eitaa logo
کانال رسمی استاد جواد حیدری
4.7هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
385 ویدیو
168 فایل
💻کارشناس ارشد کلام اسلامی مدرس حوزه و دانشگاه کارشناس پاسخگویی به شبهات 🌐پاسخگویی شبهات اعتقادی 🆔 @khameneieshQ
مشاهده در ایتا
دانلود
💠پرسش: طبق حدیثی از امام حسن عسکری علیه‌السلام، نشانه‌های مؤمن یکی زیارت اربعین یکی انگشتر دست راست کردن هست می‌خواستم بدونم اگه کسی توفیق زیارت اربعین نداشته باشه مومن نیست؟ و این‌که انگشتر دست کردن این‌قدر ارزش داره که نشانه مؤمن میشه. لطفاً توضیح بدید این حدیث را. ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: از امام عسکری علیه‌السلام روایت‌شده است: «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم»؛ «پنج چیز از علامات مؤمن است، پنجاه‌ویک رکعت نماز، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن، بلند خواندن بسم‌الله الرحمن الرحیم» (1) دو نکته : یک : مؤمن دارای نشانه‌های متعددی هست که حضرت در این روایت شریفه درصدد بیان بعضی از این نشانه‌ها بوده‌اند و نه همه آن‌ها. دو : اگر کسی موفق به زیارت اربعین شود از نشانه‌های ایمان است ولی چنین نیست که کسی این عمل را انجام ندهد از دایره ایمان خارج شود. اما در مورد انگشتری : الف : انسان مختار است انگشتری را در دست راست و یا دست چپ استفاده کند و روایاتی تصریح به مختار بودن انسان در این امر دارد.(2) ب : در روایات انگشتری در دست راست کردن از نشانه‌های شیعیان امام علی علیه‌السلام، شمرده‌شده است و لذا در این روایت شریفه علامت مؤمن ذکرشده است. (3) ازآن‌جهت که این کار، فرد را در زمره‌ی شیعیان و کسی که دغدغه‌ی اجرای معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام را دار است، قرار می‌دهد ، دارای ارزش و از نشانه‌های مؤمن شمرده‌شده است. پی‌نوشت: 1. كتاب المزار- مناسك المزار(للمفيد)، النص، ص: 53 2. وسایل الشیعه، ج 5، ص 79 3. همان، ص 82 @javadheidari110
اربعين آمد چشم ها باز گريان مي شود 🏴 كربلا ماتم سراي اهل ايمـان مي شود 🏴 غصه هاي آل طه در مسير كوفه و شام 🏴 ياد شام تارشان در كنج ويران مي شود 🏴 ⚫️فرا رسیدن اربعین سید و سالار شهیدان بر همگان تسلیت باد @javadheidari110
💠پرسش: آیا بعد از ظهور امام زمان جهان به پايان می‌رسد؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: سلام‌علیکم نکته اول: به اعتقاد شیعیان، بعد از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، ایشان سالیان طولانی حکومت خواهند کرد و در سایه‌ی حکومت ایشان عدل و داد در گستره‌ی هستی حاکم می‌شود. (1) نکته دوم: از ضروریات مذهب اهل‌بیت علیهم‌السلام، اعتقاد به رجعت هست. رجعت در لغت به معنای- بازگشت - و در اصطلاح به بازگشت مجموعه‌ای از اموات بعد از نهضت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه به دنیا، اطلاق می‌شود (و تا بعد از حضرتشان نیز ادامه خواهد داشت) و این عقیده مخصوص شیعیان هست. (2) بر این اساس بعد از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، دوران رجعت را خواهیم داشت که زمان طولانی را به خود اختصاص می‌دهد. (3) نکته سوم: بعد از قیام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و رجعت، قیامت برپاشده و طومار زمین و جهان درهم‌پیچیده می‌شود؛ اما آنچه از روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام به دست می‌آید این است که: پس از برچیده شدن این جهان و برپایی قیامت و استقرار بهشتیان در بهشت و جهنمیان در جهنم، خداوند دست به خلقت جدیدی در جهانی جدید می‌زند که با انسان‌های موجود و جهان کنونی متفاوت است. (4) پی‌نوشت‌ها: 1. حكومت جهاني موعود عجل الله تعالي فرجه الشريف، ص 281 2. مصنفات شیخ مفید ج 7، ص 32 3. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج53، ص: 42 4. تفسیر الصافی، ج 5، ص 60 @javadheidari110
