eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
322 دنبال‌کننده
279 عکس
32 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @Nm_128_313 @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
قلم کجا و قدم در حریم حرمت تو؟ کلام را نبُوَد جوهر قداست تو سخن به حسرت مدح تو از نفس افتاد که هیچ حرف نباشد حریف مدحت تو چه هیجده غزلی داشت دفتر عمرت! قد کدام قصیده رسد به رفعت تو؟ تو ناسروده‌ترین شعر خلقتی، بانو! که شاعر تو همانا خدای خلقت تو مگر به شأن تو جبریل آورد کوثر مگر به قدر تو قرآن کند تلاوت تو، مگر که خطبه‌ی حیدر شود به تفسیرت مگر که منطق احمد کند روایت تو، وگرنه وصف تو از ما و من نمی‌آید کجا مدیحه‌ی ما و کجا مدیحت تو؟ تراوش یم عصمت ز رشحه‌ی اسمت  طلوع نور حیا از نقاب عفّت تو سپهر، جلوه‌ای از کهکشان دوستی‌ات بهار، غنچه‌ای از گلشن محبّت تو نسیم، کودک نوپای کوچه‌ی لطفت بهشت، سفره‌ی گسترده‌ی ضیافت تو سزد که شیعه کند با وضو نگاه به آب که این زلال بُوَد مهریه به حضرت تو نبود درخور تو ظلمت شب دنیا که هست صبح قیامت، صباح دولت تو به یُمن عید، تفأّل زدم چو بر "حافظ" 《نوید داد که عام است فیض رحمت تو》 ندیده‌ایم و نبینیم مثل تو خاتون نیامده است و نیاید زنی به رتبت تو چهل حضور، چهل خلوت و چهل معراج چه چلچراغ شگفتی است در ولادت تو!!! محبّت تو و اولاد توست خیر عمل ولای عترت تو نازم و ولایت تو! مراست دوستی هر که دوست است تو را و بغض آن که ندارد به دل، ارادت تو شگفت نیست کند فضّه، خاک را زر و سیم 《که نیست در سر او جز هوای خدمت تو》 سلام خویش رساندی به نسل خود تا حشر هنوز عاطفه می‌خوانم از وصایت تو چه حسّ و حال عجیبی است زائران تو را! چه اشک و آه غریبی است در زیارت تو! ز خاطرم نرود قاب عکس خاطره‌اش بقیع و تنگ غروب و حدیث غربت تو طواف خاک تو بیت‌الحرام چون نکند؟ که بود زاده‌ی کعبه به طوف "تربت" تو ▫️دو مصراع در گیومه، وامی از است. 💛💙💜❤️🧡💛 💓برای فرج مولایمان، صلوات 💛💙💜❤️🧡💛 @javadhashemi_torbat
ببر ز شام، سلامم به کربلا برِ دوست «صبا! اگر گذری افتدت به کشور دوست» اگر به آن سر دور از بدن سری زده‌ای «بیار نفحه‌ای از گیسوی مُعنبر دوست» رواست جان بدهم در جواب تو، آری «اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست» دوباره تا که بیابم به چشم، بینایی «برای دیده بیاور غباری از در دوست» منِ یتیم و تمنّای دیدن بابا؟! «مگر به خواب ببینم جمال منظر دوست» به دشت هجر، نهال خمیده‌ای دارم «ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست» اگر چه خاکی و خاکستری است امّا ما «به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست» (مصراع‌های دوم که در گيومه آمده از است) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
👌یادداشت_ادبی ۲۰مهر= روز حافظ 💎امروز زنده‌ام به ولای تو یا علی!💎 📜غزل نسبتا" مشهور فوق، منسوب به است؛ از این رو در اغلب دیوان‌های چاپی حافظ نیست. تصحیح فصلی را به غزلیّات منسوب به خواجه اختصاص داده. پیشنهاد دارم دیوان حافظ به این تصحیح را پیدا کنید و بخرید. 📝نکته‌ی قابل توجّه این است که ابیاتی از همین غزل منسوب بر سنگ مزار او در منقوش است که این خود لطیفه‌ای است. ✏️سال‌ها قبل، پس از مشاهده‌ی مقبره‌ی او و مقایسه‌ی سنگ قبر با دیوان، آن ابیات را با مداد و ذکر شماره در کتاب علامت زده‌ام که در عکس معلوم است. 📚شعرای زیادی را دیده‌ام که غزل فوق را کرده‌اند و نامشان را گوشه‌ای یادداشت کرده‌ام به امید که این مجموعه روزی به صورت مستقل چاپ شود. به نیابت حافظ برای امر فرج صلوات🖤 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
🍀🍀🍀 💫متن غزل منسوب به حافظ💫 ای دل! غلام شاه جهان باش و شاه باش پیوسته در حمایت لطف اله باش از خارجی هزار به یک جو نمی‌خرند گو کوه تا به کوه منافق‌سپاه باش چون احمدم شفیع بُوَد روز رستخیز گو این تن بلاکش من پرگناه باش آن را که دوستی علی نیست، کافر است گو زاهد زمانه و گو شیخ راه باش امروز زنده‌ام به ولای تو یا علی! فردا به روح پاک امامان گواه باش قبر امام هشتم و سلطان دین، رضا از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش دستت نمی‌رسد که بچینی گلی ز شاخ باری به پای گلبن ایشان گیاه باش مرد خداشناس که تقوا طلب کند خواهی سپیدجامه و خواهی سیاه باش "حافظ"! طریق بندگی شاه پیشه کن وآن گاه در طریق، چو مردان راه باش http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
ابیاتی از این غزل منتشر شده را دیشب در نکوداشت مرحوم قرائت کردم. (چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ شمسی) تا نُه فلک رسانَد چوب خدا صدا را گر نشنویم، شاید عیب است گوش ما را از شش جهت به گوشت آید ندای لبّیک یک بار اگر بخوانی از سوز دل، خدا را چشم از خطا بپوشیم، در بندگی بکوشیم از دیده برنداریم گر پرده‌ی حیا را بی خوف بحر، هرگز گوهر به کف نیاری بیمار گنج باید دیدار اژدها را تا کی غم کم و بیش؟ آسوده باش و درویش دیدیم در قناعت، ما سفره‌ی غنا را دانی که از چه قارون شد زنده زنده در گور؟ با تیغ بخل در خود چون کشته بُد سخا را گفتی چگونه باشد ذکر علی عبادت داده به قیمت جان میثم جواب ما را جبرییل از خداوند بر ما سلام آرد سلمان صفت بپوییم گر راه مرتضی را کاری بجاست احسان، آن جا که نیست منّت ذکری نکوست یاهو، گر وانهی هوا را گر طالب خدایی از خویشتن سفر کن گر بر سر الستی، آماده شو بلا را نیکو بُوَد سرشتم، من ساکن بهشتم شاهد ز من چه خواهی؟ بین مشهدالرّضا را حال "شکوهی" این است؛ تقدیر من چنین است: "گر تو نمی‌پسندی، تغییر ده قضا را" مصراع آخر، تضمین از است. تشکّر از آقا بابت حروف‌چینی. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
ادامه‌ی ️⃣👆 گهواره‌اش به بحر گنه، دست‌گیر ماست این کشتی نجات بُوَد، گاهواره نیست در یک شکوفه نیز شکوه بهار هست نامش علی است، شیر بخوان، شیرخواره نیست قنداقه را به معرکه‌ی عشق می‌برند "در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست" این بیت سوم را امروز حجّةالاسلام اضافه کردند. نفرمایید کاری ندارد، چون یک مصراع را کرده‌اند. اهل ادب می‌دانند که "پیش‌مصراع‌رسانی" آسان نیست. 👌اگر دوستان هم بیتی گفتند، بفرستند بلکه غزلی ماندگار شود. در ادبیّات، سرودن یک غزل توسّط چند شاعر، سابقه دارد. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
🖤 منِ المُبلّغُ عَنّی اِلی سَلامی [چه کسی سلام مرا به دمشق می‌رساند؟] تک‌مصراع بالا که عربی است از حافظ شیرازی است؛ به ذهنم آمد که یک کلمه را چنین تغییر دهم. باشد که روزی غزلی شود. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابیاتی از غزلی که در نکوداشت مرحوم خوانده‌ام. (چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ شمسی) تا نُه فلک رسانَد چوب خدا صدا را گر نشنویم، شاید عیب است گوش ما را از شش جهت به گوشت آید ندای لبّیک یک بار اگر بخوانی از سوز دل، خدا را چشم از خطا بپوشیم، در بندگی بکوشیم از دیده برنداریم گر پرده‌ی حیا را بی خوف بحر، هرگز گوهر به کف نیاری بیمار گنج باید دیدار اژدها را تا کی غم کم و بیش؟ آسوده باش و درویش دیدیم در قناعت، ما سفره‌ی غنا را دانی که از چه قارون شد زنده زنده در گور؟ با تیغ بخل در خود چون کشته بُد سخا را گفتی چگونه باشد ذکر علی عبادت داده به قیمت جان میثم جواب ما را جبرییل از خداوند بر ما سلام آرد سلمان صفت بپوییم گر راه مرتضی را کاری بجاست احسان، آن جا که نیست منّت ذکری نکوست یاهو، گر وانهی هوا را گر طالب خدایی از خویشتن سفر کن گر بر سر الستی، آماده شو بلا را نیکو بُوَد سرشتم، من ساکن بهشتم شاهد ز من چه خواهی؟ بین مشهدالرّضا را حال "شکوهی" این است؛ تقدیر من چنین است: "گر تو نمی‌پسندی، تغییر ده قضا را" مصراع آخر، تضمین از است. تشکّر از آقا بابت حروف‌چینی. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat