🔴 #هزار_و_یک_نکته
✅ #نکته_هشتادم
🔴 #فائدة_صرفية
⭕مشهور است بین فضلاء" اذاإلتقی الساکنان حرک حرک بالکسر"
❓چرا اصل درالتقاء ساکنین #کسره است؟
📔✍❕سیوطی در کتاب الاشباه والنظائر چنین میگوید:
✍قاعدة: الأصل فیما حرک منهما الکسرة:
لأنها حرکة لا توهم الإعراب، إذ الکسر الذی یکون فی أحد الساکنین لا یتخیّل أنّ موجبه الإعراب، لأنه لا یکون فی کلمة، لا یکون فیها تنوین، و لا أل، و لا إضافة، بخلاف الضم و الفتح، فإنهما یکونان إعرابا، و لا تنوین معهما، و ذلک فیما لا ینصرف، فلما کانت حرکة لا تکون فی معرب أشبهت الوقف الذی هو مقابل الإعراب فحرّک بها.
📔✏️قال صاحب (البسیط): هذا موافق قول النحویین: فإن حرّک بغیر الکسر فلوجه ما.
قال و یحتمل أن یقال: الفتح أصل، لأنه الفرار من الثقل، و الفتح أخف الحرکات.
أو یقال: الأصل التحریک بحرکة فی الجملة من غیر تعیین حرکة خاصة و تعیین الحرکة یکون لوجه یخصّها.
و قال فی (البسیط): أصل تحریک التقاء الساکنین الکسر #لخمسةأوجه:
✏️#أحدها: أن أکثر ما یکون التقاء الساکنین فی الفعل، فأعطی حرکة لا تکون له إعرابا و لا بناء، لکون ذلک کالعوض من دخولها إیاه فی حال إعرابه و بنائه و حمل غیره علیه.
✏️ #الثانی: أن الضمّ و الفتح یکونان بغیر تنوین، و لا معاقب له فیما لا ینصرف، فالتحریک بهما یلبس بما لا ینصرف. و أما الجرّ فلا یکون إلا بتنوین أو معاقب له، فلا یقع لبس بالتحریک به، و التحریک بغیر الملبس أولى بالأصالة من التحریک بالملبس.
✏️#الثالث: أنّ الجرّ و الجزم نظیران، لاختصاص کلّ واحد منهما بنوع. فإذا احتیج إلى تحریک سکون الفعل حرّک بحرکة نظیره، و حمل بقیة السواکن علیه.
✏️#الرابع: أن الکسرة أقل من الضمة و الفتحة، لأنهما تکونان فی الأسماء المنصرفة و غیر المنصرفة، و فی الأفعال، و لا تکون الکسرة إلا فی الأسماء المنصرفة، فالحمل على الأقل أولى من الحمل على ما کثر موارده، لقوة قلیل الموارد، و ضعف کثیر الموارد.
✏️#الخامس: أن الکسرة بین الضمة و الفتحة فی الثقل، فالحمل على الوسط أولى.
{الأشباه و النظائر فی النحو، ج2، ص: 135}
_________ترجمه متن بالا_______________
🔴✍اصل دریکی ازدوساکن درالتقاء ساکنین کسره است:
زیرا کسره، حرکتیست که باعث توهم اعراب"معرب بودن" نمی شود،
برای اینکه کسره ای که دریکی ازدوتاساکن هست، خیال نمی شود که سببش اعراب"معرب" بودن کلمه است، بجهت اینکه معمولا کسره دراسمی نیست که درآن تنوین، ال ولام، واضافه نباشند، بخلاف ضمه وفتحه که هردو اعرابند درحالیکه تنوین با آنها نیست؛ مثل اسم غیرمنصرف.پس وقتیکه کسره حرکتی باشد که دراسم معرب نباشد، به وقف شباهت دارد که مقابل اعراب است،لذا این حرکت انتخاب شده.
📔✏️صاحب ( البسیط) گفته: این قول موافق گفتار نحویین است، بناء اگر جایی بحرکت غیرکسره آورده شود دلیلش نامعلوم است.
وهم گفته ممکن است کسی بگوید خوب فتحه اصلست چون حرکت دادن یکی ازدوساکن بجهت فرار ازثقالت است وحال آنکه فتحه اخف الحرکات است.
یا ممکن است گفته شود: اصل درالتقاء، حرکت دادن است اجمالا غیراینکه حرکت خاصی تعیین گردد وتعیین حرکت برای وجهیست که آن وجه به آن حرکت اختصاص دارد.
📔✏️وی در کتاب ( البسیط) تفصیل داده وگفته حرکت دادن التقاء ساکنین به کسره
بسبب پنج وجه است:
✏️ #اول: بیشترین التقاء ساکنین درفعل است پس برایش حرکتی داده شده که نه اعرابی باشد ونه بنائی، بجهت اینکه این حرکت(کسره) مثل عوض است درحالت اعراب وبناء فعل ، وحمل شده برفعل غیرفعل.
✏️ #دوم: ضمه وفتحه حرکتهایست که بدون تنوین نیز استعمال میگردد، وهمینطور جانشین آن دراسماء غیرمنصرف.
پس حرکت دادن یکی ازدوساکن رابه فتحه وضمه موجب التباس به اسم غیرمنصرف می شوند ، اما جر بدون تنوین یا جانشین آن استعمال نمی شود، نتیجتا التباس به آن بوجود نمی آید
وحرکت دادن به حرکتی بدون التباس سزاوارتر از حرکتی اصلی است که موجب التباس گردد.
✏️ #سوم: جر وجزم نظیر همند(جر دراسم وجزم درفعل)بجهت اختصاص هرکدام بنوعی ازکلمه ، بناء وقتیکه فعل ساکن محتاج به به حرکتی شود حرکت داده میشه بحرکت نظیرش ، وحمل شده بقیه سکونها برفعل.
✏️ #چهارم: کسره کمتر ازفتحه وضمه است، برای اینکه آن دوتا هم دراسمهای منصرف وجود دارند وهم غیرمنصرف وهم افعال ، وکسره جز دراسماء منصرفه نیست، پس حمل براقل بهتر ازحمل براکثراست، بجهتی قوی بودن موارد کم وضعیف بودن موارد زیاد.
✏️ #پنجم : البته کسره وسط فتحه وضمه قراردارد ازنظر ثقالت، بناء حمل براوسط اولی هست.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
(🌺(کارگاه ادبیات عرب)🌺)
https://eitaa.com/joinchat/4073979936C33f5684249