eitaa logo
جلسات معرفتی
371 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
275 فایل
صفحه نشر بیانات و سلسله مباحث اخلاقی، عرفانی و تربیتی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا یوسفی. کلاس اخلاق : روز های دوشنبه و جمعه بعد از نماز مغرب و عشاء، پیرامون بیان احادیث و قرآن کریم و مطالب معنوی توسط حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا یوسفی.
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم دوستان گرامی جلسه امشب ساعت یک ربع به ۷ تشکیل می شود
⭕️تقریبا هر اپ رایگانی رو باز می‌کنی یه فارسی میاد که به کارمندان اطلاعاتی نیاز داره! بله درست خوندید؛ به فارسی؛ زبون منبع درآمد مزدورای برانداز. زیبا نیست؟! 🆔 @pedarefetneh 🔜
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دانش آموز ابتدایی به معلمش میگه میخوام سر شوهرتو جدا کنم باهات ازدواج کنم!!!😐 ⭕️ چرا با سهل انگاری به جنسی شدن فضای تحصیلی دامن میزنیم؟!🤔 🔴به پویش بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
بخش هفدهم دعای مکارم الاخلاق.m4a
34.22M
فلسفه نبود ن یا از دست دادن بعضی چیزهای محبوب انسان ،شکسته شدن متکبران توسط خداوند مقدمه سلوک از میان بردن عجب وتکبر ،بعضی از اسباب رقت قلب ،راهی آسان برای هدایت یافتن همه گمراهان
آمار فرزندان نامشروع در کشورهای بدون حجاب و دارای حجاب...... 🔴 👇 https://eitaa.com/joinchat/3959554299C7b558c3f51
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختر خارجی :یالله حبیبی زودتر مسلمون شو خیلی حال میده! زنان سوئدی از زبان خانم ایرانی که سالها در سوئد زندگی کرده @BisimchiMedia
علامه میرجهانی می فرمودند: به دستور استادم آقا سید ابوالحسن اصفهانی(ره) برای اصلاح برخی از امور و کارها از نجف اشرف رفتم به سامرا پول هم زیاد با خود برده بودم. اول پول ها را بین اهل علم و خدام حرم عسکریین علیهما السلام تقسیم کردم. مخصوصاً برای آسایش و امنیت بیشتر زائران، به خدمه حرم و سرداب مقدس پول بیشتری دادم. به همین دلیل آنها برای من احترام بیشتری قائل بودند. یک بار کلیددار حرم گفت: آقا اگر در این مدت که اینجا تشریف دارید، امری داشتید، من در خدمت حاضرم. من هم از او خواهش کردم که اجازه بدهد شب ها در حرم عسکریین علیهما السلام بمانم و دعا کنم. آنها هم قبول کردند. ده شب در حرم مطهر عسکریین علیهما السلام میماندم و آنها در را به روی من می بستند و می رفتند. اذان صبح می آمدند و در را باز می کردند. شب دهم شب جمعه بود. توی حرم خیلی دعا کردم و زیارت و تشرف به خدمت مولایم حضرت صاحب الامر علیه السلام را خواستم. موقع صبح که در را باز کردند، بعد از خواندن نماز صبح به سرداب مقدس مشرف شدم. چون هنوز آفتاب نزده بود و هوا تاریک بود، شمعی در دست گرفتم و از پله های سرداب پایین رفتم. وقتی به صحن سرداب رسیدم، دیدم بدون اینکه چراغی باشد آنجا روشن است. آقای بزرگواری هم نزدیک صفّه مخصوص نشسته بود و ذکر می گفت. از جلوی او گذشتم. سلام کردم و مقابل صفّه ایستادم. زیارت آل یاسین را خواندم و ایستادم به نماز و زیارت، در حالی که جلوتر از آن آقا بودم. بعد از نماز «دعای ندبه» را خواندم وقتی به جمله «و عرجت بروحه إلی سمائک» رسیدم، آن آقا گفتند: این جمله از ما نرسیده بگویید «و عرجت به إلی سمائک» بعد گفتند: «هیچ وقت بر امامت تقدم نکن». دعا را تمام کرده و به سجده رفتم. در سجده بود که چیزهای دیگری به ذهنم آمد. اینکه سرداب بدون چراغ روشن بود، اینکه آن «آقا» گفت این جمله دعای ندبه از ما نرسیده، اینکه تذکر داد چرا بر امامت مقدم شده ای؟ فهمیدم چیزی که در حرم مطهر حضرت عسکری علیه السلام از خدا خواستم، نصیبم کرده است. از سجده که سر برداشتم، خواستم دامن حضرت را بگیرم و با ایشان صحبت کنم، حاجاتم را بخواهم، اما دیگر دیر شده بود. سرداب تاریک بود و هیچ کس هم جز من آنجا نبود. وقی بیرون می آمدم، با خود زمزمه کردم: من که مخمور از می سرشار دیدارم هنوز باز مشتاق فروغ روی دلدارم هنوز گر طبیب از بهر درمانم شراب وصل داد لیک حق داند که من از هجر بیمارم هنوز جان حیران بر لب آمد در تمنای وصال فخرم آن باشد که پیش گل رخان خارم هنوز اللّهم عجّل لولیک الفرج
مراحل و عوالم نفس چیست؟ (1) طبع: عبارت است از قواى طبيعى كه مرحله نازله حقيقت انسانى است يعنى قواى نباتى و آثار و افعال آن، چون اكل و شرب و امثال آنها كه خلاصه در اين مرتبه طبيعت، بدن در مقام حيات نباتى است. (2) نفس: بالاتر از مرتبه طبع است كه عبارت است از قواى حيوانى و إدراكات حس و خيال و وهم، خلاصه مقام و مرتبه حيات حيوانى. (3) قلب: كه توجه به عالم غيب است و ليكن آميخته است با نظر به عالم شهادت و اين مقام به مراتب از مقام نفس عالى‏تر و برتر است. (4) روح: كه آن مرتبه و مقام نفس ناطقه است كه از چنگ قواى بدن و آثار طبع و نفس به كلّى مستخلص شده و به روحانيون عالم قدس پيوسته است. (5) سرّ: در اين مقام است كه عارف به معرفت حق و جمال الهى آشنا و بينا مى‏شود و سرّ الهى را در همه موجودات مشاهده مى‏كند و به زبان ذات مى‏گويد: «ما رأيت شيئا الّا و رأيت اللّه فيه» و به قول عارف عريان: به صحرا بنگرم صحرات وینم به دریا بنگرم دریات وینم به هر جا بنگرم کوه و در و دشت نشان از قامت رعنات وینم. كه در اين مقام سرّ، اين و آن، دريا و صحرا هنوز مشاهدند و گفتار حلاج از شعر فوق‏ مربوط به اين مقام است. (6) خفيّ: كه در اين مرتبه تنها خدا را مشاهده مى‏كند نه چون مقام سرّ كه خدا را در دريا و صحرا مشاهده مى‏كرد. (7) اخفى: كه در اين مقام فناى در حق است. منتها التفات به فنا هم در اين مقام نيست چنانكه در مقام خفى بود. عارف رومى در اين دو مقام خفى و اخفى بسيار بلند فرمود كه در خدا گم شو کمال این است و بس (یعنی مقام خفی و فناء فی الله ) گم شدن گم کن وصال این است و بس (يعني فناء از فنا) ادامه دارد°...