eitaa logo
جواهرانه💎
1.4هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
39 فایل
✨﷽✨ گفتیم در دنیایی که از هر طرف به ارزشهایمان می تازند محیطی بسازیم تا با هم مدل زندگیمان را کوثرانه کنیم و جواهر وجودمان راصیقل دهیم وآرمانهایمان رابا هم زمزمه کنیم. ✅ تبلیغات و تبادل نداریم. ارتباط با ما: @kosaraaneh http://www.6w9.ir/msg/8103257
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 آخرین لحظات (س) 🔸 اسماء بنت‌عمیس می‌گوید: هنگامی‌که (س) به حال احتضار افتاد، به من فرمود: «هنگامی‌که در ساعت رحلت پیامبر (ص) نزد ایشان آمد مقداری کافور از آورد. 💠 پیامبر (ص) آن را سه قسمت کرد؛ یک قسم آن را برای خود برداشت و یک قسم آن را برای علی (ع) و یک قسم آن را برای من گذاشت که وزن آن 40 درهم بود.» آن‌گاه به من فرمود «ای اسماء آن کافور باقی‌مانده را که در فلان‌جا است بیاور و کنار سرم بگذار.» این را گفت و جامه‌اش را به سر کشید و فرمود «اندکی صبر کن و در انتظار من باش، سپس مرا صدا بزن، اگر جواب تو را ندادم بدان که به پدرم ملحق شده‌ام.» 🔸اسماء اندکی صبر کرد، سپس (س) را صدا زد و جوابی نشنید، صدا زد: یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفی، یا بِنْتَ اَکْرَمُ مَنْ حَمَلَتْهُ النِّساء یا بِنْتَ خَیْرِ مَنْ وَطَأَالحِصی یا بِنْتَ مَنْ کانَ مِنْ رَبِّه قابَ قَوْسَیْنِ‌اَوْ اَدْنی؛ ای دختر محمد مصطفی (ص)! ای دختر بهترین انسان‌ها! ای دختر برترین کسی که بر روی زمین راه می‌رفت، ای دختر کسی که در شب معراج به جایگاه خاص قرب الهی رسید. باز جواب نشنید، اسماء روپوش را کنار زد، ناگاه دریافت که (س) به لقاءالله پیوسته است. خود را به روی (س) انداخت و او را بوسید و عرض کرد: «ای ! وقتی‌که به حضور پدرت خدا (ص) رسیدی، سلام مرا به او برسان.» ـ ـ ـــــــــــــــ❁ــــــــــــــــ ـ ـ ـ 🌻⃟✨⸾ جواهرانه💎 ـ ـ ـ ـــــــــــــــ❁ــــــــــــــــ ـ ـ ـ ♡ ♡ @javaaheraneh