eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
340 دنبال‌کننده
343 عکس
34 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
آن‌قَدَر، ای دل! ز هجر روي جانان غم مخور هم‌چو يعقوب از فراق و سوز حرمان غم مخور اين بشارت از بشير آمد، به دوران غم مخور     «يوسف گم‌گشته باز آيد به كنعان، غم مخور     كلبه‌ي احزان شود روزي گلستان، غم مخور» كاروان عشق مي‌باش و به خود ره، سد مكن ره به پايان است و وعده‌ي انبيا را رد مكن استقامت آر و ردّ گفته‌ي احمد مكن     «اين دل غم‌ديده حالش بِه شود، دل بد مكن     وين سر شوريده باز آيد به سامان، غم مخور» بر وصالش وعده داده كردگار ذوالمنن در كتب بر انبيا خاصه رسول مؤتمن بايد آيد، خواهد آمد سرور اهل زمن    «گر بهار عمر باشد باز بر طرف چمن    چتر گل بر سر كشي، اي مرغ خوش‏‌خوان! غم مخور» جسم عالم را بُوَد جان، نيست در آن شك و ريب پيكر بي‏روح فاسد باشد و داراي عيب پس به زودي قلب امكان سر برون آرد ز جيب   «هان! مشو نوميد، چون واقف نه‌اي ز اسرار غيب   باشد اندر پرده، بازي‌هاي پنهان، غم مخور» اي خوش! آن دل‌خسته‌اي كاو غير حق، ياري نداشت از خدا ياري طلب كرد و به كس كاري نداشت در بيابان طلب جز چشم خون‌باري نداشت   «هر كه سرگشته به عالم گشت و غم‌خواري نداشت   آخر الامر او به غم‌خواري رسد، هان! غم مخور» از خدا گاه فرج را مسألت كن دم‌به‌دم تا گشايش يابد از الطاف حق اين قفل غم ظاهر از كعبه شود آن خسرو مُلك قِدم     «در بيابان گر به شوق كعبه خواهي زد قدم     سرزنش‌ها گر كند خار مغيلان، غم مخور» غم ندارد آن كه دارد غم‌گساري چون حبيب دردمندان فرج را لطف حق باشد طبيب ديدن روي ولي از حق شود ما را نصيب     «حال ما در فُرقَت جانان و ابرام رقيب     جمله مي‌داند خداي حال‌گردان، غم مخور» تا به كي نالي چو ني، افسرده چون مرغ چمن؟ سر بر آر از زير پر، بيرون شو از بيت حزن هجر را بايد شكيبايي، بيا بشنو سخن   «اي دل! از سيل فنا بنياد هستي برمكَن   چون تو را نوح است كشتيبان ز توفان، غم مخور» عاقبت درمان پذيرد درد هجر و انتظار وصل رو مي‌آورد، هستيم ما امّيدوار «آذرا»! صبح وصال آيد، شود ليلت نهار     ««حافظا»! در كنج فقر و خلوت شب‌هاي تار     تا بُوَد وردت دعا و درس قرآن، غم مخور» {۲۱} http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
شهر، آینه‌دار می‌شود با یک گل پروانه‌تبار می‌شود با یک گل گفتند نمی‌شود ولی می‌بینند یک روز بهار می‌شود با یک گل http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
سلام علی اهل بیت المطهّر و منها الامامُ الّذی و هو غائب الآن در حال برگه‌برداری از دیوان عارف یافتم http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
اگر صاحب همّتی صدای منو می‌شنوی علاقه و صبوری و سوادی هم چاشنی داره پیشنهاد دارم که دیوان رو تصحیح کنه. دو بار چاپ شده ولی خیلی جای کار داره. در عکس، جلد هر دو چاپ معلومه. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
داستان خط نوشتن حسنین علیهماالسّلام (امام حسن علیه‌السّلام و امام حسین علیه‌السّلام) را به نظم کشیده است. الآن در حال برگه‌برداری از دیوان عارف دزفولی یافتم. ((طبیعتا" شاعری غیر از عارف بجنوردی است)) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
