eitaa logo
جرس
405 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
7.7هزار ویدیو
72 فایل
👤 @Raasekh خادم 📌 کانال جرس گلچین اخبار و مطالب خوب ✍️ تفاوت محتوا به خطر تعدد ادمینها است! 🔔 @jarass جرس#
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تا انتهای افق
از معضلاتی که در سیستم اروپا آمریکا جزء تجارب ایرانی‌هاست، سیستم پزشکی است. بیمه گران، کمبود پزشک، دسترسی سخت به متخصص. اورژانس ناکارآمد، تشخیص‌های اشتباه. داروهای کم‌اثر... صحبت با دوستی برزیلی در بود که بسیار از هلند عصبانی بود. در سفری که به ایتالیا داشت می‌گفت آنجا موفق شده فرزندش را پیش پزشک متخصص ببرد و دردی که مدت‌ها داشته تشخیص داده شود. برایم جالب است که جدیدا ویدئوهای متعددی از ایرانی‌ها در یوتیوب دیدم با مثلا این عنوان که و یکی از معضلات جدی را وضعیت سیستم پزشکی آنجا ذکر کرده‌اند. تا حدی که بسیار رایج است که حتی از ایران دارو با خود ببرند... ما به این دوست برزیلی از سیستم پزشکی ایران گفتیم. باور نمی‌کرد... و طبق معمول هم گفت: ایران خطرناک نیست؟ امنیت جانی هست؟... مجبور شدیم جستجوی اینترنتی کنیم و چند سایت خارجی را که از قدرت پزشکی و توریسم بهداشت و درمان ایران تعریف و تمجید کرده است به او نشان دهیم. شوک شده بود و می‌گفت باید جدی به آن فکر کند... پیوند سایت‌ها، یوتیوب به همراه ویدئو راه رفتن این خانم در در ادامه می‌آید. @ninfrance
هدایت شده از تا انتهای افق
ما باید از وضعیت روز دنیا باخبر باشیم تا در شکل‌گیری تمدن و ، نقش خود را بهتر ایفا کنیم. این دو تصویر، ویترین‌های فروشگاه‌هایی از ملزومات برای بانوان است. که هر روز در حال افزایش است. چون متقاضی در حال افزایش است... در آمستردام؛ پایتخت ✍️🚩مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، و ایران @ninfrance
هدایت شده از تا انتهای افق
احترام روی چه حسابی؟ یادم هست یکبار رستورانی رفتیم که در نوع خودش خاص به حساب می‌آمد. به نوعی لاکچری محسوب می‌شد و قیمت غذاها بالا بود. پیش از ورود اطلاعی از وضعیت داخل رستوران و قیمت‌ها نداشتیم و فقط می‌خواستیم با این رستوران جدید آشنا شویم. به محض ورود ما دو خدمه رستوران با شتاب به سمتمان آمدند. زمستان بود و هر دو کاپشن داشتیم. کاپشن‌ها را گرفتند و با احترام روی چوب لباسی گذاشتند و گفتند جایی آویزان می‌کنند که ما راحت باشیم. بعد دو نفر دیگر آمدند و ما را به سمت میزی که باید می‌نشستیم راهنمایی کردند. کمی سریعتر حرکت کردند و صندلی ما را عقب کشیدند تا بنشینیم. وقتی نشستیم میز را مرتب کردند و شمع روشن کردند و... در طول صرف غذا هم بارها سراغمان آمدند که اگر کم و کسری هست اطلاع دهیم. حتی کشیک ایستاده بودند و وقتی لیوان نوشیدنی ما خالی می‌شد خودشان می‌آمدند و پر می‌کردند (که چه حس بدی داشت...) صرف غذا تمام شد. در نهایت یک رقم سنگین پرداخت کردیم و با کمال احترام کاپشن‌های ما را تحویل دادند و ما به آن‌ها لبخند زدیم، آن‌ها به ما لبخند زدند و از آن رستوران ویژه خارج شدیم. آن روز تمام شد، اما حسم خیلی حس بدی بود. یک حزن خاصی داشتم و پکر بودم. اصلا بهم خوش نگذشته بود انگار و از آن همه تحویلی که گرفته بودند، حس خوشایند و حال خوب نداشتم. چرا؟! با خودم فکر می‌کردم... چون تمام آن احترام‌ها بخاطر پول بود! چون ما پول داشتیم. چون ما پول پرداخت کردیم. اگر پول نداشتیم اصلا راهمان می‌دادند؟ اگر راهمان می‌دادند، اینطور تحویلمان می‌گرفتند؟ این حس آزاردهنده همیشه با من بوده است. (در تمام این سبک تجربه‌ها. مثل سی‌آی‌پی فرودگاه‌ها) که کسی به شأن و شخصیت من کاری ندارد. مهم این است که پول داشته باشم... اما برای شما بگویم از اربعین و مسیر نجف تا کربلا... حتما زیاد شنیده‌اید یا تجربه کرده‌اید. از کسانی که ما را رها نمی‌کردند و اصرار و التماس که خانه ما هست! لطفا بیایید برای استراحت! پذیرایی عالی و سفره‌های آنچنانی، شستن لباس‌ها، نگرفتن هزینه راه، در اختیار قرار دادن کل خونه با وسایل آن و نهایت عزت و احترام. نهایت عزت و احترام... بی‌منت، بی‌چشم‌داشت... چرا؟ چون ما انسانیم. و یک عشق مشترک داریم. عشقِ مردی از تبار انسانیتِ متعالی، که برای حفظ دین و مکتب و آیینی که این آداب و رسوم را به انسان بیاموزاند، جان خود و خاندانش را نثار کرده‌است و همه ما دوست داریم شبیهش شویم... ، داستانش این است. نمایش معیارهایی که انسان جدا شده از مکتب الهی، عموم آن‌ها را از دست داده است... آشنا کردن مردم دنیا با شاخص‌هایی که انسانیت را بر نفسانیت غلبه می‌دهد و آرامش و تعالی و صلح و سلامت روان و افکار بلند را به بشریت هدیه می‌دهد. و آموزش ملاک‌ها و دلایل احترام به انسان و بشریت که با سبک و سیاق دنیای حساب و کتابی امروز زمین تا آسمان متفاوت است و فطرت همهٔ انسان‌ها به آن کشش دارد... و همه خواه ناخواه به سمت این رشد در حرکت هستند و پیشتاز این حرکت جهانی است... همان‌هایی که زمینه سازان ظهور قائم این خاندان و این فرهنگ هستند... ✍ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، ، ایران و @ninfrance
هدایت شده از تا انتهای افق
آفرین به شما در این مدت حضور در ایران تجارب هیجان‌انگیز متنوعی داشتم و هنوز هم ادامه دارد که ان شالله با شما در میان می‌گذارم. اما یکی از تجارب جالب و جدیدم، تجربه‌ای بود که در ماشین‌های اینترنتی اتفاق افتاد. قبلا عموما راننده‌ها یا روی یکی از موج‌های رادیو موسیقی گوش می‌دادند یا خودشان موسیقی پخش می‌کردند. که محتوای شعرها نهایت یا مبحث شکست عشقی یک بنده خدا یا حس غم و درد و افسردگی بود! 😅 اینبار اما، که در ایام محرم و صفر بود، چندبار پیش آمد که موج رادیو راننده بود و سینه‌زنی‌های مختلف مداحان اهل بیت که شور و شعور و حماسه پرور بود. یعنی تو را نه تنها به سمت موضوعات عشقی فردی نمی‌کشاند، بلکه روحت را بلند می‌کرد و می‌گذاشت مقابل یل ام البنین عباس‌ابن علی که با شعر رجز می‌خواند که والله اگر دستم را هم قطع کنید دست از حمایت دینم بر نمی‌دارم... خیلی برایم جالب بود. این یعنی خیلی راننده‌ها حوصله ندارند مثلا اخبار یا سخنرانی حین رانندگی گوش دهند که به موسیقی پناه می‌برند. حالا اگر موجی باشد که فقط مداحی خوب پخش کند، بسیاری بجای شنیدن ترانه به مداحی کشش پیدا می‌کنند و این عالی است. خود من هم هر زمان پشت فرمان می‌نشستم روی موج ۹۵.۵۰ بودم. تا اینکه امروز پشت فرمان بودم که دیدم نام موج تغییر کرده به ! خیلی جالب بود. محتوا سراسر انرژی و انگیزه برای رسیدن به ؛ با دست ما... هر برنامه از قبلی بهتر. موضوعات فقط حول محور تا قله ظهور بود. مصاحبه با مدال آور طلای المپیاد. پخش موسیقی با متن سربلندی ایران و بحث و بررسی که چگونه بچه‌های ایران زمین می‌توانند بازی‌های کامپیوتری سالم نه فقط برای ایران که برای جهان بسازند. سراسر شور و اشتیاق شدم و احساس می‌کردم چقدر انرژی‌ام مضاعف شده است برای کار بیشتر. در انبوه سبک های غلط رادیویی که مدام در حال تجزیه تحلیل آسیب‌هاست، این موج، فقط متمرکز بود برای انرژی دادن اینکه چیزی به قله نمانده است و ما می‌توانیم. آفرین به شما. این یک ارتباط مستقیم با همه آحاد جامعه است و رادیو هنوز قدرتمند است. خواننده می‌خواند: «یک کهکشان امید، در پیش روی ماست...» و صدای رهبر فرزانه پخش می‌شد که ما روایت نکنیم، دشمن روایت می‌کند و صدایی مستحکم که بلند می‌گفت: از این پس: ما روایت می‌کنیم! برنامهٔ «به توانِ ایران»! ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، ، فرانسه و ایران @ninfrance