eitaa logo
آکادمی جریان
605 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
0 فایل
ارائه دهنده دوره های علمی_اموزشی و برگزار کننده رویداد های فرهنگی و جهادی #روانشناسی #زبان_های_خارجه #ورزشی #علمی #تحصیلی #قرآنی #هنری #فناوری #درآمدزایی برداشت مطالب و دلنوشته ها فقط با ذکر منبع🙏 🍀🌻در جریان باشید🌻🍀 @jaryan_ins
مشاهده در ایتا
دانلود
•|📝👀|• تقلب یڪ‌جاجایزهست☝️🏽 اونم؛ درامتحاناٺ الهی‌وسختی‌ها... کہ‌بایدسرمونُ‌بگیریم‌بالاو از رو برگهٔ‌زندگۍشھـدا کنیم🙂♥️ 🕊
✋🏽 میگفت: میدونی‌ فرق‌ بی‌ نماز با شیطون‌ چیه؟! شیطون‌‌ به‌ آدم‌ سجده‌ نکرد بی‌ نماز به‌ خدا سجده‌ نمیکنه💔.. +وای‌ به‌ حالمون‌ که‌ گاهی‌ از شیطون‌ هم بدتریم! رفیق حواست به نمازت باشــه🙂!
‹☔️͜͡⛅️› چِطور‌بخـٰاطر‌‌‌برنـٰامہ‌مورد‌علـٰاقہ‌مون‌ یـٰا‌یہ‌موضوع‌‌ودَغدغہ‌کوچیک‌نمـٰازمون‌رو فَراموش‌مۍ‌ڪُنیم...؟! مثل‌ِاینکہ‌یـٰادمون‌رفتہ.. حَضرت‌زِینب‌شب‌ِ‌شهـٰادت‌برادر‌‌ِشم‌ حتی‌ٰنمـٰاز‌شبِش‌رو‌فَراموش‌نڪَرد...! مـٰایۍکہ‌شُعـٰارمون کُلنـٰا‌فدآک‌یـٰا‌زینبہ... نبـٰاید‌اینجورۍ‌بـٰاشیم! -زینب‌وآرزندگۍڪُنیم! ¦⛅️⃟☔️¦↫
. پرچم هر شھید ڪہ بالا رفتھ عزتۍ ڪھ هر شھید پیدا ڪرده هر کدوم یک خطۍ رو مراقبت ڪردن یڪی نگاه بہ نامحرم،یڪۍ احترام بہ پدر و مادر و ... مراقبت ڪردن . . تو چۍ و مراقبت ڪردۍ ؟!
گاهی‌وقتا‌‌به‌شوخی‌می‌گفت درجه‌برای‌آبگرمکن‌‌است.. "به‌درجه‌اعتقادی‌نداشت و‌دنبالش‌‌هم‌‌نمی‌رفت روی‌لباسش‌‌هم‌‌نمی‌زد" می‌گفت‌درجه‌رو‌باید‌خدا‌‌ بده‌تاشهادت‌نصیبت‌بشه‌...♥️ 🌱''!
<💙🚎> وابَستِگے‌بھ‌هرچِیز؎‌براۍ‌انسان ضَرر‌دارھ..! چِه‌انسان‌اون‌و‌داشتہ‌باشہ👀. ‌چہ‌نَداشتہ‌باشہ...! تَنھا‌وابِستِگے‌مـُفید‌دَرعالم، وابستگے‌بہ‌خدا‌و‌اولیاءخداست . . . اگر‌عَلاقہ‌خودمون‌روبِہ‌خُدا‌واولیـٰائش ‌دَرحدِوابستگےبالـٰابِبَریم♥️'! تازھ‌طعم‌زِندِگے‌وعِشق‌‌رومیفَھمیم‌ واز‌تَنھایے‌وافسُردِگےخـٰارج‌میشیم . . !
عیدى‌ماازعلى‌باشد‌به‌دست‌فاطمه مدح‌‌مولا،صحن‌زهرا،زير‌باران‌نجف :)✨
امشب‌ملائـک‌برنبـی‌تبریک‌گفتنـد.. تاصبـح‌گردخانه‌اش‌پرواز‌کردنـد.. آن‌دم‌که‌سـر‌زد‌روی‌زهـرا سادات‌زین‌مـادر‌به‌عالم‌نـازکردند.. :)!
Ali Ghelich - Madaram.mp3
6.89M
♥️‌🎶 عشقِ اول و آخرم ... ♡مادرم♡
روز نگهبانای سیب زمینی سرخ کرده مبارک🙂😂❤️
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 🔻قسمت بیست و ششم ❇يادم هست در خاطرات ابراهيم هادي خواندم كه هميشه دنبال گره گشايي از مشكلات مردم بود. 🔗اين شهيد والامقام به دوستانش گفته بود: از خدا خواسته ام هميشه جيبم پر پول باشد تا گره از مشكلاتت مردم بگشايم. ♦من دقيقاً چنين شخصيتي را در هادي ذوالفقاري ديدم. او ابراهيم هادي را الگوي خودش قرار داده بود. دقيقاً پا جاي پاي ابراهيم مي گذاشت. 🔘هادي صبحها تا عصر در بازار آهن كار مي كرد و عصرها نيز اگر وقت داشت، با موتور كار مي كرد. اما چيزي براي خودش خرج نمي كرد. ⚫وقتي مي فهميد كه مثال هيئت نوجوانان مسجد، احتياج به كمك مالي دارد دريغ نمي كرد. 🔵يا اگر ميفهميد كه شخصي احتياج به پول دارد، حتي اگر شده قرض مي كرد و كار او را راه مي انداخت. هادي چنين انسان بزرگي بود. 💟من يك بار احتياج به پول پيدا كردم. به كسي هم نگفتم، اما هادي تا احساس كرد كه من احتياج به پول دارم به سرعت مبلغي را آماده كرد و به من داد. 🔲زماني كه ميخواستم عروسي كنم نيزهفتصد هزار تومان به من داد. ⭕ظاهراً اين مبلغ همه ي پس اندازش بود. او لطف بزرگي در حق من انجام داد ومن کم کم پولش را پس دادم. ⬅ادامه دارد..... 📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 🔻قسمت بیست و هفتم ✳زماني كه براي تحصيل در قم مستقر شده بودم، يك روز به هادي زنگ زدم و گفتم: فاصله ي حجره تا محل تحصيل من زياد است و احتياج به موتور دارم، اما نه پول💵 دارم و نه موتورشناس هستم. ♦هنوز چند ساعتي از صحبت ما نگذشته بود كه هادي زنگ زد. گوشي را برداشتم. هادي گفت: كجايي⁉ ☑گفتم: توي حجره در قم.گفت: برات موتور خريدم و با وانت آوردم قم، كجا بيارم❓ ‼تعجب کردم. کمتر از چند ساعت مشکل من را حل کرد. نمي دانيد آن موتور چقدر كار من را راه انداخت. ✳بعدها فهميدم كه هادي براي بسياري از اطرافيان همين گونه است. او راه درست را انتخاب كرده بود. هادي اين توفيق را داشت كه اينگونه اعمالش مورد قبول واقع شود. ✴كارهاي او مرا ياد حديث امام كاظم در بحاراالنوار، ج ۷۵ ،ص ۳۷۹ فرمودند: 💎 همانا نيكي كردن به برادرانتان در حد توانتان است واگر چنين نکنيدهيچ عملي از شما پذيرفته نمي شود. 🔲هادي درباره ي كارهايي كه انجام ميداد خيلي تودار بود. از كارهايش حرفي نمي زد. بيشتر اين مطالب را بعد از شهادت هادي فهميديم. 🔗وقتي هادي شهيد شد و برايش مراسم گرفتيم، اتفاق عجيبي افتاد. من در كنار برادر آقا هادي در مسجد بودم. 💧يک خانمي آمد و همينطور به تصوير شهيد نگاه مي كرد و اشك می ریخت.... ⬅ادامه دارد 📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش