eitaa logo
جان و جهان | به روایت مادران
520 دنبال‌کننده
997 عکس
48 ویدیو
2 فایل
اینجا هر بار یکی از ما درباره چیزی سخن میگوید، از آفاق تا انفس.🌱 ارتباط با ما؛ @mhaghollahi @zahra_msh
مشاهده در ایتا
دانلود
به گمانم این‌بار خیلی زمان برده بود تا خانه را از نو بسازند؛ زیباتر، امیدوارانه‌تر، محکم و بتنی؛ درست شبیه به یک سنگر دلبر مجهز. زنی بود قوی ولی مهربان، مقاوم اما صلح‌طلب. ورودی خانه‌اش را زیتون کاشت و نخل. می‌خواست خورشید را بیاورد توی خانه؛ نورش را، زندگی‌بخشی‌اش را. رنگش را پاشید روی آجرهای ورودی، بعد هم روی مبل‌ها، روی گُل‌کاری سالن. نارنجی، شور و شعفی به خانه داده‌ بود‌. حتی آن‌جا که مبل‌ها رنگ شب به خود گرفته بودند، کوسن نارنجی گذاشت. چقدر وقت گذاشته بود برای این چیدمان. اصلا انگار نه انگار که وسط میدان جنگ خانه ساخته؛ آن هم در نوار جنوبی غزه، در دل خیابان إبن‌ سینای رفح. یعنی چند بار زیر تیر اسرائیلی‌ها از خیابان‌های اطراف گذشته بود تا به بازار «الزاویه» برسد؟ چند بار با اشرف ابوطاها سر این رفت و آمدها بحثش شده بود؟ در کدام آمد و شدش لباس سفید راه‌راه دخترک را خریده بود؟ ✍ادامه در بخش دوم؛