شاعر نشدم از این و آن بنویسم از قیمت آب و نرخ نان بنویسم شاعر شده‌ام که هر زمان شعر آمد از حضرت صاحب الزّمان بنویسم @javadhashemi_torbat
فرج، گشایش کار است و شاه‌راه نجات برای آمدن صاحب الزّمان صلوات @shayanmosleh315
◇یک غزل در دو دیوان◇ امشب با غزلی مواجه شدم که معلوم نیست از است یا . از غم هجر تو روزگار ندارم غیر وصال تو انتظار ندارم چون خم گیسوی بی‌قرار تو یک دم بی رخ ماهت بتا! قرار ندارم بر سر بازار عشق‌بازی بر کف جز سر و جانی بتا! نثار ندارم اشک، شراب و دلم کباب چه سازم؟ کز خم گیسوی یار تار ندارم راز دل دردمند خود به که گویم من که به جز اشک غم‌گسار ندارم زلف تو چون سنبل است، روی تو چون گل گر دهدم دست، بیم خار ندارم سیل سرشکم چکید و نامه سیه شد آه که مجبورم، اختیار ندارم از غم هجر رُخَت به باغ تصوّر چون دل خود لاله، داغ‌دار ندارم [دیوان عارف قزوینی، تصحیح مهدی نورمحمّدی، ص۲۱]   🗯✔همین غزل در دیوان رفعت سمنانی نیز هست؛ با این تفاوت‌ها: بیت ۴: سبزه‌ی خطّ تو تا که در نظر آید سبزخطا! روی سبزه‌زار ندارم بیت ۶: جز خم جعد مجعّد رخ آن مه قبله‌ی پنهان و آشکار ندارم تغییر یک کلمه در این مصراع: جز سر و جانی پی نثار ندارم. تغییر یک کلمه در این مصراع: من که به جز اشک غم‌گسار ندارم. داشتن واو عطف در این مصراع: زلف تو چون سنبل است و روی تو چون گل بیت "سیل سرشکم..." سه بیت مانده به آخر آمده. [دیوان رفعت سمنانی، تصحیح نصرت‌الله نوح، ص۴۶] http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
برگرد؛ سفر طول کشید، ای نفس سبز! تا کی دل من چشم به در داشته باشد؟ بیت پایانی از قصیده‌ی که در سوگ برادرش سروده؛ با نگاه به انتخاب
محفل شعر الغوث ویژه‌ی ولادت حضرت حجّة بن الحسن (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) 🎤 با شعرخوانی شاعران اهل بیت علیهم‌السّلام 🗓 سه شنبه ۸ اسفند ساعت ۲۰ الی ۲۲ 🔺 مقابل پل آهنچی، کوچه حرم‌نما (کوچه۷). مقابل هتل تشریفات. شماره ۱۵. ویژه‌ی برادران http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
تصاویر شعرای شب نیمه‌ی شعبان ۵ اسفند ۱۴۰۲ شمسی تصاویری از شعرخوانی آقایان: 🌺🗯🌺🗯🌺🗯 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
تصاویر جلسه‌ی شب نیمه‌ی شعبان ۵ اسفند ۱۴۰۲ شمسی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
چهل و دومین جلسه‌ی ادبی_مهدوی التجا چهارشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۲ شمسی ساعت ۱۸/۳۰  تا  ۲۰/۳۰    _    دفتر
🧣🗯🧣🗯🧣 چهل و سومین جلسه‌ی ادبی_مهدوی التجا چهارشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲ شمسی ساعت ۱۸/۳۰  تا  ۲۰/۳۰ دفتر محمل http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
🧡 به مناسبت نیمه‌ی شعبان و بزرگ‌داشت ولادت حضرت رقیّه خاتون علیهاسلام محفل ادبی_مهدوی برگزار می‌کند. شعرخوانی آقایان: و دیگر شاعران مدیحه‌خوانی: جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲شمسی ساعت ۱۹ خیابان آبشار http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
◇توجّه به شهر قم داشته باشید◇ ۲۳۶ دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ شمسی هتل صادقیه ساعت ۱۸و۳۰ با نقد و نظر استاد http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
چهار کتاب شعر برای فروش گزینش چه بسا کم‌یاب . . .
جز به آل عبا نیست چاره‌ای از روحانی و شاعر متخلّص به (آخرین جلسه‌ی سال) چهل و چهارمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی التجا چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ شمسی ساعت ۱۸/۳۰  تا  ۲۰/۳۰ دفتر محمل http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
توسّل به ذیل عنایات حضرت عقیلة العرب و العجم سلام‌الله‌علیها  در هیأت . شنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ شمسی شعرخوانی: منبر: شیخ مرثیه‌خوانی: http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
از اشک، ترم؛ اَاَدخلُ؟ یا الله! شوقم، شررم؛ اَاَدخلُ؟ یا الله! گفتند "پذیرایی" و مهمان داری من پشت درم؛ اَاَدخلُ؟ یا الله! @raziolhossein
عکسی از یک‌صد و شانزدهمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی الغوث با حضور شاعران و ذاکران گرامی، مانند http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
عکسی از یک‌صد و هفدهمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی الغوث با حضور دوستان و شاعران و ذاکران و به نفس ... http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
امروز در کتاب تذکرة الخطّاطین، با خطّاطی به نام ملّامحمّدصالح آشنا شدم که گویا شاعر هم بوده و جالب است که تخلّص می‌کرده. در این بیت از قاری فتح‌الله چپ‌دست به این مطلب اشاره شده است: علاوه گرفته به اشعار، خو نگارد تخلّص به خود، "نوحه" او
می‌رود دامن‌کشان یار من بی دست و پا آه از دستم نمی‌آید که گیرم دامنش ص۹۴ به انتخاب
جوادهاشمی"تربت"
3️⃣ فعلا" این ابیات انتخاب شده‌اند. هنوز فرصت هست. تک‌بیت بفرستید. ابر است، حائل است، تماشا نمی‌شوی
یا صاحب الزّمان! تقدیم به ماه مبارک روی شما. ببخشید آقای ما... دیر شد. قرار بود این هدیه‌ی دسته‌جمعی به نیمه‌ی شعبان برسد. (از زحمت دوستان خیلی متشکّرم) ابر است، حائل است، تماشا نمی‌شوی خورشید من! ولی تو که حاشا نمی‌شوی سرمازده است باغ جهان، ای بهار جان! صبحِ سپیدِ این شب یلدا نمی‌شوی ما فکر هر که‌ایم به غیر از تو، ای غریب! حق داری آشنای دل ما نمی‌شوی صحرانشین عالم امکان! بگو چرا مهمان خانه‌های دل ما نمی‌شوی؟ قربانی‌ام کنند به پیش قدوم تو کاش آن زمان که وارد کاشانه می‌شوی! الغوث‌های ما به تو دارند التجا پس مُستغاث می‌شوی‌ام یا نمی شوی؟ تاریکی فراق به امروز هم رسید ای روزگار شب‌زده! فردا نمی‌شوی؟ یک روز می‌رسد که بگویند او رسید ای روز جمعه! صدر خبرها نمی‌شوی؟ بی‌خود میان زشتی خود دست و پا مزن دنیای بی امام! تو زیبا نمی‌شوی یوسف! بدان که با همه‌ی دل‌ربایی‌ات هرگز شبیه یوسف زهرا نمی‌شوی هرگز وجود "غایب حاضر" شنیده‌ای؟ گفتم به شیخ، هم‌نظر ما نمی‌شوی؟ حُسن ختام شعر خدا! هر چه می‌کنم در وصف شاعرانه‌ی من جا نمی‌شوی غزلی دوازده بیتی از ۱۱ شاعر. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat