eitaa logo
جنگ با آرزوها
190 دنبال‌کننده
117 عکس
13 ویدیو
0 فایل
روایتی از جنگ با آرزو‌های یک ملّت!
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ 🔸 تصاویر بهترین راویان هستند 🔻 درست از زمانی که بشر این امکان را پیدا کرد تا تصویر وقایع اطرافش را ثبت کند، دیگر روایت محدود به قلم نویسندگان نشد. یک فریم عکس می‌تواند راوی یک داستان بلند از ظلم ظالمان و درد مظلومان باشد. 🔻 چند روز پیش بود که ویدئویی از آتش‌سوزی خیمه‌ی آوارگان فلسـ.ـطینی در بیمارستان شهـ.ـدای الاقصی، داستانی دردناک و جانسوز از مظلومیت این روزهای مردم غـ.ـزه را به تصویر کشید. احمد شعبان در آتش سوخت و همه‌ی بییندگان ویدئو خودشان را در کنار مردم وحشت‌زده در صحنه‌ی جنایت حس کردند. وحشت کردند، اشک ریختند و بهت زده شدند. 🔻 احمد 19 ساله پیش از جنگ در دانشگاه مهندسی نرم افزار میخواند. چند وقتی بود که به همراه خانواده‌اش مجبور به ترک خانه شده بود و در چادری در محوطه بیمارستان شهـ.ـدای الاقصی زندگی می‌کرد. چند روز قبل از این حادثه ویدئویی از خودش منتشر کرد که در آن وضعیت خودش و مردم غزه را بازگو کرده بود. ویدئوی احمد زیاد دیده نشد و صدای مظلومیتش شنیده نشد اما چند روز بعد در میانه‌ی آتش فریاد مظلومیت مردم غـ.ـزه شد. ۱۴ اکتبر ۲۰۲۴ در تقویم جنگ زورگوها با آرزوی مردم به ثبت رسید. https://eitaa.com/jangbaarezouha
محاسن الخطیب 🔸 روایتی شنیدنی از بلاگری که شهید شد! بخوانید: https://t.me/jangbaarezouha/163
جنگ با آرزوها
محاسن الخطیب 🔸 روایتی شنیدنی از بلاگری که شهید شد! بخوانید: https://t.me/jangbaarezouha/163
داریم آتش می‌گیریم 🔻صورتی! همه چیز صورتی بود. یک نوع از زندگی دخترانه را زندگی هنری تشکیل می‌دهد. صبح بیدار می‌شوند، با یک سلام گرم و دیدن خانواده و بعد از آن شروع می‌کنند به کار. شب قبل هم که تا دیروقت بیدار بوده‌اند. مهم نیست به چه علتی، نشانه‌ای از صورتی بودن است این شب بیداری‌ها و مشغول کار یا گشتن در فضای مجازی بودن. 🔻صورتی‌ها رنگی می‌پوشند! خیلی شاد و جیغ. کارهای‌شان را هم پشت دستگاه‌های مختلف برندهای مطرح جهانی انجام می‌دهند؛ لبتاب مک، آی‌پد و کامپیوتر اچ‌پی! تلفن همراه هم آیفون بزرگ و آخرین مدل، «پرو»ترین شکل ممکن. استیکر چسباندن پشت گوشی و همه وسایل ذکر شده برای این گروه نامنسجم ساده‌ و ابتدایی است. معمولا یک نماد هم دارند، دایناسور، خرس، عروسک‌های مختلف شامل یک کارتون، انیمیشن و در کنار این‌ها یک فونت خاص و جمله کوتاه استفاده می‌شود. شما فرض کنید یک دختر با همه این امکانات؛ صبح از قهوه خود در یک کافه گران‌قیمت استوری می‌گذارد. بعد از مقدار کاری که در نیمه اول روز انجام داده است برای شما عکس می‌گذارد. فرد صورتی در فضای مجازی خود معمولا مخاطبان را با یک پروژه‌ی نیمه کاره روبرو می‌کند. عکس‌های فیلتردار، عکس از بچه‌های مناطق مختلف جهان و عکس از یک دختر پشت لپ‌تاب که انگار حواسش نیست دارند از او عکس می‌گیرند، محتواهای تیتروار این افراد است. 🔻 پست‌های یک فرد صورتی در کانال شخصی‌اش در تلگرام، در توییتر و در اینستاگرام از آثار هنری است. درآمد زیاد پدر صاحب پیج از نظر مخاطبان پیج به شدت پررنگ است. دوره برگزار کردن و طراحی برنامه و ابراز علاقه به کارتون و تصاویر قشنگ و صاحب کانال و گروه در تلگرام بودن و علاقه به شبکه‌سازی و آشنایی با آدم‌های جدید و شاد بودن فضا هم همیشه در این مدل افراد مشاهده می‌شود. 🔻محاسن الخطیب از نظر گروه متعددی از ایرانیان و مصرف‌کنندگان شبکه‌های مجازی صورتی بوده و در ایتا تا الان برایش حکم ارتداد صادر شده است. خود محاسن اما در زندگی به دو شکل مختلف زندگی کرده است. زندگی صورتی اولیه با رنگ و نور و زندگی، در مقابل زندگی خاکستری که او سعی داشت آن را رنگ بزند. رنگ زندگی محاسن از روزی که جنگ غزه شروع شد دیگر خیلی صورتی نبود. اساسا رنگ همه‌چیز در جنگ عوض می‌شود. رنگ خورشید، رنگ چهره‌ها، رنگ درخت و گیاه و نان و آب در جنگ تغییر می‌کند. محاسن تغییر کرد ولی باز برای رنگی نگه داشتن زندگی جنگید. در همه وجوهات زندگی او این جنگ ثانویه در جریان بود، جنگی برای شاد ماندن و به کار ادامه دادن. 🔻در بند سوم بعد از توصیف دوبندی مرحله اول و دوم رشد ابر قهرمانها به مرحله نهایی این سیر میرسیم محاسن الخطيب شهید شد. بعد از تبدیل شدن به یک شخصیت کاملا وطن پرست و مسلمان در همه ساحات زندگی در کنار همه المانهای صورتی ذکر شده که قبل از جنگ در قالب تصاویر شاد از زندگی روزمره میکشید در دوران جنگ شبیه همان قلم بزرگ سلاح مانند که در دوره های آموزشی اش به شاگردانش میداد وارد مبارزه شد برای زندگی یکسال از عمرش را وقف کشیدن جنگ بر روی اسکرین تبلت کرد کاری که در دوران جنگ در واتساپ به دیگران بصورت رایگان یاد می‌داد تا کشته ها عدد نباشند و تصویر هم داشته باشند. در نهایت محاسن زیبا لبخند میزد شبیه عکس پروفایل تلگرامش عکسهایش در توییتر و همه زنان و مردانی که شکل آنها را کشید در بین جنگ هم با وجود دردی که تحمل میکرد باز می جنگید که بخندد و بکشد تا هر چیزی که قرار است زیر دود و آوار از بین برود در قاب باقی بماند. هویت ملی را کامل درک کرده بود و همواره به مسئله قدس اهمیت میداد و هربار اتفاق افتاده بود نقشی از آن ثبت کرده بود. @jangbaarezouha
‌🔸محمد جبریل 🔻اگر چه زندگی اش کوتاه بود اما پر از عشق، امید، فداکاری و مقاومت جوانی بود که فقط صلح را داشت. 🔻محمد جبریل ۲۰ ساله و دانشجوی رشته سیستم های کامپیوتری در دانشگاه غزه بود. وقتی بچه بود مادش را می‌دید که با عشق و علاقه ای زیاد از او محافظت می‌کند. او همیشه محمد را کنار خود نگه می‌داشت و جلوی محمد را برای بازی در کوچه و خیابان میگرفت. اما محمد با این حال هر چند وقت دور از چشم مادرش شیطنت میکرد و با دوستانش بیرون میرفت. 🔻با بزرگ شدن محمد کماکان علاقه و نگرانی های پادر پا برجا بود. او دغدغه درس و دانشگاه محمد را داشت و همواره به او انگیزه میداد. محمد هر روز صبح وقتی قصد حرکت خانه به سمت دانشگاه را داشت ، شوق و غرور را در چشمان مادرش می‌دید. 🔻او در ۲۳ اوت ۲۰۲۴ با شهادتش به جمع قربانیانی اضافه شد که با زورگویی و جنایات رژیم صهیونیستی، قلب پر امید و تبدیل به اندوه در سینه‌ی مادران می‌شود. @jangbaarezouha
بیش از یازده هزار دانش‌آموز از دست رفتند براساس گزارش وزارت آموزش و پرورش فلسطین از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۲۹ اکتبر ۲۰۲۴ بیش از یازده هزار دانش‌آموز در نوار غزه و کرانه باختری به دست رژیم کودک‌کش به شهادت رسیدند. @jangbaarezouha
جنگ با آرزوها
🎧 پیوند در آسمان داستان عشق دو جوان در کوچه‌ پس‌کوچه‌های سرزمین زیتون‌ها 🔸 شنونده‌ی اپیزود دوم از
58.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 در محاصره‌ی سیاهی داستان کودک شش ساله‌ای که فریادش را تمام جهان شنیدند 🔸 شنونده‌ی اپیزود سوم از جنگ با آرزوها باشید: @jangbaarezouha
جنگ با آرزوها
🎧 در محاصره‌ی سیاهی داستان کودک شش ساله‌ای که فریادش را تمام جهان شنیدند 🔸 شنونده‌ی اپیزود سوم از
هند2.mp3
11.31M
🎙 جنگ با آرزوها 3⃣ اپیزود سوم: در محاصره‌ی سیاهی 📌جنگ با آرزوها؛ روایت داستان‌های ناشنیده از فلسطین 🇵🇸 @jangbaarezouha
اشرف رفیق الغفری 🔸روایتی خواندنی از معلمی که در دل تاریکی‌ها نور بخشید بخوانید: https://eitaa.com/jangbaarezouha/153
جنگ با آرزوها
اشرف رفیق الغفری 🔸روایتی خواندنی از معلمی که در دل تاریکی‌ها نور بخشید بخوانید: https://eitaa.com
🔸 در سایه آوارگی؛ یادگارهایی از یک معلم که در آتش جنگ سوخت 🔻شهید اشرف رفیق الغفری معروف به ابو رفیق ۴۸ ساله و استاد فقه در دانشگاه اسلامی غـ.ـزه بود. عشق به یادگیری انگیزه‌اش را بیدار می‌کرد و از هر طریقی به دنبال افزایش علم خود بود، طوری که پس از تحصیل در دانشگاه اسلامی غـ.ـزه دست به مهاجرتی موقت زد و به دانشگاه "امام اوزاعی" بیروت رفت تا از آنجا مدرک دکتری خود را اخذ کند. 🔻نبوغ او در رشته‌اش زمانی بیشتر مشخص می‌شد که ابو رفیق تصمیم به سخنرانی می‌گرفت. ضمیمه شدن خوش بیانی او با سوادش قدرت انتخاب را از حواس مخاطب می‌گرفت. وی همچنن به عنوان یک شخصیت رسانه‌ای برای یک شرکت حج و عمره فعالیت می‌کرد. 🔻ابو رفیق به دانشجویان خود از تاثیر ایمان در مسیر پیشرفت می‌گفت؛ توصیه‌اش به خواندن نماز در کنار سخت کار کردن و درستکاری در کنار همدلی و همچنین یادگیری روش‌مند قرآن و جاری کردن آن در زندگی چیزی بود که که تصویر او را در ذهن شاگردانش تثبیت می‌کرد. او در قامت یک استاد، تمایزی با دیگران داشت؛ تلاش می‌کرد تا همه آموزه‌هایش را در زندگی پیاده کند تا شاگردانش با دیدن او امکان رسیدن به یک زندگی که در عاقبت موفقیت و رضایت خدا را در کنار هم داشته باشد، فراهم ببینند. 🔻سرانجام روز دهم آگوست ۲۰۲۴ ابو رفیق به وقت نماز صبح و در حال که آوارگان ساکن مدرسه التابعین به او اقتدا کرده بودند، با حمله هوایی جنگنده‌های رژیم اسرائیل به همراه تعدادی از اعضای خانواده و چندین تن دیگر زیر آوار خاطراتش مدفون شد و به شـ.ـهادت رسید. @jangbaarezouha
🔸جنگ آروزها را دست‌چین نمی‌کند 🔻برایش فرقی نمی‌کند کودک باشی یا بزرگسال، استاد دانشگاه باشی یا ورزشکار؛ تا جایی که دستش برسد با آرزوها می‌جنگد و زیر آوار دفنش می‌کند. ابراهیم قصیعه ورزشکار بود و والیبالیست؛ پر تلاش بود و پله های ترقی را تا رسیدن به لباس تیم ملی والیبال ساحلی فلسطیـ.ـن طی کرده بود. 🔻دو سال پیش با هم تیمی‌هایش موفق شد روی سکوی مسابقات غرب آسیا برود و برای کشورش مدال بگیرد؛ در واقع هر کس به نحوی دنبال حقیقت بخشیدن به آرزوهای خود و کشورش است، که امثال ابراهیم هم به این شیوه جست و جویش می‌کنند. قصیعه یک ماه قبل از شـ.ـهادتش با پستی در فضای مجازی، خلاصه آنچه در معنای زندگی می‌دید را در جمله‌ای بیان کرد "یا با عزت زندگی میکنیم، یا به مرگ شـ.ـهیدان میمیریم..." 🔻روز ۱۴ نوامبر ۲۰۲۳، ابراهیم قصیعه نیز مانند چند ده نفر دیگر، با بمباران جبالیا توسط ارتش اسـ.ـرائیل به شـ.ـهادت رسید و به قول خوش زندگی عزتمندانه این دنیا را، با مرگی به سبک شهدا به پایان رساند‌. @jangbaarezouha
احمد نصرالله 🔸روایتی خواندنی از پوتین‌های محکم و دل‌های استوار بخوانید: https://t.me/jangbaarezouha/180
جنگ با آرزوها
احمد نصرالله 🔸روایتی خواندنی از پوتین‌های محکم و دل‌های استوار بخوانید: https://t.me/jangbaarezou
🔸شهادت در آغوش خاک؛ زندگی و ایثار یک افسر جوان 🔻بند پوتینش را محکم می‌کرد. کوله سربازی‌اش مهیای یک سفر طولانی شده بود. سال ها بود که راه را آنچنانکه وظیفه‌اش حکم می‌کرد، می‌پیمود. 🔻انگار تلاش میکرد تا خود را در مقابل چیزی یا کسی ثابت کند؛ کتابی که از مدت.ها پیش مونس و رفیق خلوت و جَلوتش شده بود، یادش داده بود که برای رسیدن به خدا گاهی لازم است هجرت و جهاد را با هم انتخاب کرد. 🔻هجرت معمولا تلخ است. دور شدن از وابستگی‌ها و دل کندن از چیزهایی که هویتت به آن بند شده است؛ اما همین تلخی با شیرینی تلاش و جهاد برای هدفی که میدانی درست است، فرصت عرض اندام پیدا نمی‌کند. 🔻احمد نصرالله افسر جوان و حافظ قرآن بود. مهارتش در امور نظامی موجب شده بود تا در دانشگاه افسری قطر پذیرفته شود. پس از گذراندن دوره‌های آموزشی توانست رتبه‌ی اول و بالاترین امتیاز تاریخ دانشکده‌های نظامی در کشور قطر را کسب کند. با وجود اینکه قطر با پیشنهاد دستمزد بالا دنبال به خدمت گرفتن احمد بود، اما هنوز انگیزه‌ای که پای احمد را تا قطر کشیده بود مانع از ماندنش می‌شد. سرانجام احمد به غزه برگشت و دوباره لباس سربازی وطن را پوشید. 🔻تسلیم شدن برای او معنایی نداشت؛ در تاریخ 5 نوامبر احمد نصرالله در یک محاصره که خروج از آن برای مردی مانند او فقط با شهادت ممکن بود، در منطقه جبالیا در شمال غزه به شهادت رسید و خاک سرزمینش را در آغوش کشید. @jangbaarezouha
رشدی السراج 🔸روایت مردی که با دوربینش عهد بسته بود تا پیچیدن صدای الله اکبر در کوچه پس کوچه های قدس باقی بماند. بخوانید: https://eitaa.com/jangbaarezouha/164
جنگ با آرزوها
رشدی السراج 🔸روایت مردی که با دوربینش عهد بسته بود تا پیچیدن صدای الله اکبر در کوچه پس کوچه های قدس
"هیچ جا نخواهیم رفت، خروج ما از غـ.ـزه به سوی آسمان است، فقط به سوی آسمان" 🔻با دوربینش عهد بسته بود تا پیچیدن صدای الله اکبر در کوچه پس کوچه های قـ.ـدس، لنزش را خرج تصویر حماسه‌ها و مظلومیت مردم کشورش کند. خودش را فرض می‌کرد که قابش را روی صفوف جماعت مسجد الاقصـ.ـی تنظیم کرده و ثبت اولین تصویر بعد از پیروزی به دست او رقم می‌خورد. او به عهدش وفادار بود، طبق آخرین دست نوشته‌اش هیچ جا نرفت و تنها مقصدش بعد از غـ.ـزه، آسمان بود. 🔻در قامت یک خبرنگار، کارش را از سال ۲۰۱۲ آغاز کرد. چند سالی را به کسب تجربه در خبرگزاری‌های مختلف گذراند و در مقطعی با یک خبرگزاری وابسته به سازمان ملل برای پوشش اتفاقات فلسـ.ـطین همکاری کرد. حاصل این تجربیات شد ایده‌ای برای تأسیس یک شرکت رسانه‌ای که می‌خواست متفاوت از فضای مرسوم رسانه‌ها عمل کند. 🔻آرزوها برای او تعریف مقطعی نداشتند، چند وقت بعد به همراهی دوست خبرنگارش، شـ.ـهید یاسر مرتجی شرکتی را با محوریت فلسـ.ـطین و با نام "عین میدیا" تاسیس کرد. او در طول این مدت موفق شد با ساخت دو فیلم مستند، دوبار در جشنواره های بین المللی برای مستندهایش جایزه دریافت کند. 🔻رشدی السراج ۳۱ ساله بود، تازه ازدواج کرده بود و دختری چند ماهه داشت؛ هر از گاهی نگاهش را به سمت آسمان می‌انداخت تا راهی که در انتظارش بود لابه‌لای حواس پرتی‌های دنیا گم نشود. راهی که پای ایستادن و خستگی را از او می‌گرفت. سر انجام رشدی السراج بعد از مدت ها تلاش در ۲۲ اکتبر ۲۰۲۳ بر اثر بمباران رژیم صهیـ.ـونیستی به شـ.ـهادت رسید. @jangbaarezouha
رشاد ابو سلیخه 🔸روایت جوانی از نسل Z که علاقه اش به بازیگری او را به نماد امنیت و مقاومت تبدیل کرد. بخوانید: https://eitaa.com/jangbaarezouha/166
جنگ با آرزوها
رشاد ابو سلیخه 🔸روایت جوانی از نسل Z که علاقه اش به بازیگری او را به نماد امنیت و مقاومت تبدیل کرد.
متولد سال ۲۰۰۱ بود. از نسلی که اساتید علوم اجتماعی آن را به نسل "Z" می‌شناسند. نسلی جست‌وجوگر، کنجکاو و به عقیده آن‌ها در مقابل بسیاری از هنجارها، یک یاغی. او هم جست‌وجوگر بود و کنجکاو، اما می‌خواست مثال نقضی باشد برای تصویری که او را متهم به یاغی‌گری می‌کند. در دانشگاه الاقصی روزنامه نگاری و رسانه خوانده بود. اهل هنر بود و بازیگری حرفه اصلی‌اش بود. گاهی که از ایفای نقش مقابل دوربین فراغت می‌یافت دست به قلم می‌برد و شعر می‌گفت. سال ۲۰۲۰ مجموعه شعری با عنوان "نامه‌های خاک" از او منتشر شد که او را به عنوان جوان ترین شاعر فلسطینی معرفی می‌کرد. شهرت اصلی او برمیگردد به ۳ سال پیش و زمانی که سریال "قبضه الاحرار" یا "مشت آزادگان" توجه رسانه‌ها و جوامع عربی را به خود جلب کرد. در این سریال که روایت مقاومت نیروهای حمـ.ـاس در برابر نفوذ اطلاعاتی اسـ.ـرائیل بود رشاد ابو سلیخه امانت‌دار نقش اول و بازیگر اصلی فیلم بود. تحسین همزمان فیلم و بازی رشاد باعث شد تا این سریال در جشنواره‌های مختلف جوایز زیادی کسب کند و به شهرت خوبی برسد. رشاد دیگر بدل شده بود به نمادی از امید و امنیت؛ چهره او مردم را یاد مجاهدان حمـ.ـاس می‌انداخت که سال‌هاست به دنبال خطرات میگردند تا چیزی متوجه مردم نشود. امید به پیروزی در رشاد زنده بود، اما این اواخر مجبور به تحمل جنگ و سایه سنگینش در مدرسه آوارگان الفخوره در اردوگاه جبالیا شده بود؛ مدرسه.ای که در نهایت با بمباران ارتش اسـ.ـرائیل محل شهادت رشاد ابو سلیخه و چندین انسان دیگر شد. @jangbaarezouha