eitaa logo
آکادمی جریان
606 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
0 فایل
ارائه دهنده دوره های علمی_اموزشی و برگزار کننده رویداد های فرهنگی و جهادی #روانشناسی #زبان_های_خارجه #ورزشی #علمی #تحصیلی #قرآنی #هنری #فناوری #درآمدزایی برداشت مطالب و دلنوشته ها فقط با ذکر منبع🙏 🍀🌻در جریان باشید🌻🍀 @jaryan_ins
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◽️ ‌تا نیایی گِره از کار بشر وا نشود... 💙 یا اباصالح المهدی
🤔 یڪ جاسوس 👤اسراییلے اجیر شد چمراݩ 🕊رو ترور کنہ بعداز یڪ هفتہ تعقیب👀 و مراقبٺ ❤️ رفتار و کردار شهید چمراݩ شد. انصافاً یڪ هفتہ مراقب ما باشن چطورمیشہ؟!🤔 عاشق دیݩ و مذهب ما میشݩ یا...؟! 🥀 ...!؟
شهیدی که به جای المان سر از سوریه در آورد:))) شهید بابک نوری✨🇮🇷
「💔🕊」 یہ‌آقایے‌بودبھ‌اسم‌آقاحسین‌ڪه توےآخرین‌مداحیش‌گفت: یعنے‌قسمت‌میشه منم‌شهیدبشم‌توسوریه؟ ‌ دقیقابعدازاون‌مداحے رفت‌سوریه‌و شد🙃💔
📢 اگر زنان چادری می‌خواستند، نشان‌شان می‌دادم عرقی که در فصل گرما بخاطر حفظِ حجاب می‌ریزند، دانه دانه‌اش خورشید است شما خورشیدِ خدا هستید :) +ایت‌الله‌بهاء‌الدینی
🌱 روح الإنسان تتغذى من أعماله فانتبه ماذا تطعمها.. شّهيد مرتضى مطهّري |
قدر زر را زرگر شناسد•• وقتی در دوئل تاریخی فرعون و موسی، *فرعون به ساحرانش گفت:* سِحرتونو به نمایش بزارید! *ساحران فرعون ؛ که متخصصین امر جادوگری بودند، وقتی سحرشون و نشون دادند،* جماعت تماشاچی انگشت به دهان که شدند هیچ، همه منکوب شدند! *حسابی که قدرت نمایی کردند!* *فرعون باد به غَب غَب انداخت !* حالا خداوند به موسی گفت: *موسی عصا تو‌ بنداز !!* موسی چوپان بیابان‌گرد کُجا، ساحران دربار حکومت فرعون کجا?? *موسی عصارو انداخت، به اذن الله، عصا تبدیل به اژدها شد و سحر ساحران رو بلعید!!!* پشمای ساحرا که ریخت هیچ••• *😁، اولین نفرایی که ایمان آوردند کیا بودند؟ خودِ ساحران فرعون !!* چرا؟ چون خودشون این کاره بودند! *کار بلد بودند* *متخصص امر بودند، در واقع* *تکنوکرات بودند،* *فن سالار بودند،* اونا بهتر از عوام میدونستند که چی به چیه؟ *این دیگه سحر و جادو و ادا اصول نیست،* *این معجزه است!* اینجا دکترینه! *یعنی ساحران فرعون غلاف کردن، بقیه دیگه مهم نبود چی فکر میکنن !!* اما در زمان حاضر : وقتی پهپاد گلوبال هاوک سوپر مدرن نامرئی در لبه تکنولوژی جهان، توسط سامانه سوم خرداد نیروی هوا فضای سپاه ساقط شد، *اسپوتنیک روسیه به نقل از ژنرال های روس گفت: ایرانی ها یک سلاح خارق‌العاده دارند !!،* در واقع اون متخصصین امر که تشتک هاشون پرید، هستن که قضیه رو فهمیدن؛ دیگه مهم نیست یارو تو تاکسی چی قُدقُد می‌کنه!☺️ *آنگاه که ولادیمیر پوتین ؛ افسر ارشد KGB و رئیس جمهور اَبَر قدرت بلوک شرق، دست به سینه میشینه جلو رهبر انقلاب ما* ، دیگه مهم نیست افراد واداده حَرّافی چون *زیباکلام و تاج‌زاده و*... چی قِرقِره میکنن😉! و وقتی *ژنرال های چهارستاره سنتکام هنوز هم میگن: "ما هرجا میریم به سَد میخوریم#،"* دیگه اون بَبو گُلابی خِرفت تو دانشگاه واسه ما فَسانه است *✋😉! اون ژنرال ارتش آمریکا می‌دونه چکار کرد !!* فخری زاده رو موساد میدونست کیه! نه ما ، *وقتی پدر موشکی اسرائیل اعتراف می‌کنه: تکنولوژی موشکی ایران حیرت انگیز [و] عجیبه،* دیگه مهم نیست "حسن آقامیری" خلع لباس شده چی بلغور میکنه! *اینا متخصصان امر هستند، اینها ساحران فرعون اند؛ وقتی اینا زانو میزنن، یعنی اونی که باید بفهمه فهمیده!* بقیه اگه نفهمیدن چون *نفهمن !!* ☺️ *وقتی سید حسن در لبنان میگه* حزب الله *100 هزار رزمنده آموزش دیده مسلح داره که با اشاره*! نه دستور! کوه ها رو جابه جا میکنن! مهم نیست *اون باقالی* تو فُلان پِیج اینستا چی میگه! *یارو تو پنتاگون پشماش ریخته!* اون فهمیده سید چی گفته! *ساحران فرعون، اول از همه ایمان آوردن! چون اونا فهمیدن چی به چیه* بقنیه ول معطل اند! *هموطن متوجه شدی چی شد یا نه؟! وقتی شیر ها تو رو قبول دارن ثابت کردن خودت به کرکس ها مسخره ست😎✊🏻
https://fatehe-online.ir/267908 طرح سراسری قرائت صلوات و فاتحه ویژه سالگرد شهادت ابراهیم هادی❤️✅✅✅✅✅ تاریخ شهادت :1361/11/22 👌👌👌✨
✨﷽✨ روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم پنج‌شنبه(98/10/12) - دمشق ساعت 7 صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم،هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ساعت 7:45 صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. ساعت 8 صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ساعت 11:40 ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! ساعت 3 عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ساعت حدود 9 شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت:میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت 12 شب هواپیما پرواز کرد ساعت 2 صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. «در آن نوشته بود مرا پاکیزه بپذیر»