eitaa logo
جان و جهان
497 دنبال‌کننده
820 عکس
37 ویدیو
2 فایل
اینجا هر بار یکی از ما درباره چیزی سخن میگوید، از آفاق تا انفس.🌱 ارتباط با ما؛ @m_rngz @zahra_msh
مشاهده در ایتا
دانلود
این مدت که حال جسمی و توانم رو به بهبود است، بارها تصمیم گرفته‌ام از روزهایی که گذشت برای خودم بنویسم. هر بار ولی شرم از درد بزرگ و جانکاه مردم غزه نگذاشت درد خودم را روایت کنم، حتی برای خودم... امروز خواب عجیبی دیدم. رفته بودم غزه. دلیل سفر را یادم نیست. آن‌جا آباد بود و زیبا. خرم و آرام. برای کاری که داشتم باید از یک بیمارستان هم می‌گذشتم. محیط بیمارستان خلوت و تمیز بود، ولی حس بدی برایم داشت. سعی کردم زودتر بروم بیرون. خوشحال بودم که خوب شده‌ام و دیگر توی بیمارستان کاری ندارم. حال من خوب بود. غزه آباد و آرام و زیبا بود. ولی آن سایه‌ای از واقعیت که حتی توی خواب هم دست از سر آدم بر نمی‌دارد دنبالم بود. خیابان‌ها را با اضطراب و به سرعت طی می‌کردم و دنبال جای امن و مطمئن بودم. چرا توی خواب هم یادم نرفته بود اوضاع واقعی غزه را؟! چرا توی خواب هم باید گذرم به بیمارستان می‌افتاد؟ همین هفته‌ی پیش با یک عالم استرس رفتم برای چکاپ شش ماه پس از پایان درمان. الحمدلله هیچ خبری از سرطان نبود. استرسم توی خواب شبیه استرس قبل از چکاپ بود. توی خواب، سرطان اسرائیل دیگر وجود نداشت. رفته بود. ولی هولش توی دلم باقی مانده بود. ◾️◾️◾️◾️ ✍ادامه در بخش دوم؛