eitaa logo
Smart English
2.2هزار دنبال‌کننده
92 عکس
86 ویدیو
8 فایل
#آموزش_مکالمه_زبان_انگلیسی به جامعه پویای یادگیری زبان انگلیسی ما در ایتا بپیوندید. از ارتباط با ما برای پرسش‌ها، بازخوردها یا پیشنهادات خود لذت ببرید. https://eitaa.com/jaridehenglish @Esmaeiles4jarideh. ۰۹۳۸۳۴۳۳۵۰۶
مشاهده در ایتا
دانلود
76.6K
🔻The power is out. برق قطع شده. 🔻There was a power outage. برق قطع شد. https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
کسی می دونه برق اومد چی میشه
Hi teacher The power is back on. برق اومد.
تنها یک نفر مشاق یادگیری هست اینم جواب آن بزرگوار
19.9K
71.4K
🔻Why should I care? چرا باید اهمیت بدم؟ 🔻I don’t care! اهمیت نمی دم! https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
97.4K
🔻I don’t mind. برام مهم نیست! / بنظرم اشکالی نداره! 🔻It doesn’t matter to me. برام مهم نیست. https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
121.6K
🔻How often do you make dinner? هر چند وقت یکبار تو شام درست می کنی؟ 🔻I rarely make dinner. من به ندرت شام درست می کنم. https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
101.5K
🔻I work part-time. پاره وقت کار می کنم. 🔻I work full-time. تمام وقت کار می کنم. 🔻I work from home. دورکاری می کنم.(از خونه کارامو انجام میدم) https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من. @Esmaeiles4jarideh
63K
🔻How is it going? اوضاع چطوره؟ 🔻Can't complain! شکر، می‌گذرونیم! https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
✅واحد های شمارش در انگلیسی: 📔A pile of books. 📔یک دسته کتاب. 📃A bundle of news papers. 📃یک دسته روزنامه. 🍇A bunch of grapes. 🍇یک خوشه ی انگور. 💐A bunch of flowers. 💐یک دسته گل. 🌑A lump of coal. 🌑یک تکه زغال. 👞👞A pair of shoes. 👞👞یک جفت کفش. 💧A drop of water. 💧یک قطره آب. 🍽A stack of plates. 🍽یک دسته بشقاب. 🪑A row of seats. 🪑یک ردیف صندلی. 🧿A string of beads. 🧿یک رشته مهره. 🧶A ball of string. 🧶یک کلاف کاموا. 👨‍👩‍👧‍👦A crowd of people. 👨‍👩‍👦‍👦یک جمعیت از مردم. https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
282.2K
44.6K
🔻Mind your step. جلوی پاتو نگاه کن. 🔻You put me to shame. آبروی منو بردی. https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
20.6K
🔻Never mind. مهم نیست.
63K
🔻Don't pick on me. سر به سر من نذار. 🔻The odds are against me. شانس زیادی ندارم. https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
30.5K
🔻It's not economical for me. برام مقرون به صرفه نیست. https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
22.8K
🔻Good for you. خوش به حالت. @Esmaeiles4jarideh
72.5K
I ache for her. دلم برایش پر میزند. Don't take long. طولش نده. https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
سلام امروز یک متن آموزشی میفرستم اونو بخونید و نسبت به قضاوت هایمان تجدید نظر کنیم.
Different answer A Teacher teaching Maths to a seven year-old Arnav asked him, “If I give you one apple and one apple and one more apple, how many apples will you have?” Within a few seconds Arnav replied confidently, “Four!” The dismayed teacher was expecting an effortless correct answer (three).She was disappointed. “Maybe the child did not listen properly”, she thought. She repeated, “Arnav, listen carefully. It is very simple. You will be able to do it right if you listen carefully. If I give you one apple and one apple and one more apple, how many apples will you have? "Arnav had seen the disappointment on his teacher’s face. He calculated again on his fingers. But within him he was also searching for the answer that will make the teacher happy. This time hesitatingly he replied. “Four…..”The disappointed stayed on the teacher’s face. She remembered Arnav loves Strawberries. She thought maybe he doesn’t like apples and that is making him lose focus. This time with exaggerated excitement and twinkling eyes she asked, “If I give you one strawberry and one strawberry and one more strawberry, then how many will Arnav have?" Seeing the teacher happy, young Arnav calculated on his fingers again. There was no pressure on him, but a little on the teacher. She wanted her new approach to succeed. With a hesitating smile young Arnav enquired, “Three"? The teacher now had victorious smile. Her approach had succeeded. She wanted to congratulate herself. But one last thing remained. Once again she asked him, “Now if I give you one apple and one apple and one more apple, how many will you have?" Promptly Arnav answered, “Four!" The teacher was aghast. ”How Arnav, How?” she demanded in a little stern and irritated voice. In a voice that was law and hesitating young Arnav replied, “Because I already have on apple in my bag” Moral of the Story: When someone gives us an answer that is different from what we are expecting, not necessarily they are wrong. There may be an angle that we have not understood at all. https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
جواب متفاوت یه معلم که به آرناو 7 ساله ریاضیات تدریس می کرد از او پرسید،" اگه من یه سیب و یه سیب دیگه و یه سیب دیگه بهت بدم، چندتا سیب خواهی داشت؟" در چند ثانیه آرناو خیلی مطمئن جواب داد، "چهارتا!" معلم ناامید توقع یک جواب خیلی ساده رو داشت.(سه) او ناامید شده بود. او فکر کرد "شاید بچه درست گوش نکرده". او تکرار کرد" آرناو درست گوش کن. خیلی ساده است. تو می تونی جوابشو بگی اگه درست گوش کنی. اگه من یه سیب و یه سیب دیگه و یه سیب دیگه بهت بدم، چندتا سیب خواهی داشت؟" آرناو احساس ناامیدی رو توی صورت معلمش دید. او با انگشتانش دوباره محاسبه کرد. اما او به دنبال جوابی بود که معلم رو خوشحال کنه. جستجوی او برای جواب درست نبود. این بار با دودلی جواب داد"چهارتا..." نا امیدی و یاس توی صورت معلم موج میزد. معلم به خاطر آورد که آرناو عاشق توت فرنگیه. فکر کرد شاید چون سیب دوست نداره کنترلش رو از دست میده. این بار با شوق زیاد و خیلی سریع پرسید،" اگه یه توت فرنگی و یه توت فرنگی دیگه و یه توت فرنگی دیگه بهت بدم، آرناو چندتا توت فرنگی خواهد داشت؟" با دیدن معلم خوشحال، آرناو جوان دوباره با انگشتاش محاسبه کرد. هیچ فشاری روی او نبود، اما یه کمی فشار روی معلم بود. او می خواست با فکر جدیدش به موفقیت برسه. با یه خنده تردید آمیز آرناو جوان جواب داد" سه تا؟" حالا معلم یه خنده پیروزی را داشت. فکرش جواب داد. او می خواست به خودش تبریک بگه. اما یه چیز باقی مونده بود. یه بار دیگه ازش پرسید،" حالا اگه یه سیب و یه سیب دیگه و یه سیب دیگه بهت بدم چندتا سیب داری؟" آرناو به سرعت جواب داد،" چهارتا!" معلم مات و مبهوت ماند. او با لحن کمی خشمگین و عصبانی پرسید" چطور آرناو، چطور؟" آرناو جوان با لحن آرام و با تامل جواب داد،" چون من در کیفم یه سیب دارم". پند اخلاقی داستان: زمانی که کسی به شما جواب متفاوتی از چیزی که شما توقع دارید می دهد، لزوماً اشتباه نیست. شاید جنبه دیگری وجود دارد که ما اصلاً متوجه نشده ایم. https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
133K
🔻Keep up the good work. به کارت ادامه بده. 🔻You’re doing great. داری عالی کار میکنی. https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
73.1K
🔻That was a nice try. تلاش خوبی بود. 🔻Don’t give up! / Hang in there. تسلیم نشو ...ادامه بده. https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
77.8K
🔻That’s a real improvement. پیشرفتت واقعاً خوبه. 🔻You can do it. تو میتونی انجامش بدی. https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh
55.8K
🔻Nice job! / You did great! آفرین...عالی کار کردی. 🔻Give it your best shot. تمام سعیت و بکن. https://eitaa.com/jaridehenglish راه ارتباطی با آیدی من @Esmaeiles4jarideh