🔹هم پریشان حسینم، هم پریشان حسن 🔸ای به قربان حسین و ای به قربان حسن #شهادت_امام_حسن(ع)🏴 #محمود_کریمی 🆔 @Jarianshenasi

🔴 آخرین لحظات رسول اکرم(ص) #سخنرانی #فاطمی_نیا #شهادت_پیامبر_اکرم(ص)🏴 #شهادت_امام_حسن(ع)🏴 🆔 @Jarianshenasi

🔴 حکایت تکان دهنده از امام رضا(ع)! #سخنرانی حجت الاسلام #عالی 🆔 @Jarianshenasi

. 🔴 روضه شهادت امام رضا علیه‌السلام 🔹️بخشی از مراسم عزاداری سالروز شهادت حضرت امام رضا(ع) با مداحی حاج مهدی رسولی در حسینیه امام خمینی. ۱۴۰۰/۷/۱۵ #شهادت_امام_رضا 🖤 🆔 @Jarianshenasi

. 🔴 نماهنگ | امام رضا علیه‌السلام ولی نعمت ملت ایران 🔹رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت حضرت علی‌بن موسی الرضا علیه‌السلام نماهنگ «امام رضا (ع) ولی نعمت ملت ایران» را بازنشر می‌کند. 🆔 @Jarianshenasi

در ایام شهادت ولی‌نعمت ایرانیان حضرت ثامن الحجج امام رضا علیه‌السلام یاد می‌کنیم از خادم‌الرضا رئیس‌جمهور شهید آیت‌الله دکتر سید ابراهیم رئیسی

❤️ ریل | به دِعبِل بگو: شعر کامل شد اینجا... ☝ روضه‌خوانی حاج مهدی رسولی در سالروز شهادت امام رضا(ع) در حضور رهبر انقلاب. ۱۴۰۰/۷/۱۵ 💻 Farsi.Khamenei.ir

🔴 حاج محمود کریمی...شهادت امام رضا(ع) حسينيه‌ بيت‌ الرضا (ع) 1397/8/17 #روضه سلطان این عالم تنها 🆔 @Jarianshenasi

🔴 تصاویری از حاج قاسم سلیمانی در حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام 🆔 @Jarianshenasi

📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۳۰۱ 🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل: ♦️ادامه مقدمه: ظهور و بروز این جریانات سبب شد تا حالتهای زیر در جامعه ایرانی به وقوع پیوندد و در حوادث و رخدادهایی - که به مهمترین آنها در بخش اول اشاره شد - این تبعات و آثار دیده می شود: 🔹الف: شروع نوعی تهاجم به علما، روحانیت و حوزه های علمیه به عنوان حافظان و سردمداران تفکر دینی در جامعه که هرچه به روزهای نهضت مشروطه و متن آن نزدیک می شویم شدت و گسترش و صراحت بیشتری را در آن مشاهده می کنیم 🔸ب: ایجاد و گسترش وسایل ارتباط جمعی تبلیغی مانند شینامه ها و روزنامه ها که انتقال دهنده افکار و واسطه ها و شایعات روانی مورد توجه قشرهای منورالفکری به بدنه جامعه مخصوصاً درس خوانده های آن زمان بود. 🔹ج: ایجاد مدارس علمی و تربیتی به شکل و شیوه مدارس غربی که دو نتیجه عمده. در بر داشت یکنی رکود و بی رونقی مکتب خانه ها که پایه و اساس علم و تربیت در آنها، آموزش قرآن و مبانی اعتقادی اسلام بود و دیگری تربیت نوجوانان و آشنا کردن آنان به اندیشه های غرب و دلبسته کردن آنها به لایه های رویین پیشرفتهای غربی. 🔸د: تشکیل انجمنها و محافل ماسونی و شبه ماسونی آشکار و پنهان که در انتقال مفاهیم غربی و تصمیمات و اقدامات مورد نیاز قشر منورالفکر نقش مهمی داشته اند. این انجمنها و محافل به نوعی نقش احزاب را هم به عهده داشتند. 🔹ه : به هم خوردن و حدت کلی و عمومی جامعه با ترویج افکار مختلف و از دست رفتن همبستگی و همدلی عمومی مردم و ایجاد نوعی تشتت و تفرفه و گسست اجتماعی سبب گروه بندی ها، بدبینی ها و دشمنی های مختلف بین مردم شد. 🔸و: به هم خوردن وحدت تصمیم گیری و اتفاق نظر در بین دولتمردان که قهراً می بایستی در مقابل مسائل مختلف داخلی و خارجی به ویژه نقشه های بیگانگان دارای قدرت تمیز کافی و اقتدار در تصمیم گیری و برخورد می بود. 🔹ز: ضعیف شدن قدرت اداره کشور و درگیر شدن آن با جنگهای متعدد و طولانی و آشوبها و فتنه های داخلی که منتهی به ناامنی جامعه و گسترش فساد و تجاوز و ناتوانی اقتصاد عمومی مردم به خصوص در ارزاق و مایحتاج اولیه گردید. 🔸ح: تشکیل انجمنهای علمی و فرهنگی، هم به صورت محفلی و حلقه ای و هـم بـه صورت تشکیلات رسمی کشوری مثل معارف و موقوفات کتابخانه ملی و کانونهای جوانان این انجمن ها بیشتر نقش رابطه بین عناصر منورالفکری و لایه های مدرنیسم و تکنوکرات دربار را به عهده داشت و تصمیمات مربوط به فرهنگ کشور در آنجا اتخاذ می شد. 🔹ط: تحریک و افراطی گری در لایه هایی از اعضاء انجمنها و محافل ماسونی و کشاندن آن در سطح جامعه به صورت اغتشاش، درگیری، تهدید و گاه قتل و ترور که فضای روانی جامعه را مشوش و در خفقان و ترس قرار می داد. #روشنفکری_در_ایران_و_غرب 🆔 @Jarianshenasi

📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۳۰۲ 🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل: ♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره: جریان منورالفکری، بیشترین همت خود را در این دوره به تغییر نگاه به دین و ایجاد نگاه مثبت به غرب به کار گرفت. تعداد قابل توجهی از این منورالفکران با استفاده از روشهای مختلف مخصوصاً تدوین و نشر کتاب، ایجاد روزنامه ها و نوشتن مقالات تشکیل انجمنها و محافل فرهنگی و سیاسی، انتشار شبنامه ها و رواج اتهامات مختلف، بردن شاهان به سفرهای اروپایی، حضور در مناصب قدرت مخصوصاً در صدر اعظمی و وزارت دربار و خارجه و معارف، به دنبال تحقق این هدف بودند. 🔹میرزا ملکم خان، میرزا فتحعلی آخوند زاده، میرزا آقاخان کرمانی، میرزا یوسف خان مستشار الدوله، ميرزا عبد الرحيم طالبوف، میرزا حسینخان سپهسالار از مشهورترین این چهره ها هستند. برخی از آنان مانند میرزا ملکم خان و طالبوف سعی می کردند با پیچیدگی بیشتر و غیر مستقیم و استتار شده، تعرض به دین و اعتقادات دینی روحانیون را دنبال کنند و در واقع به نوعی به پروتستانتیزم اسلامی دست بزنند که اسلام را سازگار با تفکر غربی نشان دهند و هرجا این سازگاری زیر سؤال برود اشکال را از اسلام دانسته و آن را خرافی جلوه دهند. فتحعلی آخوندزاده و آقاخان کرمانی با صراحت زیاد و بدون پرده پوشی اعتقادات دینی را به عنوان خرافات و علما را به عنوان مدافعان این خرافات مورد تهاجم قرار داده و از هیچ تهمتی فروگذار نکردند و حتی صریحاً به مقدسات اسلامی اهانت کرده و روی به تغییر خط اسلام برای قطع شدن رابطه نسلهای بعد با گنجینه بزرگ معارف اسلامی آوردند. مستشار الدوله و سپهسالار تلاش کردند تا با طرح قانون و نوشتن قانون اساسی، به نهادینه کردن افکار و عقاید غربگرایانه خود بپردازند و به آنها صورت قانونی داده و با مخالفان از موضع قدرت و حکومت برخورد کنند. 🔸میرزا ملکم خان که تفوق مادی و فنی غرب را به منزله برتری آنان در اصول فکری و روابط اجتماعی می دانست در تلاش بوده است تا با هماهنگ نشان دادن آنها با آموزه های اسلام راه را برای تأثیر پذیری مردم و دولتمردان از غرب هموار سازد. مسأله دیگر، توجه به این نکته است که گذشته از سابقه های مذهبی سنتی ملکم و یا تظاهرات اسلام خواهانه، ملکم اصولاً نمی توانست به ادیان، به چشم یک آیین و ایدئولوژی که راهنمای عمل باشد، نگاه کند. ملکم اعتقاد داشت که غرب از جهات مادی و فنی پیشرفت بسیار داشته و تفوق خرد کننده بر شرق و از جمله ایران دارد. اما ملکم در این جا دست به یک تعمیم می زند و آن پذیرش برتری غرب در زمینه های، سیاسی، اجتماعی و مقررات و روابط زندگانی نسبت به، نه تنها رفتارهای اجتماعی ملل شرق، که تعالیم و اعتقادات اینها هم در این داوری از موقعیت مطلوبی برخوردار نیست. به عبارتی دیگر دستاوردهای بشری انسان در مغرب زمین، از جهات فنی و روابط اجتماعی عملاً بر نمونه های "عینی وحی" خاصه در چهره دین و مذهب در شرق برتری دارد. ملکم با وجود این اعتقاد و باور، حاضر می شود امتیازاتی به علما و روحانیون بدهد و اسلام را همانند "اصول نظم فرهنگ" معرفی کند تا بتواند آن باور را در جامعه نشر دهد. ادامه دارد... #روشنفکری_در_ایران_و_غرب 🆔 @Jarianshenasi

📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۳۰۳ 🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل: ♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره: 🔹در زمینه مشروطه نیز همین ترفند کثیف از سوی ملکم خان و سایر همپالکی های او اجرا می شود: ملکم خان از پشتیبانان یکدنده ی آوردن ارزشهای غربی به ایران و از هواخواهان سرمایه گذاری کشورهای استعمارگر اروپا در این کشور بود. وی راه حل دشواریهای ایران را بیش از هر چیز، درآوردن رژیمی می دانست که بر پایه قانون استقرار داشته باشد. ملکم خان مانند دوستش آخوندزاده، آگاه بود که تئوری مشروطه غربی با میانی اسلام از جنبه های گوناگون، به ویژه مرتبه ای که مذمت در یک نظام مشروطه غربی می تواند داشته باشد، تفاوت دارد؛ ولی ... این مطلب را هرگز به شیوه آشکاری بیان نکرد و درنتیجه ناچار شده است مطالب ضد و نقیض بگوید. برخورد ملکم با مسأله مشروطیت مانند برخورد مستشار الدوله بود. هر دو می خواستند اسلام را با مشروطه گری گونه غربی در ظاهر آشتی دهند. 🔸این حرکت ملکم خان را محققین به عنوان یک رنسانس اسلامی» یا « پروتستانتیزم» دانسته اند که او برای نفوذ در جامعه و پیشبرد افکار غربگرایانه اش به آن توسل جسته است. از نظر وی اسلام تنها یک مذهب نبوده بلکه سیستم کامل یک سازمان اجتماعی می باشد که همگام کردن آن با تمدن از ریشه کن کردن آن آسانتر است. طرح وی شامل یک رنسانس اسلامی شبیه به رنسانس مسیحیت بود که اصلاحات لوتر را با خود به همراه آورده بود وی به منظور اجرای نقشه خود خویشتن را به صورت مدافع دینی که از قرآن ناشی می شود درآورد! #روشنفکری_در_ایران_و_غرب 🆔 @Jarianshenasi

📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۳۰۴ 🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل: ♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره: 🔹ملکم خان برای رسیدن به مقصود خود، چندکار عمده را انجام داد: ۱- ایجاد محفل شبه فراماسونی به نام فراموشخانه در ایران که بعدها به صورت مجمع و جامع آدمیت به کار خود ادامه داد. از طریق این محافل، افراد را با اصول فرهنگ و تربیت غربی - اومانیسم- آشنا و کنار گذاردن مرزبندی های فکری و اعتقادی را تحت عنوان "جهان وطنی" و پذیرش هر اعتقادی در کنار هم عملا ترویج می کرد. 🔸۲- گشودن پای شرکتها و کارکنان خارجی به ایران که قطعاً با ترویج و نشر مبانی فکری غربی و لایه های سطحی تقلید از رفتارهای اجتماعی و فرهنگی آنان همراه می شد. 🔹۳- اقدام به تغییر نگاه دولتمردان به ساختار اداری کشور و تقلید از غرب، که با رساله "کتابچه غیبی" یا "دفتر تنظیمات" شروع کرد. این دفتر خطاب به مشیر الدوله (میرزا جعفر خان که ریاست دارالشورای دولتی را به عهده داشت نوشته شده است. در این کتابچه هم ملکم خان اصول کشور داری را مانند اصول تلگراف دانسته و اولیای امور را از هر نوع ابداع در تنظیم روابط اجتماعی برحذر داشته و راه را در اخذ کامل "اصول نظم" از فرنگ دانسته است! 🔸۴۔ حمایت و دفاع از فرق شبه اسلامی و ساخته دست استعمارگران، به طوری که وی از سوی بابیها، بارها مورد تأیید قرار گرفت. آخوندزاده، ملکم را «روح القدس» می خواند. میرزا آقاخان اشاره می کند که: در میان بعضی از خطرات بابی ها این صحبت به میان آمده است که یکی از علائم ظهور امام زمان نزول عیسی مسیح از آسمانها و تبلیغ او برای یک دین واقعی می باشد. آنها اعتقاد کامل دارند که ملکم خان همان عیسی مسیح است که به ارواح مرده جان می دهد! و شیخ الرئيس (ابو الحسن میرزا) از شاهزادگان قاجار که ارتباط با عناصر منحرف از دین از جمله بابی ها را داشته است، او را (حضرت اشرف آدم) می نامد! و همه این تعابیر و ارتباط از آن جهت است که بین اندیشه و عمل ملکم خان با کارکرد بابی ها و بهایی ها، همسویی و هماهنگی وجود دارد و آن از میان برداشتن اسلام نبوی و علوی از جامعه ایرانی است. #روشنفکری_در_ایران_و_غرب 🆔 @Jarianshenasi

📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۳۰۵ 🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل: ♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره: در تقریرات ملکم خان به فتحعلی آخوند زاده بویژه در بخش حکمت و فلسفه ادیان، صراحت زیادتری را نسبت به عقاید وی مشاهده می کنیم. او معتقد است که نیاز آدمی به اخلاق سبب شده تا او به موجودی خیالی که صاحب تمامی صفات عالی است یعنی خدا معتقد شود! اگر وسیله ای پیدا شود که بدون نیاز به این "موجود ماوراء طبیعی" صاحب اخلاق حسنه شویم، آن وقت اعتقادات و عبادات که لازمه کسب اخلاق بودند، ساقط می شوند!! به عقیده او علت رونق ادیان در آسیا همانا عدم موفقيت انتشار علوم و فرهنگستان است. اما در غرب که این موفقیت به دست آمده است، نیازی به دین نیست! او در این اعتقاد به صراحت علم را در برابر دین قرار می دهد و اصالت را به علم می دهد. این همان فرهنگ سکولاری است که همواره منورالفکران به دنبال تثبیت آن با تئوری پردازی ها و کسب مناسب سیاسی و قدرت بوده اند. 🔸میرزا حسینخان سپهسالار در همین اندیشه بود که در دوران صدارتش از ورود روحانیون به عرضه سیاست جلوگیری می کرد: "مداخله در امور دولت را به ایشان(روحانیون) تجویز نمی کردم. چنین عملکردی از این تفکر در سپهسالار ناشی می شود که: کارهایی که به امور معاش و زندگی تعلق دارد، باید از کارهایی که به امور معاد و آخرت متعلق است انفکاک یافته، برای امروز دنیوی به زبان فارسی فقره به فقره قانونها نوشته شود. امین الدوله در خاطرات سیاسی خود می نویسد: از نظر اعتقادات مذهبی و رابطه با روحانیون مشیرالدوله [سپهسالار] چندان پایبندی به مذهب نداشت. به دین و مذهب و اصول مسلم شریعت اسلامی توجهی مبذول نمی نمود و بیشتر معتقد به افسون و دعا بود. در زمان صدارت وی دراویش صاحب نفس و رمال و اعدادیون بازاری گرم داشتند. البته میدان دادن صدر اعظم به دراویش و رمالها و اعدادیون، بیشتر به جهت سست کردن اعتقادات دینی مردم و مشغول کردن آنان به خرافات بود که قطعاً عقل و اندیشه را تعطیل و حوزه نفوذ روحانیون را تهدید می کرد. 🔹میرزا حسینخان در زمانی که در عثمانی به عنوان سفیر ایران حضور داشت که مصادف بود با پایان جنگهای کریمه به نفع غربیها و عقد قرارداد "وینه" و اجبار امپراتوری عثمانی به اجرای اصلاحات مورد نظر دول پیروز غربی در سرزمینهای تحت حکومتش گردیده بود- گزارشگر لحظه به لحظه تحولات غربگرایانه عثمانی به دربار ایران بود و شاه را تشویق می کرد که به همان نوع اصلاحات دست بزند. مشیرالدوله، گزارشگر تحولات عثمانی که میخواست دولت را به اصلاحات برانگیزاند، پیشرفتهای همسایه رقیب را به رخ بزرگان ایران می کشید شاید منفعل گردند و عبرت آموزند. نامه های میرزا حسینخان به شاه و دربار ایران حجم بزرگی از اسناد آن دوران را تشکیل می دهد که در تمامی آنها تفکر غربی و اندیشه جدایی دین از سیاست موج می زند. ادامه دارد... #روشنفکری_در_ایران_و_غرب 🆔 @Jarianshenasi

📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۳۰۶ 🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل: ♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره: میرزا حسینخان نامه سرگشاده مصطفی پاشا شاهزاده مصری در انتقاد از اصول حکومت عثمانی و وجوب نظام جدید غربی به سلطان عبدالعزیز را پیوست نامه خود می کند و در شرح آن می نویسد: مصطفی پاشا در کاغذ خود چاره کار را منحصر به تشکیل مجلس پارلمنت و جمعیت مبعوثان ملت تصور نموده است .... بعد از آن که ترجمه این عریضه به اطلاع عامه اهالی داخله و خارجه در اسلامبول رسید، اذهان و افکار عمومی زیاده از حد تغییر نموده و همه مردم افکار مصطفی پاشا را تصدیق نمودند و در هر محفلی از این مذاکرات می شود. شریف ماردین نویسنده ترک شرحی بر این نامه دارد که ریشه های این تفکر را بیان می کند: گفته اند که طرح اصلی آن نامه را نویسنده ای از اهل رومانی پرداخته بود ... و جوهر مطلبش این است که انحطاط اخلاقی و معنوی ترکان عامل تنزل دولت عثمانی گشته . . . اما جلو آن را می توان گرفت و از نو بر طریق تعالی افتاد. باید فهمید که حقوق مردم را اصول دیانت نمی تواند معین گرداند! و باید شناخت که چیزی به عنوان سیاست نصرانی و سیاست اسلامی وجود ندارد؛ چه یک سیاست هست و بس. و سیاست تجسم عدالت است!! فریدون آدمیت، هم در شرح این نامه می نویسد: اندیشه ای که نویسنده پرورانده، همان اصول لیبرالیسم است. پایه سیاست را بر اخلاق نهاد و به جدایی سیاست از دیانت تأکید نموده است. 🔸میرزا حسینخان اصلاحات غربی اجباری در عثمانی را که به انزوای دین از جامعه و ترویج لایه غربزدگی و قشر سطحی تفکر و تمدن غربی در این کشور گردید را عامل نجات و فلاح این کشور معرفی می کند: این اوقات دول فرنگستان به اصرار و ابرام، دولت عثمانی را مجبور خواهند نمود که اصلاحات عدیده در امورات دولت مجرا دارند. اگرچه در ابتدای امر این اصرار و اجبار دول خارجه، به نظرها تلخ و ناگوار می آید ولكن بالاخره موجب نجات و فلاح و ترقی خواهد گردید ... چون خود اینها (حکومت عثمانی) به میل خود، چنانچه شاید و باید اصلاح عمده به قسمی که در اروپا متداول است معمول نمی دارند ... مقصود این است که اصرار دول فرنگستان در اصلاحات عثمانی موجب خیر این دولت و ملت خواهد گردید. 🔹ملاحظه می کنیم که چگونه این منورالفکر سکولار، تحمیل فرهنگ غرب را به یک کشور مسلمان می پذیرد و از آن استقبال کرده و همان رویه را به دولتمردان ایران پیشنهاد می کند. این که میرزا حسینخان سردمدار واگذاری قراردادهای اقتصادی کلان به شرکتها و دولتهای غربی بود را از این زاویه می توان تحلیل کرد. این قراردادها مهمترین سودی که برای منورالفکران داشت باز کردن مرزهای اعتقادی و فکری مردم شیعه به روی افکار و عادات و رسوم غربی بود. از بین بردن فرهنگ ملی و اسلامی در قبال پذیرش فرهنگ غربی، هدف اصلی این مجذوبان غربزده بی هویت بود. ادامه دارد..‌. #روشنفکری_در_ایران_و_غرب 🆔 @Jarianshenasi

📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۳۰۷ 🔰فصل دوم: مسائل فکری و فرهنگی و نقش منورالفکران و علماء در این مسائل: ♦️۱ ) نقش منورالفکران در مسائل فکری و فرهنگی این دوره: آخوند زاده که مدعی بود پروتستانتیزم اسلامی، راه دوام دین اسلام است، در تعریف خود از این اصطلاح می گوید: پروتستانتیسم عبارت از مذهبی است که حقوق الله و تکالیف عباد الله جميعاً در آن ساقط بوده فقط حقوق الناس باقی بماند. حقوق الناس هم در حوزۀ قانون قرار می گیرد، پس دین یعنی هیچ! او در ادامه فکر رفع تکلیف، بدانجا می رسد که یکسره وحی و معجزات را در کنار رمل و خرافات قرار داده، آنها را نفی می کند: فیلسوف عبارت از آن چنان شخصی است که در علوم عقلیه کامل باشد و سبب حکمت جميع اشیاء را بر وفق قانون طبیعت، مشخص نماید و هرگز به خوارق عادت و معجزات و وحی و کرامات و رمل و جفر و ... باور نکند و به وجود ملائکه و اجنه و شياطين... مطلقاً معتقد نباشد... به اصطلاح "اهالی فرنگستان"در دنیا کاملتر از «فیلسوف» وجود نمی باشد! 🔸او که در تصنیف کمال الدوله وقاحت را به نهایت می رساند و به ساحت ادیان الهی به ویژه اسلام و اعتقادات شیعه اهانت می نماید و از ترس واکنشهای مسلمانان، می خواهد تا این مکتوبات به نام او چاپ نشود، هدف نهایی خود را مشخص می کند: بعد از چندی به خیال این که سد راه الفبا جدید و سد راه سویلزاسیون در ملت اسلام، دین اسلام و فناتیزم آن است، برای هرم اساس این دین و رفع فناتیزم و برای بیدار کردن طوایف آسیا از خواب غفلت و نادانی و برای اثبات وجود پروتستانتیزم در اسلام به تصنیف کمال الدوله شروع کردم این کمال الدوله تصنیفی است که نظیرش بدین وضوح و بدین دلایل تا امروز در حق دین اسلام به قلم نیامده است. 🔹او در توصیه های خود به مشیرالدوله (میرزا حسینخان) در سنه ۱۸۷۴ میلادی می نویسد: خون تازه عبارت از ایجاد الفباء جدید و تعلیم علوم فرنگستان است. و در نامه خود به شاهزاده فرهاد میرزای قاجار عموی ناصر الدین شاه در اکتبر ۱۸۷۵ مدعی می شود که: در ممالک اسلامیه قبل از تغییر خط قدیم هیچگونه تنظیمات جدیده و قوانین پولیتیکه نتیجه نخواهد بخشید و ترقی ملت اسلام صورت پذیر نخواهد شد. یعنی آنچه در عثمانی (ترکیه) اتفاق افتاد و رابطه یک ملت با عقبه تاریخی و اعتقادی و نیز مفاخر خود قطع شده، بی هویت در دامان هزار لایه فریب غرب رها گردیده، همان چیزی که جواهر لعل نهرو، بنیانگذار انقلاب هند، می گوید: تغییر دادن خط مرسوم در یک زبان که گذشته ای غنی و بزرگ در پشت سر خود دارد تغییر حیاتی و پراهمیتی است که همه چیز را تغییر می دهد، زیرا خط با ادبیات ارتباط و پیوند دارد... چنین تغییری تقریباً دیوار عبور ناپذیر میان ادبیات قدیم و جدید وجود خواهد آورد و ادبیات قدیم به صورت زبانی خارجی و مرده درخواهد آمد... ادبیات ما نه فقط غنی و گرانبهاست بلکه با تاریخ و طرز تفکر ما پیوسته است و با زندگی توده های ملت ما پیوند و ارتباط بسیار نزدیک دارد. ادامه دارد... #روشنفکری_در_ایران_و_غرب 🆔 @Jarianshenasi

🔴 بیانات رهبر انقلاب پس از مراسم روضه حضرت امام حسن عسکری(علیه‌السلام). ۱۳۸۲/۲/۲۰ 🆔 @Jarianshenasi

🔴 نوحه های امام حسن عسکری (ع) #زمینه (شکسته بغضم اشکام بی امونه) شهادت امام حسن عسکری علیه السلام سال 1390 مسجد مقدس جمکران 🆔 @Jarianshenasi

🔴 چگونه امام حسن عسگری(ع)، شیعیان را برای غیبت فرزند خود آماده می‌کرد؟ 🔹حجت‌الاسلام عالی 🆔 @Jarianshenasi

🔴 نماهنگ | امام حسن عسکری(علیه‌السلام)؛ عزیزِ غریب 🆔 @Jarianshenasi