eitaa logo
جان و جهان
512 دنبال‌کننده
741 عکس
33 ویدیو
1 فایل
اینجا هر بار یکی از ما درباره چیزی سخن میگوید، از آفاق تا انفس.🌱 ارتباط با ما؛ @m_rngz @zahra_msh
مشاهده در ایتا
دانلود
- بفرمایین. باید تعارفتون کنم تا میل کنین؟! - ممنونم، زحمت کشیدین. اومدیم فقط زیارت قبول بگیم. - لطف کردین زهرا خانم. مهدی از اتاق دوید بیرون و دست‌های کوچکش را انداخت دور گردنم. - پسر خواهرته؟ - آره. من و خواهرم به خاطر بچه‌ها سفر اربعین‌مون رو با هم هماهنگ می‌کنیم که بتونیم هر دو بریم. بچه‌هامونو جا به جا می‌کنیم. امسال اول ما رفتیم، الانم مامانم و خواهرام و برادرم رفتن. - اِ پس شما الان تو تهران تنهایین. همان‌طور که بلند می‌شدم تا دمای بدنِ محمد را چِک کنم، گفتم: «بله، امروزم محمد تب کرده. نمی‌دونم از دوری مامانش هست یا طفلک مریض شده». ادامه در بخش دوم؛