1 لزوم اهتمام به تربیت دینی کودکان با چاشنی قصه و شادی.pdf
115.5K
#تربیت_کودکان_مهدوی
#متن
🌺لزوم اهتمام به #تربیت_دینی_کودکان با چاشنی #قصه و #شادی و استفاده از روش های #غیر_مستقیم
🌺حجت الاسلام راستگو
🌺🍃به جامــعه مهـــدوی بپیوندید👇👇
╔═🌺🍃═════╗
🆔 @Jameeh_Mahdavi
╚═════🍃🌺═╝
#معرفی_نرم_افزار_اندروید
✨نرم افزار #تربیت_نسل_مهدوی
🌺 راهکارهای #انس کودکان با امام زمان عج
💞 همراه با بخش #کودکانه
🎈 #شعر 📖 #قصه 🌈 #لالایی
👌 #کاملا_رایگان
دانلود از👇👇👇
https://cafebazaar.ir/app/mehrbantar.az.madar/?l=fa
••❅🌈🌟❅••🌹🍃🌹🍃
🆔 @Jameeh_Mahdavi
••❅🌈🌟❅••🌹🍃🌹🍃
AUD-20200422-WA0056.mp3
6.03M
#قصه_صوتی
🌺 #قصه حدیث کسا
🌺با هنرمندی : فاطمه ملکشاهی
جامعــــــــــه مهـــــــــــدوی
┏✨💚✨💚✨💚✨━┓
🆔 @Jameeh_Mahdavi
┗✨💚✨💚✨💚✨━┛
💕💕
#قصه
مورچه کوچولو در مزرعه موز
مناسب چهار تا شش سال
{اهداف قصه: تقویت حس همدلی، مهربانی و همذاتپنداری}
روزی از روزها مورچهی کوچکی به نام سیاهدونه در مزرعه بزرگ زندگی میکرد. چند کشاورز در این مزرعه موز میکاشتند. موزهای خوشبو و خوشگلی که هرروز زیر نور آفتاب گرم میخوابیدند تا رنگ پوستشان زرد شود و رسیده شوند. سیاهدونه هرروز از خواب بیدار میشد و با دوستانش از روی موزها سر میخوردنند و بازی میکردند.
سیاهدونه با دوستانش روی سر موزها میایستادند و دوردستها را نگاه میکردند. آنها عاشق موزها بودند و وقتی رنگ موزها زرد میشد از بوی آنها لذت میبردند. مزرعه موزها بهترین خانهای بود که سیاهدونه و دوستانش داشتند.
اما یک روز که سیاهدونه و دوستانش مشغول سرسره بازی روی موزها بودند ناگهان صدای گریهای شنیدند. گوشهایشان را تیز کردند و دنبال صدا را گرفتند. سیاهدونه و دوستانش دیدند یک بچه موز کوچولو زخمی شده و شاخه بالای سرش کمی شکسته است.
سیاهدونه رفت کنار بچه موز و او را دلداری داد. بچه موز اما دائم گریه و زاری میکرد و گفت: اااااه…خدایا..پوست زرد و خوشگلم خراشیده شده. شاخهام درد میکند… کمکم کنید. سیاهدونه با دوستانش دست به کار شدند. آنها از شاخهها پایین آمدند و خیلی زود چند شاخه نی پیدا کردند. از آن برای ساختن یک سوزن بزرگ استفاده کردند.
بعد سیاهدونه و دوستانش رفتند پیش آقای عنکبوت و مقداری نخ از او گرفتند و یک سوزن و نخ درست کردند و دوباره رفتند پیش موز کوچولو که داشت گریه میکرد. سیاهدونه با کمک دوستانش خیلی آرام شروع کرد به دوختن شاخه موز کوچولو. دوستان سیاهدونه هم تند تند و با صدای بلند برای موز کوچولو آواز میخواندند تا حالش خوب شود و دردی متوجه نشود.
موز کوچولو تا خواست دوباره داد و فریاد راه بیاندازد، سیاهدونه و دوستانش گفتند، دیگر تمام شد. ما شاخهات را دوختیم. حالا حالت خوب میشود. بیا دوباره با هم آواز بخوانیم تا حالت بهتر و بهتر شود.
╭─🖤🌴🖤🌴🖤🌴─╮
🆔 @Jameeh_Mahdavi
╰─🖤🌴🖤🌴🖤🌴─╯