#شهیدانه
#شهیدبابکنوریهریس
#خاطره🎞
| دختری میگفت:
من همکلاسی بابک بودم.
خیلیییی تو نخش بودیم هممون...
اما انقد باوقار بودکه همه دخترا میگفتند:
" این نوری انقد سروسنگینه حتما خودش دوس دختر داره و خیلی عاشقشه !" 😏
بعد من گفتم میرم ازش میپرسم تاتکلیفمون روشن بشه...
رفتم رو دررو پرسیدم گفتم :
" بابک نوری شمایی دیگ ؟! :/ "
بابک گفت : "بفرمایید ."
گفتم:
" چراانقد خودتو میگیری ؟؟
چرا محل نمیدی به دختراا؟؟!! "
بابک ی نگاه پر از تعجب و شرمگین بهم کرد
و سریع رفت...
و واینستاد اصلا!
بعدها ک شهیدشد ،
همون دخترا و من فهمیدیم بابک عاشق کی بوده
که بہ دخترا و من محل نمیداد...
عاشق بود...
خیلی هم عاشق بود...
عاشقحضرتزینبوشهادت...🥺💔|
#خاطــره🎞
رفیقشہید:
«هرموقعصحبتشهادٺمیشد؛
بابڪهمیشہبہمنمیگفت:
"خوشبہحالٺوساداٺی
وشهادٺبہتونزدیڪٺره"
اۍڪاشهیچوقتاینحرفونمیزد.
بااینحرفشخیلیمنوسوزوند🥺💔»
#خاطره
حلقه آتش🔥
گاهی از دست بعضی آدمها ناراحت میشدم و درد و دل میکردم و گله مندی داشتم.😞
میگفت که خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند. آتش دارد دورمان حلقه میزند❗️و به این شکل به من می فهماند که #غیبت نکنم.☝️
📝|نقل شده از #مادر_بزرگوار_شهید محمدرضا دهقان امیری🌹
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀
@kjsjauuwouy
○°○°°○°○°°○°○°°○°
اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#مدافعچادر
#خاطره ای از همرزم شهید بابک نوری هریس🌸🍃
همان روز شهادتش دیدم یه گوشه نشسته داره مینویسه توحال خودش بود...
من به شوخی گفتم آقاچی مینویسی بروپشت دوربین یا خودش میادیانامه اش یه شعرهم براش خوندم باخنده گفت عموبعدمیخونی🙈
گفتم بعدکجاست🤨😄
چندساعت بعدکه شهیدشدجلوی بیمارستان کاغذراازجیبش درآوردم مقداری مقدمه داشت داخل همان مقدمه نوشته بودنوشتن هرروزراازپدرم یادگرفتم ونوشته بودکه امروزاینجایه جوریه میگن شهادت فکرکنم اینجایکی شهیدمیشه آدمهاهمه یه شکلین همه خوبن خدایاآیامیشه؟؟؟
عموشاهین همین حالاآمدومیگه که یاخودش میادیانامه اش وووودیگه نتونستم بقیه رابخونم گریه امونم نداد😭
@kjsjauuwouy
○°○°°○°○°°○°○°°○°
اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#مدافعچادر
‹📞›
•°
|هم دانشگاهی شهید|
دخترے میگفت:
من ھم کلاسی بابک بودم.
خیلییییی تو نخش بودیم ھممون...
اماانقدر باوقاࢪبود کہ ھمہ دخترامگفتند:
"این نوری اینقد سروسنگینہ حتما خودش دوست دختر داره و عاشقشه!"😏
بعد من گفتم میرم ازش میپرسم تاتکلیفمون ࢪوشن بشہ...
رفتم ࢪودࢪࢪوپرسیدم گفتم:
"بابک نوری شمایی دیگه؟!"
بابک گفت:"بفرمایید."
گفتم:"چرااینقد خودتو میگیری؟!
چرامحل نمیدی به دخترا؟!"
بابک یہ نگاه تعجب و شرمگین بهم کردوسریع ࢪفت وواینستاد اصلا!
بعد هاکہ شهید شد،
همون دختراو من فهمیدیم بابک عاشق کی بوده کہ
به دخترا و من محل نمیداد...
•°
🔗📓¦⇢ #خاطره شهید بابک نوری
@kjsjauuwouy
○°○°°○°○°°○°○°°○°
اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#مدافعچادر
#خاطره
{رفیقشہید}
[روایتےازتو🧡]
🌼برای اولین بار و آخرین بار که شهید بابک #نوری و شهید عارف #کایدخورده رو دیدم زمانی بود بچه های مقاومت ل ۲۵ کربلا حدود ۲۵۰۰تا ۳۰۰۰متر به داخل خاک دشمن نفوذ کرده بودند.💫
🌻 با بچه های ل ۲۵کربلا مازندران تازه رسیده بودم به خط. زمانی که رسیدم گلوله های خمپاره و توپ بیست و سه مثل بارون به سمت بچه ها میومد.🌷
🦋 از ماشین که پیاده شدم با لحجه خودم چند تا متلک به داعشی ها👹 انداختم.
🌱بعد دیدم دونفر از بچه های موشکی چند متر اون طرف تر دارن میخندند...😂
من هم همینطور که میخندیدم با اونها(دو شهید بزرگوار) دست دادم🤝، خدا قوت گفتم رفتم تو سنگر خود و چند دقیقه بعد صدای
#لبیک_یازینب✨
#لبیک_یامهدی✨
#لبیک_یاخامنهای✨
شهیدان نوری و کاید خورده نظری به گوشمان👂رسید...
💫زمانی که برگشتم به سمتشان دیدم با ترکش خمپاره زخمی شدن وبچه ها آنها دارن انتقال میدن به عقب...💔
هیچ وقت رفـاقـــت وخنـده ها و
خوشــحالی دو شهید گرانقدر رو توی اون درگیری فراموش نمی کنم...✨🍃
💞هیچ وقت!
اون دو رفیـق آماده پـرواز بودن بالها شونو آماده کرده بودن ...🕊💚»
@kjsjauuwouy
○°○°°○°○°°○°○°°○°
اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#مدافعچادر
#خاطــره🎞
رفیقشہـید :
رفتہبودیمراهیاننور
موقعایکہرسیدیمخوزستان،
بابڪهرگزباکفشراهنمیرفت❌
پیادهتویہاونگرما🌤
"میگفت :وجببہوجباینخاڪ
روشهیدانقدمزدن ..👣
زندگےکردندراهرفتند ...
خونشهیدانموندراینسرزمینریختہشده🩸
وماحقنداریمبدونوضووباکفشدراین
سرزمینگامبرداریم ."
هرگزبابڪدراینسرزمینبدونوضوراهنرفت
وباکفشراهنرفت ...
#شهید_بابک_نوری
@kjsjauuwouy
○°○°°○°○°°○°○°°○°
اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#مدافعچادر