eitaa logo
بشنوبیناشو
144 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
8.7هزار ویدیو
25 فایل
هدف کانال با توکل بخدا ویاری ائمه معصومین . علیهم السلام _ مسائل اعتقادی و سیاسی روز مشاوره خانواده ...... (حاج آقابهارلو۰۹۱۳۱۲۸۱۸۲۵) ارتباط با مدیریت_کانال_۰۹۱۴۰۰۳۵۴۲۱ جمهوری اسلامی قرارگاه امام حسین علیه السلام ارتباط با ادمین @GAMaLE_Majed
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴یعنی اگه این ، رئیس سازمان ملل بود اینهمه جنگ و مشکلات در جهان نداشتیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحه ۷۰ مصحف شریف 🕊  🇮🇷ایران_قوی الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج             📡👇 https://eitaa.com/jamalezibayemahdi┛
4_5857275342275741206.mp3
2.19M
🔸ترتیل صفحه 70 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام حجاز 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه 🕊  🇮🇷ایران_قوی الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج             📡👇 https://eitaa.com/jamalezibayemahdi
13.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 💥تربیت دینی در خانواده 💥مثالی برای تصویر سازی منفی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈   🇮🇷ایران_قوی الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج             📡👇 https://eitaa.com/jamalezibayemahdi
; 🌱نیروهای جامانده در خاکریز دنیا، از نفس افتاده‌اند...! عن قریب است که گرفتار شویم... بعد از کربلای شما ، قرار بود ما زینبی باشیم...! صدایم را میشنوید؟! سربندها و سنگرهایمان را گم کرده‌ایم!   🇮🇷ایران_قوی الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج             📡👇 https://eitaa.com/jamalezibayemahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ ☀️ 🔖 امام علی علیه السلام: آدم در سه جا عوض می شود: ۱ـ در نزدیکی صاحبان قدرت ۲ـ در مسئولیت گرفتن و زمامداری ۳ـ درثروت بعد از قفر و اگر کسی در این سه جا عوض نشود؛ از عقل سالم و اخلاق درستی برخوردار است.   🇮🇷ایران_قوی الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج             📡👇 https://eitaa.com/jamalezibayemahdi
علی بن عیسی وزیر گفت من به علویین نیکوئی و احسان می نمودم و در مدینه سالانه برای هر یک از آنها مخارج زندگی و لباس به اندازه ای که کافی باشد می دادم. همیشه از نزدیک ماه رمضان شروع به توزیع سهمیه می کردم تا آخر ماه تمام می شد. در میان علویین مردی بود از اولاد موسی بن جعفر (علیه السلام) که در هر سال مبلغ پنج هزار درهم به او می دادم. یک روز در زمستان از خیابانی گذر می کردم همان مرد را دیدم مست افتاده و استفراغ کرده. تمام سر و صورت و لباسهایش به گل آلوده شده و وضعی بسیار مسخره و در عین حال تأثرانگیز دارد. با خود گفتم چنین فاسقی را در سال پنج هزار درهم می دهم و او در راه نافرمانی خدا مصرف می کند، امسال دیگر به او نخواهم داد. ماه مبارک رسید، آنمرد بر در خانه من آمد و ایستاد. وقتی من آمدم سلام کرد و مطالبه مقرری خود را نمود. گفتم به تو نمی دهم چون آن را در راه گناه مصرف می کنی، مگر فراموش کرده ای در زمستان میان آن خیابان مست افتاده بودی؟ به خانه خود برگرد و دیگر از من چیزی مخواه. چون شب شد پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در خواب دیدم مردم گرداگرد آن حضرت جمع بودند من هم پیش رفتم ولی ایشان روی از من برگردانید. بسیار دشوار و سنگین بر من آمد. گفتم یا رسول الله نسبت به من اینطور می فرمائی با اینکه فرزندانت را اینقدر گرامی می دارم و به آنها بخشش می نمایم که سالیانه شان را کفایت می کند آیا جزای خوبیهای من همین است که از من روی بگردانی؟ فرمود آری چرا فلان فرزند مرا با بدترین حال از در خانه ات برگردانیدی و ناامید کردی؟ عرض کردم چون او را در حال معصیت و گناه و زشتی دیدم و حکایت را شرح دادم. گفتم جایزه خود را قطع کردم تا او را کمک در معصیت نکرده باشم. فرمود: آن پول را تو به خاطر او می دادی یا به واسطه من. گفتم به جهت شما. فرمود پس می خواستی آنچه از او سر زده بود به واسطه اینکه از فرزندان من است چشم پوشی کنی. گفتم به دیده منت یا رسول الله با احترام هر چه فرمودید انجام می دهم. در این موقع از خواب بیدار شدم. صبحگاه از پی آن مرد فرستادم وقتی که از وزارتخانه به منزل برگشتم دستور دادم او را وارد کنند و به غلام خود گفتم ده هزار درهم در دو کیسه برای او بیاورد. وارد شد و من نیز ده هزار درهم را به او دادم و با خشنودی از من گرفت و رفت. همین که به وسط منزل رسید برگشت و گفت ای وزیر سبب راندن دیروز و مهربانی امروز و دو برابر کردن سهمیه چه بود. گفتم جز خیری چیزی نبود به خوشی برگرد. گفت به خدا سوگند تا از جریان اطلاع پیدا نکنم برنمی گردم، آنچه در خواب دیده بودم به او گفتم، ناگاه اشکش مانند ژاله جاری شد و گفت پیمان واجب و لازم با خدای خود بستم که دیگر گرد معصیت نگردم و هرگز پیرامون آنچه دیدی نروم تا جدم محتاج نشود با تو محاجه کند. ✍🏻منتهی الامال، ص 268، ج 2.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا