eitaa logo
🥀🕊️جــامـــانــــــــــده🕊️🥀
1.7هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
893 ویدیو
0 فایل
#اسلحه ات رابردارولباس رزم برتن کن به #مبارزه برخیزکه دشمن در#کمین تو ایستاده!وبه گروگان میگیردهرکس راکه #جامانده ازقافله یاران حسین!🕊️ عکسها و دلنوشته ها وصایای شهدا را جهت درج در کانال با ما به اشتراک بگذارید👈 @Hiranghvi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
YEKNET.IR - zamine - shabe 21 ramezan 1442 - narimani.mp3
5.83M
بزار دلم مھمونِ آغوشٺ شھ ؛ بابا !' بزار غمِ کوچہ فراموشٺ شھ ؛ بابا . . ... •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅• به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 https://eitaa.com/jamandeh75 •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅•
باسلام ووقت بخیر قصد داریم خاطرات وعکسها ودلنوشته هاووصایای شهدای عزیزرا در کانال به اشتراک بگذاریم ولذا از شما درخواست میکنیم در صورت تمایل مطالب و عکسهایی که بازگو کننده ی جبهه وخاطرات شهدایی هستند برای ما به آیدی زیر ارسال کنید🕊🥀🕊👇👇 🆔@Hiranghvi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می‌گویند ؛ باران که می‌زند بوی خاک بلند می‌شود اما اینجا باران که می‌زند بویِ خاطره‌ها بلند می‌شود ...🌱 سومار سال ۶۳ عاقبت همه مون شهدایی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅• به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 https://eitaa.com/jamandeh75 •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅•
دوست دارم اگر شهـید شوم ، پیکری نداشته باشم از ادب دور است ،نزد سیدالشهدا(ع) سالم و کفن پوش محشور شوم.. اگر پیکرم برگشت ، دوست‌دارم سنگ‌قبری برایم نگذارند برایم سخت است ، سنگ مزار داشته باشم و حضرت زهـرا(س) بی نشان باشند.. شهـید محمد عبداللهـی✨️ ... •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅• به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 https://eitaa.com/jamandeh75 •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅•
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 همان شب که بعثی‌ها حمله کرده بودند، قصدشان این بود که این تپه گچی‌ها را بگیرند و به چغالوند برسند. گردان رزمی 192 شیراز همان شب در شیاکوه سقوط کرده بود و اصلا باورکردنی نبود که تپه گچی‌ها باقی بماند. فرمانده تیپ گفت: جریان چه بود. جریان را تعریف کردم. گفت: واقعا فکرت خوب بود که از تفنگ استفاده نکردی. گفتم: مسلم بود که اگر نور شعله را می‌دیدند، صد درصد کشته می‌شدیم. همان شب فرمانده سرهنگ علی‌پور به من ارتقا درجه داد و استوار دوم شدم. گفت: سربازها کدام بودند. گفتم: اتابک که آرپی‌جی‌زن بود و دیگری مولایی بودند. به آنها هم تشویقی، درجه گروهبان سه داد. یک روز استراحت کردیم. شب قرار شد به تپه سه برویم. دم صبح دیدیم که ارتش بعث شروع کرد به آتش سنگین ریختن روی تپه چهار که رو‌به‌روی ما بود. من حدود 30 سرباز داشتم که همه شان آن روز زخمی شده بودند. دو طرف من دو سرباز بود و در حال حرکت به سمت سنگرهای پدافندی بودیم که هر دو سرباز هم ترکش خوردند و افتادند. •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅• به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 https://eitaa.com/jamandeh75 •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅•
🌷🌴🥀🌹🥀🌴🌷 پسر مالک کارخانه فیات، علیرغم تمام امکانات، همیشه احساس می‌کرد گمشده‌ای داردو بالاخره آنرا در داخل کتابخانه‌ای در نیویورک پیدا کرد و بعد هم شد . می گوید : وقتی را برای اولین‌بار دیدم، متوجه شدم که این کلمات، کلمات ماورایی هستند، دیدم این همان چیزی است که من سالها در بودم . اگر کسی صادقانه را بخواند، هدایتش می کند . •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅• به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 https://eitaa.com/jamandeh75 •┅✿❀🍃🌹 🇮🇷🌹🍃❀✿┅•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا