eitaa logo
جان و جهان | به روایت مادران
520 دنبال‌کننده
997 عکس
48 ویدیو
2 فایل
اینجا هر بار یکی از ما درباره چیزی سخن میگوید، از آفاق تا انفس.🌱 ارتباط با ما؛ @mhaghollahi @zahra_msh
مشاهده در ایتا
دانلود
تمام آن روزهایی که با وجود خستگی و گرما و سختی رفت و آمد، دستت را می‌گرفتم و می‌بردمت تمرین سلام فرمانده، همان‌جایی که اولین بار چادر گرفتی دور قامت کوچک دخترانه‌ات، همه‌ی آن روزهایی که می‌گفتی ترجمه‌ی دعاها و سوره‌های قرآن را برایت بخوانم و من با زبان کودکانه معنی‌شان را می‌گفتم و از مهربانی خدا برایت تعریف می‌کردم، در همه‌ی لحظه‌هایی که لباس محرّمی تنت می‌کردم و می‌رفتیم تا از نزدیک شور و عشق امام حسینی را لمس کنیم، اصلا آن روزهایی که معجزه‌وار مهمان کربلا و نجف بودیم و تو هنوز با خودت مرورشان می‌کنی، سرتاسر این لحظات برایت آرزوی نجابت و عاقبت بخیری و عفاف داشتم... خبر داری بعضی شب‌ها بعد از آن‌که به خواب ناز می‌روی، برای جسمت و موهای زیبایت آیةالکرسی می‌خوانم؟! نه فقط برای سلامتش، که برای این که بعدها از دید نامحرم پنهان بماند و تو قدر خودت را بدانی. بفهمی فقط تن نیستی و روحی، و عریان کردن تن، تو را از روحت غافل می‌کند. حالا این روزها، زن‌های سربرهنه یا فلان خانم فامیل و آشنا را که گیسوانش پیش همه نمایان است، می‌بینی و جمله‌ای را تکرار می‌کنی که شکی در آن نیست «قشنگه!». گاهی هم می‌گویی «منم می‌خوام موهام معلوم باشه. من می‌خوام مثل اون خانم‌ تو پارک قشنگ باشم و ...» ✍ادامه در بخش دوم؛