💠 پرسش: رجعت چیست؟ و چه فایده‌ای بر آن مترتب هست؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: نکته اول : رجعت در لغت به معنای- بازگشت -هست و در اصطلاح به بازگشت مجموعه‌ای از اموات بعد از نهضت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه به دنیا ، اطلاق می‌شود) و تا بعد از حضرتشان نیز ادامه خواهد داشت) و این عقیده مخصوص شیعیان هست.(1) نکته دوم : در روایات و سخنان بزرگان دین ، اعتقاد به رجعت ، از ضروریات مذهب امامیه ، شمرده‌شده است. امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِكَرَّتِنَا*از ما نیست ، کسی که اعتقاد به رجعت ما نداشته باشد (2) نکته سوم : رجعت مخصوص مؤمنین و کافرین محض هست و همه اموات را شامل نمی‌شود . امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: َ إِنَّ الرَّجْعَةَ لَيْسَتْ بِعَامَّةٍ وَ هِيَ خَاصَّةٌ لَا يَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الشِّرْكَ مَحْضا)3) نکته چهارم : مرحوم سید مرتضی (ره) در مورد بعضی از فواید رجعت می‌فرمایند: «.... لیفوزوا بثواب نصرته و معونته و مشاهدة دولته و یعید ایضاً قوما من اعدایه لینتقم منهم فیلتذوا بما یشاهدون من ظهور الحق و علو کلمة اهله » « ... هدف از رجعت مؤمنین ، رسیدن به ثواب یاری امام و مشاهده حکومت عدل آن بزرگوار و ظهور کلمه حق وبرتری اهل حق و هدف از رجعت دشمنان حق ، انتقام از آن‌ها در دنیا، هست. (4) پی‌نوشت: 1. مصنفات شیخ مفید ج 7 ، ص 32 2. من لا يحضره الفقيه، ج3، ص: 458 و الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة،ص: 60 3. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج53، ص: 39 رسایل الشریف المرتضی ج1،ص 125 @javadheidari110
💠 پرسش: چگونه ایمان و عقیده خود را تقویت کنیم ؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: گام اول : علمی : يعنى، در حد توان خود، به مطالعه و تحقيق بپردازیم.مطالعه ی کتاب پنجاه درس اصول عقاید از آیت الله مکارم شیرازی برای این امر ، مفید می باشد. گام دوم : عملی : انجام واجبات و ترک محرمات – پروردگار عالم می فرماید : يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرين/اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از صبر و نماز [در همه امور زندگى] يارى جوييد؛ زيرا خدا با صابران است.(1) گام سوم : توسل به اهل بیت و استعانت از اولیاء الهی (علیهم السلام) . يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون/اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و وسيلهاى براى تقرب به او بجوئيد! و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.(2) گام چهارم : پرهیز از گناه . قران کریم سرانجام افرادی را که مرتکب اعمال بد می شوند چنین توصیف می کند: ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُن/سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به مسخره گرفتند(3) گام پنجم : گفتن بعضی از اذکار و ادعیه . حضرات معصومین علیهم السلام برای تقویت ایمان و حفظ ایمان دعاهایی را به اصحاب آموختند از جمله : «يا اللَّه يا رحمان يا رحيم يا مقلّب القلوب ثبّت قلبي على دينك»(4) پی نوشت : 1. بقره/153 2. مايده/35 3. روم/10 4. كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 352 @javadheidari110
image_2018_11_4-0_17_29_354_HVo.jpg
32.2K
🌷یوم الله 13 آبان روز من، روز تو، روز هم بستگي ما، روز گره كردن مشت ها و فرود آن بر سر استكبار. سالروز كندن سيم خاردارهاي لانه اي كه استعمار را به روح ما تنگتر مي كرد و بالارفتن از ديواري كه حصار شده بود بر عزت نفس مان. 🌷13 آبان روز مبارزه با استکبار جهانی و روز دانش آموز گرامی باد.
💠پرسش: آیا «قدم بد» داشتن که در بین مردم رایج است و به بعضی از افراد نسبت می‌دهند؛ صحت دارد؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: سلام‌علیکم با تشکر از ارتباط شما بزرگوار با گروه تبلیغی پاسخگو اگر منظور از «قدم بد» داشتن، این است که؛ فلان فرد به خاطر اخلاق بد و یا گنه‌کار بودن، باعث می‌شود رزق و روزی و برکت در زندگی تحت تأثیر قرار بگیرد، صحبت صحیحی است. در قرآن کریم، ریشه‌ی بلا و مصیبت، اعمال ناشایست انسان بیان‌شده است. در سوره‌ی شوری آمده است: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُم»؛ «هر مصيبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است كه انجام دادهايد». (1) در روایتی از امام صادق علیه‌السلام می‌خوانیم: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَنْوِي الذَّنْبَ فَيُحْرَمُ رِزْقَهُ»؛ «مؤمن با نیت بر گناه از رزق خود محروم می‌شود». (2) ولی اگر منظور از «بدقدم» بودن مطلب دیگری است، خرافه بوده و به‌هیچ‌وجه نمی‌توان دیگران را متهم به این امور کرد. نتیجه اینکه: بر اساس آیات و روایات، علت شومی و محرومیت‌ها، اعمال انسان‌ها هست و نه «پاقدم» و «بدقدم» بودن. پی‌نوشت‌ها: 1. شوری/30 2. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص: 241 @javadheidari110
💠پرسش: ایمان چیست ؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: نکته اول : «ایمان»در اصطلاح ،«تصدیق قلبی» هست .تصدیق قلبی آن است که انسان ، (اذعان قلبی) به خدا و رسولش و آنچه ایشان آورده‌،داشته باشد. با این تصدیق ، ایمان محقق می‌شود(1) در آیات شریفه‌ی قرآن کریم ، ایمان از صفات «قلب» شمرده‌شده است. می‌فرماید: «…أُولئِكَ كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ …»؛«آنان كسانى هستند كه خدا ايمان را بر صفحه دلهايشان نوشته»(2) نکته دوم : برای سعادت اخروی ، علاوه بر تصدیق قلبی ، انسان باید با زبان ، اعتقاد خود را آشکار کرده و در عمل نیز بر اساس آن عمل کند.امیرالمؤمنین علیه‌السلام می فرمایند: «الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَان»؛«ايمان،تصديق كردن به قلب است، و اعتراف كردن به زبان، و عمل كردن به اركان بدن»(3) پی‌نوشت: 1. إرشاد الطالبین ، ص 442 2. مجادله/22 3. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 508 @javadheidari110
💠پرسش: آیا امام حسن مجتبی (علیه السلام) همسران زیادی را طلاق داده اند؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: نکته اول : فارغ از بحث سندی ، با توجه به مبغوض بودن طلاق در فرهنگ اسلام عزیز و ناسازگاری این عمل با عصمت امام حسن مجتبی علیه‌السلام ، این روایات قابل‌اعتماد نبوده و به محتوای آن‌ها اعتنایی نمی‌شود. امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید : «سَمِعْتُ أَبِي علیه‌السلام ،يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُبْغِضُ كُلَ مِطْلَاقٍ ذَوَّاقٍ»؛«از پدرم شنیدم که فرمود: خداوند کسی را که بسیار طلاق دهد و به دنبال تنوع ذائقه جنسی باشد، دشمن می‌دارد»(1) اگر روايتي با مقوله‌ی عصمت در تعارض باشد، ازنظر علماي شيعه مردود است و كنار گذاشته می‌شود از باب مثال مرحوم شیخ طوسی (ره) در ردّ روایتی که دلالت بر سهو امام علیه‌السلام دارد می‌نویسد :«... وَ قَدْ آمَنَنَا مِنْ ذَلِكَ دَلَالَةُ عِصْمَتِهِ علیه‌السلام»؛«عصمت امام علیه‌السلام ما را از پذیرش این مطلب بر حذر می‌دارد»(2) نکته دوم : به نظر می‌رسد دستگاه خلافت بنی‌عباس برای تخریب چهره‌ی امام حسن علیه‌السلام ، روایاتی را در مورد شخصیت ایشان جَعل کرده که این مسئله را دو نکته تقویت می‌کند : الف ) : اگر چنین امری واقع‌شده بود باید دشمنان حضرت در زمان حیاتش، این امر را بر ایشان خُرده می‌گرفتند،ولی چنین امری از آن دوران، گزارش نشده است. ب ) : روایت‌هایی که در کتب حدیث آمده منقول از امام صادق علیه‌السلام است، یعنی این مطلب یک قرن پس از زمان امام مجتبی علیه‌السلام مطرح می‌شود. نتیجه اینکه : روایاتی که از امام مجتبی علیه‌السلام مردی طلاق دهنده به تصویر می‌کشند ، ساخته‌وپرداخته بنی‌امیه و بنی‌عباس هستند و با توجه به عصمت حضرتشان ، این روایات قابل پذیرش نیستند. پی‌نوشت: 1. الكافي (ط - الإسلامية)، ج6، ص: 55 2. تهذيب الأحكام، ج 3 ص 40 @javadheidari110
💠پرسش: آیا امام رضا (علیه السّلام) با آگاهی میوه مسموم را میل کردند؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: نکته اول: علم غیب مخصوص خداوند است و آگاهی دیگران نسبت به غیب، متوقف به اذن او است. در قرآن کریم می‌خوانیم: «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَدا*إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدا»؛ «داناى غيب اوست و هیچ‌کس را بر اسرار غيبش آگاه نمىسازد*مگر رسولانى كه آنان را برگزيده و مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آن‌ها قرار مىدهد». (1) نکته دوم: علم امامان علیهم‌السلام، ذاتی و استقلالی نیست و طبق روایات، اگر بخواهند چیزی را بدانند، خدا به آن‌ها می‌آموزد. امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ»؛ «هرگاه امام اراده کرد چیزی را بداند، خداوند آن را به او می‌آموزد». (2) نکته سوم: حضرات معصومین علیهم‌السلام، مکلف نبودند تا بر اساس علم غیب عمل کنند بلکه مأمور به‌ظاهر بودند. پیامبر خدا می‌فرماید: «إِنَّمَا أَقْضِي بَيْنَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الْأَيْمَان»؛ «من بین شما فقط با شاهد و قسم‌هایتان قضاوت می‌کنم». (3) نکته چهارم: اهل‌بیت علیهم‌السلام، تسلیم قضا و قدر الهی بودند و داشتن علم به چیزی، مانع تسلیم خدا بودن آن ذوات نورانی و تغییر قضا و قدر حتمی خدا نیست. امام حسین علیه‌السلام می‌فرماید: «رِضَى اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْت»؛ «رضایت خدا، رضایت ما اهل‌بیت است». (4) پی‌نوشت‌ها: 1. جن/26 و 27 2. الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 258 3. الكافي (ط - الإسلامية)، ج7، ص: 414 4. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج44، ص: 367 @javadheidari110
اگر نوجوان در سن نوجوانی احساس کنه: در این هفت میلیارد جمعیت؛حداقل دونفر را داره، "پدر و مادرش" که به وجودش «افتخار» می کنن این نوجوان معتاد نمیشه و فساداخلاقی هم پیدا نمیکنه! @javadheidari110
💠پرسش: آیا نفرین‌های والدین یا دیگر افراد،که به سبب انتظارات نادرست می باشد،اثرگذار است؟ ................................................................................................................... ✍ پاسخ: نکته اول: همان‌گونه که دعا با شرایطش مستجاب می‌شود ، استجابت نفرین نیز شرایطی لازم دارد و با توجه به این مطلب که خداوند عالِم به واقعیت‌هاست به‌صرف تصور یک فرد،نفرین او را برآورده نمی‌کند؛چون آن فرد در حقیقت ظلمی نکرده و تقصیری نداشته است. نکته دوم: بهتر است در فضای آرام،متین و با احترام، سوءتفاهمات برطرف گردد و فرد خود را از موضع تهمت و بدبینی خارج کند. نکته سوم: سیره و روش پیامبر رحمت و مهربانی،دعا برای هدایت کسانی بود که به ایشان ظلم می‌کردند و پیوسته این جمله را می‌فرمودند :«اللَّهُمَّ اهْدِ قَوْمِي فَإِنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ»؛«خدایا،قوم نادان مرا هدایت کن»(1) پی‌نوشت: 1. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج20، ص: 20 @javadheidari110
🔶پرسش: علت بی توجهی رسانه ها مخصوصا صدا و سیما نسبت به عفاف و حجاب چیست؟چرا کسی تذکری نمی دهد؟ ................................................... 🌼پاسخ: نکته اول اين که ريشه ناهنجاري و نابساماني درهرجامعه اي به عدم توجه افراد به وظايف خود در آن جامعه برمي گردد هرچقدرافراديک جامعه درهر نقشي که دارندنسبت به وظيفه خود احساس مسئوليت داشته باشند قطعا آن جامعه شاهد ناهنجاري نخواهد بود.در جامعه ما نيز وقتي پدر و مادردر خانواده و متصديان امور مختلف در جامعه به وظيفه شرعي مخصوصا در بعد تربيتي و فرهنگي توجه کنند ديگر شاهد جايگزين شدن ضد ارزش ها به جاي ارزش ها نخواهيم بود. حجاب امري واجب است و فرهنگسازي و آموزش آن نيز ضروري به نظر مي‌رسد.لازم است بدانيم هرچند رعايت حجاب و تبليغ آن بر همه ما واجب است اما در عين حال برخي نهادها وظيفه سنگين تري نسبت به اين امر دارندازجمله وزارت ارشاد که پايه گذارامورفرهنگي در جامعه اسلامي است بايد توجه ويژه وخاصي نسبت به اين امرداشته باشد.اما عوامل مختلف تربيتي، اقتصادي و حتي سياسي ممکن است مانع مهمي درعدم توجه اين نهاد به وظايف خود باشد. متاسفانه آنچه که امروزه شاهدهستيم استفادۀ بي رويه زنان و دختران جامعه ما از لوازم آرايشي است به گونه اي که استفاده از اين ابزار جزءلاينفک زندگي مردم شده ونه سن خاصي مي شناسدونه قشر خاصي و بانوان جامعه ازمدرسه ودانشگاه گرفته تا حضور درفيلم و سريال هاي تلويزيون نسبت به بحث حجاب و عفاف که از ضروريات دين مي باشد کمي بي تفاوت شده اند متاثر بودن برخي نويسندگان و فيلمنامه نويسان و کارگردانان ما از فرهنگ وارداتي غرب و عدم اعتماد به فرهنگ غني اسلامي منجر به اين مي شود که حضور زنان و دختران در فيلمها با پوشش و آرايش عاريه اي ازفرهنگ غرب،نشان تمدن محسوب شود و ريخته شدن قبح برخي گناهان از جمله کم حجابي و بدحجابي در رسانه باعث شده که اين مساله امري عادي تلقي شود والبته اين خود معضلي است که بارها تذکرات برخي مراجع و حتي مقام معظم رهبري را در پي داشته است. به نظر می رسد برای رفع مشکل بايد کار ريشه اي صورت گيرد.مجريان امر رسانه بايد از فقها مدد بگيرند در حالي که چنين اتفاقي کمتر مي افتد.الگوسازي بر اساس موازين اسلامي بر عهده صدا و سيماست اما ما شاهدچنين الگوسازي از طرف صدا و سيما نيستيم هرچند در برخي از برنامه ها موفق بوده ايم اما در عين حال راه براي پيمودن بسيار است. نتيجه اين که عدم توجه به عفاف و حجاب در رسانه خود معلولي است که علتهاي فراواني از جمله فردي ،جامعه شناختي، تربيتي، فرهنگي و حتي سياسي واقتصادي دارد که کنترل برخي از اين عوامل از دست افراد عادي جامعه خارج است و رسانه نيازمند تحول و اصلاح اساسي است. اما بر ما لازم است در جايگاهي که هستيم حداقل نقش خود را به عنوان مادر يا همسر متناسب بادستورات الهي و با محوريت عفاف و حجاب به خوبي ايفا نماييم تا بتوانيم هم خود مأخوذ به حيا باشيم و هم فرزندان باحيايي تربيت نماييم. @javadheidari110
🔶پرسش: همسرم بسیار پرخاشگر است. یک کلمه هم نمیتونم باهاش حرف بزنم لطفا کمکم کنید موقع پرخاشگری ایشون چه کاری انجام بدم؟ ................................................... 🌼پاسخ: ضمن تشکر از ارتباط شما با گروه تبلیغی پاسخگو پرخاشگری نوعی واکنش نامطلوب است که برآیند خشم در وجود انسان می باشد. در واقع وقتی انسان نسبت به امری خشمگین شود یکی از ابزارهای دم دست برای بروز خشمش،پرخشاگریست.البته واکنش افراد در مقابل احساس خشم متفاوت است برخی هنگام خشمگین شدن سکوت می کنند و برخی فریاد می زنند علت عصابنیت در انسان به این بر می گردد که آنچه خواسته انسان است با آنچه که در حال اتفاق افتادن است همسو نیست.وقتی انسان از حیث درونی چیزی را بخواهد(خوب یا بد) و در دنیای بیرونی در آن لحظه پاسخ مناسبی برای آن امر وجود نداشته باشد ممکن است عصبانی شود. در لحظه عدم هماهنگی خواسته ها و پاسخ ها، شخص یا به فکر گریز می افتد و یا به فکر ستیز. عصبانیت و خشم ابزاری برای ستیز افراد با جریانهاست. در وهله ی اول باید نسبت به عوامل بوجود آورنده ی خشم و نهایتا پرخاشگری در وجود همسرتان آگاه و آشنا باشید.روانشناسان علت اصلی پرخاشگری را ناکام ماندن فرد در تامین نیازها می دانند بدین معنا که وقتی به نیازهای روحی ،عاطفی و حتی جسمی فردی توجه نشود در این شرایط پرخاشگری بروز می کند. لذا در وهله ی اول شما باید نسبت به علت و ریشه ی خشم همسرتان آگاه شوید و با بررسی دقیق در زندگی خود نیازهای روحی ،روانی ،عاطفی و جسمی همسرتان را شناخته و سپس به دنبال رفع نیاز برای ایشان باشید.گاهی مرد با رفع شدن یک نیاز جزئی از مجموعه ی نیازهایش تا مدتی از خشم ایمن می باشد.علاوه بر بررسی دقیق نیازهای همسر،باید به نوع رفتار خود نیز دقت و توجه لازم را داشته باشید چرا که گاهی پرخاشگری فرد، نوعی واکنش است به رفتار نادرست طرف مقابل بنابراین بر شما لازم است برای حل این معضل رفتار و گفتار خود را مورد واکاوی دقیق قرار دهید و از اموری که منجر به برافروخته شدن خشم ایشان می شود پرهیز نمایید در واقع باید خیالتان از مقصرنبودن خودتان راحت باشد. در مرحله ی بعد به شما توصیه می شود چنانچه با پرخاشگری همسرتان مواجه شدید بر هیجانات خود تسلط داشته باشید و سکوت پیشه کنید و به هیچ وجه مقابله به مثل ننموده و به بی احترامی ها و یا پرخاشگری های او پاسخ ندهید. فراموش نکنید که انسان خشمگین تسلطی بر اندیشه و رفتار و كردار خود ندارد؛ بنابراین با مقابله به مثل خود اوضاع را بدتر نکنید. ارتباط کلامی خود را با همسرتان(در زمانی که از حیث روحی وضعیت مناسبی دارند) بیشتر نموده و ساعاتی را به صحبت و گفتگوهای منطقی با ایشان اختصاص دهید در همین ارتباطات می توانید از احساس نامطلوب خود در زمان پرخاشگری با ایشان صحبت کنید و عوارض و تاثیر نامطلوب آن را بر زندگی و تربیت فرزند به ایشان متذکرشوید. در ارتباط با همسرتان زمان شناس و مکان شناس خوبی باشید و اگر می خواهید موضوعی را با ایشان در میان بگذارید و احتمال پرخاشگری ایشان را می دهید این امر را به زمان و یامکان دیگری اختصاص دهید . اگر موضوعی همسر شما را ناراحت و خشمگین می کند با ظرافت زنانه موضوع بحث را تغییر دهید. گاهی در حالت پرخاشگری با یک عذرخواهی ساده از طرف شما مشکل حل می شود دقت کنید در چنین شرایطی هرچند حق باشما باشد اما در عین حال عذرخواهی کنید تا خشم ایشان فروکش کند در این حالت می توانید با او همدردی نمایید و حق را به او بدهید و در فرصت مناسب تر در رابطه با موضوع با ایشان صحبت کنید @javadheidari110
🔶 پرسش: چه نوع حرف زدنی غیبت محسوب می شود؟آیا حرف زدن های معمولی پشت سر کسی غیبت است؟ ................................................... 🌼پاسخ: ضمن تشکر از ارتباط شما با گروه تبلیغی پاسخگو غیبت این است که درباره برادر مؤمنت عیبى را که خدا براى او پوشانده است، بگویى(1) طبق آنچه که درروایات آمده،بدگویی کردن در مورد ديگران، يعني در غياب شخصى كارهاى بد و ناپسند و يا عيوب و نواقص جسمى و اخلاقى او را به گونهاى براى ديگران بازگو كنيم كه اگر به گوششان برسد، ناراحت شوندغیبت محسوب می شود لازم است بدانيم غيبت حرام و از گناهان كبيره است. حرفهايي که ما در رابطه با ديگران مي زنيم اگر سه ويژگي داشته باشد غيبت محسوب مي شود: اول اين که در غياب شخص و در واقع پشت سر او حرفي را بزنيم پس چنانچه شخص، در جمع حضور داشته باشد و حرفي را مقابلش بزنيم غيبت محسوب نمي شود. دوم اين که عيوب يا نواقصي که در شخص وجود دارد(چه در جسم و چه در اخلاق و رفتار) را براي ديگران بيان کنيم بنابراين غيبت نوعي بدگويي در رابطه با ديگران به حساب مي آيد.افراد ممکن است بديها و عيوبي داشته باشند که ما از آنها با خبريم اما اشخاص ديگر بي خبر ،وقتي ما اين عيوب را پشت سر شخص بيان کنيم مرتکب غيبت شده ايم . سومين ويژگي اين است که اگر غيبت شونده صحبتهايي که ما پشت سر او گفته ايم را بشنود ناراحت مي شود. پس چنانچه کلام و گفتار شما اين ويژگي ها را داشته باشد غيبت محسوب مي شود و در غير اين صورت غيبت نمي باشد. حرف زدن معمولي در مورد افراد حتي اگر پشت سر آنها باشد به شرطي که ذکر عيوب پنهان نباشد و خود شخص با شنيدن آنها ناراحت نشود غيبت نيست.اما اگر شک داريم و نمي دانيم که آيا آنچه که مي گوييم غيبت است يا نه بايد احتياط کنيم و نگوييم. حضرت موسي بن جعفر عليه السلام مي فرمايند: من ذكر رجلا من خلفه بما هو فيه مما عرفه الناس لم يغتبه و من ذكره من خلفه بما هو فيه مما لايعرفه الناس اغتابه. (2) كسي كه پشت سر شخصي چيزي را يادآور شود كه همه مردم ميدانند، غيبت نيست و اگر كسي پشت سر شخصي نقص يا عيبي را بگويد كه مردم نميدانند، غيبت است. بنابراين صرف حرف زدن معمولي غيبت محسوب نمي شود اما در عين حال بر ما و شما لازم است که در صحبت کردن در رابطه با ديگران دقت لازم را بکار ببريم که خدايي ناکرده مرتکب گناه نشويم. 1 وسائل الشيعة ، الشيخ الحر العاملي،ط الإسلامية ،جلد 8،صفحه 600 2 الكافي، الشيخ الكليني ، ط الاسلامية، جلد 2 ،صفحه 358 ، حدیث 6 @javadheidari110
💠آموزش مهارتهای زندگی دراسلام ❎پرسش وپاسخ ✍🏻کارشناس اخلاق و مشاوره از گروه تبلیغی پاسخگو 📆دوشنبه و چهارشنبه ها⏰17:00 🔻گروه ندای شیعه: t.me/joinchat/AzVZNTy5lbLEe0FIDA5CCQ @javadheidari110
