جُغرافياى كوچکِ من، بازوانِ تُوست
اى كاش تَنگتر شود، اين سرزمينِ من
#علیرضا_بدیع
@jargeh
برونند زین جرگه هشیارها
باید شبی به قبلهی حاجات رو کنم
تا از خدای خویش تو را #آرزو کنم
کارم رسیده است به جایی که روز و شب
در عالمِ #مجاز تُو را جست و جو کنم
کندوی تازهی مَنی و تا بِنوشَمت
باید به نیش اینهمه زنبور خو کنم
آنان که پیش ازین به مصافِ تو رفتهاند
گفتند در طواف تو با #خون وضو کنم
چون کوزهگر سبو کند از کاسهی سرم
بگذار پیش از آن سرِ خود در سبو کنم
چندان عجیب نیست که از رشک بِشکند
آن دم که با تو آینه را روبهرو کنم
دنیا به دل شکستگیام حکم داده است
باید برای او ورقی تازه رو کنم
#علیرضا_بدیع
@jargeh
ای بِکرترین بِرکه! هَلا سورهی صافی!
پرهیز کُن از این همه پرهیزِ اضافی
مُهری بِزن از بوسه به پیشانیِ سَردم
بَدنام که هستیم به اندازهی کافی
تَلخینهی آمیخته با هر سُخَنَت را
صَد شُکر شِکرپاشِ لَبَت کرده تلافی
با یافتنِ چشمِ تُو آرام گرفتم
چون شاعرِ دَرمانده پس از کشفِ قَوافی
چَندیست که سَردَم شُده دور از دَمِ گرمَت
بَر گردنم از بوسه مَگر شال بِبافی
#علیرضا_بدیع
@jargeh