa logo
جلسه قرآن مسجد امام رضا(علیه السلام)
143 دنبال‌کننده
242 عکس
1.5هزار ویدیو
45 فایل
کانال اطلاع رسانی جلسه قرآن مسجد امام رضا(ع) «مدرس: استاد رضاجانی پور ،قاری و حافظ کل قرآن کریم» شنبه ها بعد از نماز مغرب و عشاء لاهیجان، میدان تربیت ، یوسف آباد لوکیشن👇 https://nshn.ir/0b2bWuiXeBnGCB
مشاهده در ایتا
دانلود
سوره ، آیه ۶۲ إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالنَّصَرَى‏ وَالصَّبِئِينَ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْأَخِرِ وَعَمِلَ صَلِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ‏ همانا كسانى كه (به اسلام) ایمان آورده و كسانى كه یهودى شدند و نصارى و صابئان، هركس كه به خدا و روز قیامت ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پس براى آنها در نزد پروردگارشان، پاداش و اجر است و بر آنها ترسى نیست و آنها محزون نمى شوند. در تفسیر نمونه از جامع البیان، نقل شده است: سلمان فارسى به رسول اكرم صلى الله علیه وآله گفت: دوستان من كه اهل ایمان و نماز بودند، ولى شما را ندیدند تا به شما ایمان بیاورند، وضع آنها در قیامت چگونه است؟ یكى از حاضرین جواب داد: اهل دوزخند. ولى این آیه نازل شد كه هر كدام از پیروان ادیان كه در عصر خود بر طبق وظایف و فرمان الهى عمل كرده اند مأجورند. البتّه این آیه نمى تواند بهانه و دستاویزى براى ماندن در یهودیّت و مسیحیّت باشد. زیرا اوّلاً: قرآن، اهل كتاب را به اسلام دعوت نموده است و ثانیاً: تهدید كرده كه اگر آگاهانه به سراغ دینى غیر از اسلام بروند، مورد قبول نیست.( سوره ، آیه ۸۵ ) http://Gharaati.ir https://eitaa.com/jalaseqoranyosefabad
سوره ، آیه ۱۵۴ وَلاَتَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِى سَبِيلِ‏اللَّه أَمْوَتٌ بَلْ‏أَحْيَآءٌ وَلَكِنْ لَّاتَشْعُرُونَ‏ و به آنها كه در راه خدا كشته مى شوند مرده نگوئید، بلكه آنان زنده اند، ولى شما نمى فهمید. در تفسیر مجمع البیان ، نقل شده است: در جنگ بدر، چهارده نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند كه شش نفر آنها از مهاجران و هشت نفر از انصار بودند. برخى از مردم مى گفتند: فلانى مُرد. این آیه نازل شد و آنان را از این تفكّر نهى كرد.  شهدا، نه تنها نامشان یا آثار كارهایشان زنده و باقى است، بلكه یك زندگى واقعى برزخى دارند. زندگى اى كه در آن رزق و شادى و بشارت است، زندگى در جوار رحمت خدا كه در آن حزن وترس وجود ندارد. http://Gharaati.ir https://eitaa.com/jalaseqoranyosefabad
سوره ، آیه ۶۵ وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْاْ مِنْكُم فِى السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَسِئِينَ‏ قطعاً شما از (سرنوشت) كسانى از خودتان كه در روز شنبه، نافرمانى كردند (و به جاى تعطیل كردن كار در این روز، دنبال كار رفتند) آگاهید، ما (به خاطر این نافرمانى) به آنان گفتیم: به شكل بوزینه هاى مطرود در آیید. یكى از احكام تورات، وجوب تعطیل كردن شنبه بود كه حرص و آز، گروهى از بنى اسرائیل را به كار واداشت و با حیله اى كه بعداً خواهیم گفت، روزهاى شنبه، كار مى كردند. لذا خداوند، افراد حیله گر را به صورت بوزینه در آورد تا درس عبرتى براى دیگران باشد. این ماجرا علاوه بر این آیه در سوره اعراف [اعراف، 163 تا 166]نیز آمده است. و اصولاً مسخ چهره، یكى از عذاب هاى الهى و تحقّق قهر خداوندى است. گروهى از نصارى نیز بعد از نزول مائده آسمانى، كفر ورزیدند كه به شكل بوزینه و خوك در آمدند. «وجعل منهم القردة و الخنازیر» [مائده، 60] كلمه ى «سَبت» به معناى قطع و دست كشیدن از كار است. چنانكه در آیه اى دیگر، درباره ى نقش خواب فرموده است: «وجعلنا نومكم سباتاً» [ نبأ، 9] و لذا شنبه، روز تعطیلى یهود، «یوم السبّت» نامیده شده است. «خاسئین» از ماده «خسأ» به معنى «طرد نمودن» است. این واژه ابتدا براى طرد سگ بكار رفته، ولى سپس به طور عام استعمال شده است. در آیه بجاى «قردة خاسئة»، «خاسئین» فرموده كه صفت براى جمع مذكّر عاقل است، شاید این استعمال براى آن است كه جسم آنان تبدیل به بوزینه شده، نه روح و عقل انسانى آنان. زیرا در این صورت، عذابِ بیشترى مى كشند. هر چند كه برخى، همانند مراغى در تفسیر خود، مراد از بوزینه شدن را یك تشبیه دانسته و گفته اند: این آیه نیز نظیر آیه ى «كمثل الحمار» و یا «كالاَنعام» است. یعنى مسخ معنوى آنان منظور است، نه مسخ صورى و ظاهرى. ولى در تفسیر اطیب البیان روایتى از پیامبر صلى الله علیه وآله نقل شده است كه فرمودند: خداوند هفتصد امّت را در تاریخ به خاطر كفرشان، تغییر چهره داده و به سیزده نوع حیوان، تبدیل شده اند. [بحار، ج 14، ص 787] همانگونه كه در روایات مى خوانیم دامنه مسخ در قیامت با توجّه به خصوصیّات روحى افراد، گسترده تر خواهد بود. در قیامت مردم ده گونه محشور مى شوند: 1- شایعه سازان، به صورت میمون. 2- حرام خواران، به صورت خوك. 3- رباخواران، واژگونه. 4- قاضى ناحقّ، كور. 5 - خودخواهان مغرور، كر و لال. 6- عالم بى عمل، در حال جویدن زبان خود. 7- همسایه آزار، دست و پا بریده. 8 - خبرچین، آویخته به شاخه هاى آتش. 9- عیّاشان، بد بوتر از مردار. 10- مستكبران، در پوششى از آتش. (تفسیر مجمع البیان و نورالثقلین و صافى، ذیل آیه 18 سوره نبأ ) http://Gharaati.ir https://eitaa.com/jalaseqoranyosefabad
سوره ، آیه ۱۵۸ إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَآئِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ همانا صفا ومروه، از شعائر خداست. پس هر كه حج خانه ى خدا ویا عمره به جاى آورد، مانعى ندارد كه بین صفا ومروه طواف كند. و (علاوه بر واجبات،) هر كس داوطلبانه كار خیرى انجام دهد، همانا خداوند سپاسگزار داناست «شعائر» جمع «شعیرة» به نشانه هایى كه براى اعمال خاصّى قرار مى دهند، گفته مى شود و «شعائراللَّه» علامت هایى است كه خدا براى عبادت قرار داده است. [ تفسیر مجمع البیان] صفا و مروه نام دو كوه در كنار مسجدالحرام است كه با فاصله تقریبى 428 متر، روبروى یكدیگر قرار دارند و امروزه به صورت خیابانى سرپوشیده در آمده است. زائران خانه خدا، وظیفه دارند هفت مرتبه فاصله میان این دو كوه را طى كنند. این كار یادآور خاطره ى هاجر، همسر فداكار حضرت ابراهیم است كه براى پیدا كردن جرعه آبى براى كودك خود اسماعیل، هفت بار فاصله این دو كوه را با اضطراب و نگرانى و بدون داشتن هیچگونه یاور و همدمى طى كرد. امام صادق علیه السلام فرمود: در روى زمین، مكانى بهتر از میان این دو كوه وجود ندارد، زیرا هر متكبّرى در آنجا سر برهنه و پابرهنه و كفن پوشیده بدون هیچ امتیاز و نشانه اى باید مسافت بین دو كوه را طى كند، گاهى با دویدن و گاهى با راه رفتن. كوه صفا علاوه بر اینها خاطره هایى از دعوت پیامبر اسلام دارد كه چگونه كفّار مكّه را به توحید فرامى خواند و آنها گوش نمى دادند. [ تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص ۱۴۵] در عصر جاهلیّت، مشركان در بالاى كوه صفا، بتى بنام «اُساف» و بر كوه مروه، بت دیگرى بنام «نائله» نصب كرده بودند و به هنگام سعى، آن دو بت را به عنوان تبرّك، با دست مسح مى كردند. مسلمانان به همین جهت از سعى میان صفا ومروه كراهت داشته وفكر مى كردند با توجّه به سابقه قرار داشتن بت بر بالاى دو كوه، نباید سعى كنند. آیه فوق نازل شد كه صفا و مروه از شعائر الهى است و اگر مردم نادان آنها را آلوده كرده اند، دلیل بر این نیست كه مسلمانان آن را رها كنند. [تفسیر تبیان، ج 1، ص 44] حج وعمره، گاهى در كنار هم، مانند اذان واقامه بجا آورده مى شوند، و گاهى اعمال عمره، جداگانه وبه تنهایى انجام مى شود. در عمره پنج عمل واجب است: 1- احرام. 2- طواف. 3- نماز طواف. 4- سعى بین صفا ومروه. 5 - كوتاه كردن مو یا ناخن. حج علاوه بر اینها، چند عمل دیگر دارد كه در جاى خود بدان اشاره شده است. به هر حال سعى بین صفا و مروه، هم در عمره مطرح است و هم در حج. دیدن صفا ومروه، حضور در صحنه تاریخ است تا اینكه تصدیق به جاى تصور، و عینیّت به جاى ذهنیّت قرار گیرد. در صفا ومروه، كلاس خداشناسى است كه چگونه اراده او این همه انسان را با آن همه اختلاف، در یك لباس و یك جهت جمع مى كند. كلاس پیامبر شناسى است كه چگونه ابراهیم، آن پیامبر الهى، براى انجام فرمان خداوند، زن و فرزند خویش را در آن بیابان تنها گذاشت. و هم كلاس انسان شناسى است كه مى آموزد چگونه انسان مى تواند در لحظاتى اعمالى را انجام دهد كه تا ابد آثار آن باقى بماند. سعى صفا ومروه، یاد مى دهد اگر همه با هم حركت كنیم، روح الهى را در جامعه خود مى بینیم. سعى صفا ومروه، یاد مى دهد كه باید تكبّر را به دور انداخته وهمراه دیگران حركت كنیم. سعى صفا و مروه، به ما مى آموزد كه در راه احیاى نام خداوند، زن و كودك هم سهم دارند. در آیات قبل، سخن از بلا و آزمایش بود، در این آیه نمونه اى از آزمایش هاجر، كودك، پدر او و سایر مسلمانان مطرح است. اثر كار خدایى و اخلاص تا آنجا پیش مى رود كه همه ى انبیا و اولیا، موظّف مى شوند به تقلید از هاجر همسر ابراهیم و با قیافه اى مضطرب و هروله كنان همچون او، این مسافت را هفت بار طى كنند. و این فرمان، تشكر خداوند از رنجهاى حضرت هاجر است. «فانّ اللّه شاكر علیم» با اینكه سعى صفا ومروه واجب است، لكن مى فرماید: «فلاجناح علیه»، این لحن بخاطر همان نگرانى از وضع پیشین است كه جایگاه بت ومحلّ عبور مشركان بود. طواف، به معناى گردش دائره اى نیست، بلكه به هر حركتى كه انسان دوباره به جایگاه اوّلیّه برگردد، خواه به صورت دورى باشد یا طولى، طواف گفته مى شود. لذا كلمه طواف، هم در مورد طوافِ دور كعبه كه حركت دایره اى است گفته شده؛ «و لیَطّوَّفوا بالبیت العتیق» [، 29] و هم درباره حركت طولى بین صفا ومروه آمده است. http://Gharaati.ir https://eitaa.com/jalaseqoranyosefabad
سوره ، آیه ۶۷ وَإِذْ قَالَ مُوسَى‏ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُواً قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَهِلِينَ‏ و (بخاطر بیاورید) هنگامى كه موسى به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان مى دهد (براى یافتن قاتل) ماده گاوى را ذبح كنید، گفتند: آیا ما را به تمسخر مى گیرى؟ (موسى) گفت: به خدا پناه مى برم از اینكه از جاهلان باشم. این سوره را به جهت این داستان، سوره بقره نامیده اند. فرمان ذبح گاو، در تورات به عن [تورات، سِفر تثنیه، فصل 21] وان یك قانون قضایى مطرح شده است و خلاصه ى ماجرا از این قرار بوده كه مقتولى در بین بنى اسرائیل پیدا شد كه قاتل آن معلوم نبود. در میان قوم نزاع و درگیرى شروع شد و هر قبیله، قتل را به طایفه و قبیله اى دیگر نسبت مى داد و خود را تبرئه مى كرد. آنها براى داورى و حل مشكل، نزد حضرت موسى رفتند. موسى علیه السلام به آنها فرمود: خداوند دستور داده گاوى را ذبح كنید و قطعه اى از بدن آنرا به مقتول بزنید تا زنده شود و قاتل خود را معرّفى كند. آنها با شنیدن این جواب به موسى علیه السلام گفتند: آیا ما را مسخره مى كنى؟ موسى گفت: مسخره كردن كار جاهلان است و من به خدا پناه مى برم كه از جاهلان باشم. در فرهنگ قرآن و روایات، جهل به معناى بى خردى است، نه نادانى. لذا كلمه ى «جهل» در برابر «عقل» بكار مى رود، نه در برابر علم. وچون مسخره كردن دیگران، نشانه ى بى خردى است، حضرت موسى از آن به خدا پناه مى برد. http://Gharaati.ir https://eitaa.com/jalaseqoranyosefabad
سوره ، آیه ۷۲ وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادّ رَءتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ و(بیاد آورید) هنگامى كه فردى را به قتل رساندید وسپس درباره ى (قاتل) او، به نزاع پرداختید، ولى خداوند آنچه را شما پنهان مى داشتید، آشكار مى سازد. در روایات مى خوانیم: گاو میان سالِ زرد رنگ با آن خصوصیّات، تنها در اختیار جوانى بود كه معامله ى پرسودى برایش پیش آمده بود، امّا چون كلید انبار زیر سر پدرش بود و او براى اینكه پدر را بیدار نكند، از سود گذشت. و خداوند براى جبران این خدمت فرزند به پدر، پاسخ بهانه هاى بنى اسرائیل را چنان قرار داد كه گاو آن جوان، متعیّن شود تا آنرا با قیمت گران بفروشد. حضرت موسى فرمود: «انظروا الى البّر مایبلغ باهله» بنگرید به نیكى، كه چه به اهلش مى رساند. [تفسیر نور الثقلین،ج ۱،ص ۸۸] http://Gharaati.ir https://eitaa.com/jalaseqoranyosefabad
سوره ، آیه ۱۷۴ إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَآ أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَبِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُوْلَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ إِلَّا الْنَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَمَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ‏ كسانى كه آنچه را خداوند از كتاب نازل كرده، كتمان مى كنند و بدان بهایى اندك مى ستانند، آنها جز آتش در شكم هاى خود فرو نمى برند، و خداوند روز قیامت با آنها سخن نمى گوید و پاكشان نمى كند و براى آنها عذاب دردناكى است. دانشمندانِ یهود و نصارى تا قبل از آمدن پیامبر اسلام، به مردم وعده ى آمدن آن حضرت را مى دادند و نشانه هایى را كه در تورات و انجیل آمده بود براى مردم مى گفتند، ولى همین كه پیامبر اسلام مبعوث شد و آنها اقرار به رسالت آن حضرت را مساوى با از دست دادن مقام، مال و... خود دیدند، حقیقت را كتمان نمودند، تا چند روزى بیشتر در مسند خود بمانند و تحفه و هدایایى بخورند، ولى این بهاى اندكى است كه در برابر گناه بزرگ خود دریافت مى دارند و این درآمدها نیز چیزى جز آتش نیست كه مى خورند. همچنان كه در آیه اى دیگر، از خوردن اموال یتیمان به خوردن آتش تعبیر شده است. [سوره مبارکه , آیه ۱۰] خداوند در روز قیامت با این كتمان كنندگان، سخنى از روى محبّت نخواهد گفت، با آنكه در آن روز، مؤمنان با خدا هم سخن خواهند شد. البتّه این گفتگو یا از راه ایجاد موج در فضا و یا از طریق الهام و با زبان دل است و همه خوبان در آن روز كلیم اللّه مى شوند. http://Gharaati.ir https://eitaa.com/jalaseqoranyosefabad
سوره ، آیه ۱۷۷ لَيْسَ الْبِرُّ أَنْ تُوَّلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْأَخِرِ وَالْمَلَئِكَةِ وَالْكِتَبِ وَالْنَّبِيِّينَ وَ ءَاتَى الْمَالَ عَلَى‏ حُبِّهِ ذَوِى الْقُرْبَى‏ وَالْيَتَمى‏ وَالْمَسَكِينَ وَ ابْنَ الْسَّبِيلِ وَالْسَّآئِلِينَ وَفِى الْرِّقَابِ وَأَقَامَ الْصَّلَو ةَ وَ ءَاتَى الْزَّكَو ةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَهَدُواْ وَالْصَّبِرِينَ فِى الْبَأْسَآءِ وَالضَّرَّآءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُواْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ نیكى (تنها) این نیست كه (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مشرق یا مغرب بگردانید، بلكه نیكوكار كسى است كه به خدا و روز قیامت و فرشتگان و كتاب آسمانى و پیامبران ایمان آورده و مال (خود) را با علاقه اى كه به آن دارد به خویشاوندان و یتیمان و بیچارگان و در راه ماندگان و سائلان و در (راه آزادى) بردگان بدهد، و نماز را برپاى دارد و زكات را بپردازد، و آنان كه چون پیمان بندند، به عهد خود وفا كنند و آنان كه در (برابر) سختى ها، محرومیّت ها، بیمارى ها و در میدان جنگ، استقامت به خرج مى دهند، اینها كسانى هستند كه راست گفتند (و گفتار و رفتار و اعتقادشان هماهنگ است) و اینان همان پرهیزكارانند. بعد از ماجراى تغییر قبله كه در آیه ى ۱۴۴ خواندیم، سخنِ روز، پیرامون قبله و تغییر آن بود كه این آیه مى فرماید: چرا به جاى محتواى دین كه ایمان به خدا و قیامت وانجام كارهاى نیك است، به سراغ بحث هاى جدلى رفته اید. این آیه جامع ترین آیه قرآن است. زیرا اصول مهم اعتقادى، عملى و اخلاقى در آن مطرح گردیده است. در تفسیر المیزان از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل شده است كه فرمودند: هر كس به این آیه عمل كند، ایمانش كامل است. این آیه پانزده صفت نیك را در سه بخشِ ایمان، عمل و اخلاق بیان نموده است. در بخش ایمان، به مسئله ایمان به خدا، فرشتگان، انبیا، قیامت و كتب آسمانى اشاره شده و در بخش عمل، به مسائل عبادى مانند نماز و اقتصادى مانند زكات و اجتماعى مانند آزاد نمودن بردگان و نظامى مانند صبر در جبهه و جنگ، و روحى وروانى مثل صبر در برابر مشكلات، اشاره گردیده است. و در بخش اخلاقى به وفاى به عهد و دل كندن از مادّیات و ترحّم به فقرا اشاره شده است. http://Gharaati.ir https://eitaa.com/jalaseqoranyosefabad
سوره ، آیه ۱۸۴ أَيَّاماً مَعْدُودَ تٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَّرِيْضاً أَوْ عَلَى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ چند روزى معدود (روزه بر شما مقرّر شده است)، ولى هر كس از شما بیمار یا در سفر باشد، پس (به همان) تعداد از روزهاى دیگر (را روزه بگیرد) و بر كسانى كه طاقت روزه ندارند (همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیرزنان)، لازم است كفّاره اى بدهند، مسكینى را اطعام كنند. و هر كس به میل خود بیشتر نیكى كند (وبیش از مقدار واجب، طعام بدهد)، براى او بهتر است، ولى اگر (آثار روزه را) بدانید، (مى فهمید كه) روزه گرفتن، برایتان بهتر است. (و هرگز به روزه خوارى معذوران، غبطه نمى خوردید.) در مجمع البیان آمده است: گروهى از اصحاب پیامبر حتّى در حال سفر روزه گرفته و مایل نبودند كه روزه خود را بشكنند. رسول اكرم صلى الله علیه وآله آنان را گناهكار خواندند. امام صادق علیه السلام فرمود: اگر كسى در سفر روزه بگیرد، من بر جنازه ى او نماز نمى گزارم. در تفسیر قرطبى نیز آمده است كه رسول اكرم صلى الله علیه وآله در سفر از مدینه به مكّه در ماه رمضان، آب خواستند، آنگاه ظرف آب را بر سر دست گرفتند تا مردم ببینند و سپس از آب میل فرمودند. http://Gharaati.ir https://eitaa.com/jalaseqoranyosefabad
سوره ، آیه ۱۸۷ أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الْصِّيَامِ الْرَّفَثُ إِلَى‏ نِسَآئِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُواْ واشْرَبُواْ حَتَّى‏ يَتَبَيَّنَ لَكُمْ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الْصِّيَامَ إِلَى الَّيْلِ وَلاَ تُبَشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عَكِفُونَ فِى الْمَسَجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ ءَايَتِهِ لِلْنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ‏ در شب هاى روزه (ماه رمضان)، آمیزش با همسرانتان براى شما حلال شد، آنها براى شما (همچون) لباسند و شما براى آنها (همچون) لباس. خداوند مى دانست كه شما به خود خیانت مى كردید (وآمیزش را كه ممنوع بود، بعضاً انجام مى دادید) پس توبه شما را پذیرفت و از شما درگذشت. اكنون (مى توانید) با آنها هم بستر شوید و آنچه را خداوند بر شما مقرّر فرموده، طلب كنید. و بخورید و بیاشامید تا رشته سفید از رشته سیاه (شب) براى شما آشكار گردد. سپس روزه را تا شب به اتمام رسانید. و در حالى كه معتكف در مساجد هستید، با زنان آمیزش نكنید. این حدود واحكام الهى است پس (به قصد تجاوز وگناه) به آن نزدیك نشوید. خداوند این چنین آیات خود را براى مردم، روشن مى سازد، باشد كه پرهیزگار گردند در آغاز اسلام، در شب و روز ماه رمضان، آمیزش با همسر ممنوع بود و همچنین در ساعت معیّنى از شب مى توانستند افطار كنند و اگر خوابش مى گرفت بعد از بیدارى حقّ غذا خوردن نداشت. برخى مسلمانان علیرغم ممنوع بودن آمیزش جنسى این كار را انجام مى دادند، ولى برخى دیگر با وجود زحمت و سختى، از خوردن در شب بعد از بیدارى خوددارى مى كردند. یكى از یاران پیامبر به نام مطعم بن جبیر هنگام افطار به علّت دیر حاضر شدن غذا خوابش برد، وقتى بیدار شد گفت: من دیگر حقّ غذا خوردن ندارم و فردا را بدون غذا روزه گرفت و براى كندن خندق اطراف مدینه حاضر شد. در بین كار به علّت شدّت ضعف از حال رفت و بیهوش شد. پیامبر صلى الله علیه وآله بسیار متأثّر شد و این آیه نازل گردید كه غذا خوردن تا طلوع فجر آزاد است و آمیزش با همسران در شب هاى ماه رمضان مانع ندارد. خداوند متعال مى داند كه شما به خویشتن خیانت مى كردید و قدرت صبر و خوددارى نداشته و ندارید، به همین دلیل تكلیف را بر شما آسان و گذشته ى شما را عفو نمود. http://Gharaati.ir https://eitaa.com/jalaseqoranyosefabad
سوره ، آیه ۱۹۴ الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالْشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى‏ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى‏ عَلَيْكُمْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ماه حرام در برابر ماه حرام و (اگر دشمنان احترام آنرا شكستند و با شما جنگ كردند، شما نیز حقّ دارید مقابله به مثل كنید. زیرا) حرمت ها را (نیز) قصاص است وهركس به شما تجاوز كرد، به مانند آن تجاوز، بر او تعدى كنید و از خدا بپرهیزید (كه زیاده روى نكنید) و بدانید كه خداوند با پرهیزگاران است. قبل از اسلام در میان عرب ها، هر سال چهار ماه احترام خاصّى داشت كه در آن ماهها جنگ، حرام و ممنوع بود، سه ماه آنها پى درپى كه عبارتند از ذى القعده، ذى الحجّه و محرم، و یكى هم ماه رجب كه جداست. حتّى یكى از علل تسمیه ماه ذى القعده آن گفته اند كه در این ماه قعود از جنگ لازم است. اسلام این سنّت را پذیرفت و در هر سال چهار ماه را آتش بس اعلام نمود، ولى دشمن همیشه در كمین است تا از فرصت ها سوء استفاده كند و چه بسا با خود فكر كند كه چون مسلمانان در این ماهها موظف به رعایت آتش بس هستند، پس به آنها حمله كنیم. این آیه مى فرماید: اگر مخالفان شما در این چهار ماه به شما هجوم آوردند، شما نیز در برابرشان بایستید و در همان ماهها با آنان بجنگید و ماه حرام را در برابر ماه حرام قرار دهید. زیرا حرمت خون مسلمانان و حفظ نظام اسلامى از حرمت این ماهها بیشتر است، و هركس حرمت ها را شكست باید مورد قصاص قرار گیرد. سپس به عنوان یك قانون كلّى مى فرماید: هركس به شما تجاوز كرد، به همان مقدار به او تعدّى كنید. و تقوا داشته باشید و بیش از مقدار لازم قصاص نكنید و بدانید كه خداوند با متّقین است. صاحب مجمع البیان در ذیل آیه مى گوید: در مورد غصب نیز مى توان با استدلال به این آیه تقاص كرد، یعنى از مال غاصب تقاص نمود. http://Gharaati.ir https://eitaa.com/jalaseqoranyosefabad
سوره ، آیه ۲۰۰ فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ ءَاَبآءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنَ الْنَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا ءَاتِنَا فِي الْدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِى الْأَخِرةِ مِنْ خَلَقٍ‏ پس چون مناسك (حج) خود را انجام دادید، خدا را یاد كنید، همانگونه كه پدران خویش را یاد مى كنید، بلكه بیشتر و بهتر از آن. پس بعضى از مردم كسانى هستند كه مى گویند: خداوندا! به ما در دنیا عطا كن. آنان در آخرت بهره اى ندارند. گروهى از اهل مكّه، بعد از پایان مراسم حج در محلّى اجتماع كرده و با یاد كردن پدران و نیاكان خود به آنان افتخار و مباهات مى كردند. قرآن دستور مى دهد به جاى تفاخر به پدران و نیاكان، خدا را یاد كنید [ تفسیر مجمع البیان، ج 2، ص 529 ؛ نورالثقلین، ج 1، ص 198] و از نعمت ها و توفیقات او سخن بگویید و در این كار جدّى تر باشید. یاد هر كس یا هر چیز، نشانه ى حاكمیّت آن بر فكر انسان است. كسى كه یاد نیاكان را دارد و به آنان افتخار مى كند، فكر و فرهنگ آنان را پذیرفته است و این یادكرد مى تواند فرهنگ جاهلى را بر جامعه حاكم كند. به همین دلیل حضرت موسى گفت: من گوساله طلائى و پر قیمت سامرى را آتش مى زنم و خاكسترش را به دریا مى ریزم. زیرا تماشاى آن، فرهنگ و تفكّر شرك را در انسان زنده مى كند. http://Gharaati.ir https://eitaa.com/jalaseqoranyosefabad