🚘 قابل توجه ماشین داران 🚘 *⭕️ یک تجربه فنی باارزش در خصوص خودرو* *⭕️ پاره شدن تسمه تایم* بیشتر در حال حرکت مخصوصا در جاده رخ میدهد پس اگر در حال حرکت ماشین خاموش شد به هیچ عنوان مجددا استارت نزنید!!! با یه حرکت ساده میتونید بفهمید تسمه پاره شده یا نه و از چند میلیون تومان خسارت به موتور در هنگام استارت زدن جلوگیری کنید! 🔴 اگر این اتفاق افتاد به هیچ عنوان استارت نزنید ماشین رو بذارین دنده یک و هُل بدین اگه ماشین تو دنده بود و حرکت کرد تسمه پاره شده و باید یدک کش خبر کنید ببره تعمیرگاه! و اگه ماشین حرکت نکرد یعنی تسمه سالمه! ⭕️ این تجربه فنی رو به دیگر دوستان انتقال دهید تا با یک یا چند استارت بی مورد زدن موتور ماشینشون را نابود نکنند! 🌎گروه_تبلیغی_پاسخگو 🔷 @javadheidari110 👈
♨️سوال: 🔰اگر شخصی از طریق پارتی بازی شغلی به دست بیاورد،درآمد حاصله از آن شغل چه حکمی دارد؟ ✍ پاسخ: ✅ پارتی بازی و خلاف مقررات جمهوری اسلامی عمل كردن و تبعیض، چون باعث تضییع حق دیگران می شود حرام است. به علاوه این گونه كارها باعث مخدوش شدن وجهه ‌نظام می شود، و این گناه است. بنابراین از پارتی بازی باید خودداری شود تا حق دیگران ضایع نشود و آبروی نظام مخدوش نشود. امّا پولی كه بابت كار می گیرند اگر به وظایف كاری و قراردادشان عمل كنند، حلال است.[۱] پارتی بازی ( یعنی وساطت برای پیشرفت کار بر خلاف قانون ) جایز نیست و حقوقی که می گیرند اشکال دارد ولی چنانچه این کار در حد معرفی باشد و فرد بقیه ی مراحل را طبق مقررات و شرایط قانونی طی کند و باعث تضییع حقوق دیگران نشود اشکالی ندارد.[۲] در صورتی که حقوق را در مقابل مهارت و تخصص خاصی می دهند و او مهارت و تخصص لازم را دارد و استخدام خلاف مقررات نباشد ، گرفتن مبلغ اشکال ندارد.[۳] اگر از نظر تخصص و توانائی انجام کار در حد مطلوب باشد حقوق حلال است.[۴] پی نوشت: [۱]. آیت الله فاضل،‌ جامع المسائل،‌ ج ۱، ص ۶۲۸. [۲]. آیت الله مکارم پایگاه اطلاع رسانی [۳]. استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای در قم [۴]. آیت الله سیستانی پایگاه اطلاع رسانی 🌎 کانال رسمی جواد حیدری_گروه تبلیغی پاسخگو 🔷 @javadheidari110
🔶 پرسش: من یکی از دوستهام را مسخره کردم و پشت سرش هم بدگویی کردم. الان پشیمونم برای استغفار از این گناه چه راه حلی وجود دارد؟ ................................................... 🌼پاسخ: از ارتباط شما با گروه تبلیغی پاسخگو سپاسگزاریم. چنانچه از دیگران حقی بر گردن ما باشد ما ملزم به ادای حق هستیم . حقوق مردم دو گونه است گاهی مادی و گاهی معنوی. اگرحقوقی که از مردم بر گردن ماست معنوی و غیر مادی باشند مانند وقتی که از دیگری غیبت کرده ایم و یا موجبات تمسخر او را فراهم آورده ایم در مرحله ی اول باید حلالیت بطلبیم لذا با مراجعه ی به شخص و طلب حلالیت می توانیم جبران گناه کنیم اما اگر امکان دسترسی به شخص وجود نداشته باشد بگونه ای که نتوانیم او را پیدا کنیم و یا شرایط بیان مطلب وجود نداشته باشد به گونه ای که بیان مساله منجر به مفسده شود و کینه توزی و اختلاف و تفرقه را منجر شود در این حالت، گفتن، لازم نیست و ما می توانیم باتوبه کردن ودر ادامه استغفار برای خود و برای آن شخص جبران مافات نماییم.البته با توجه به اینکه اقدام به بدگویی پشت سر ایشان نموده اید تلاش کنید تا در همان جمع مجددا از ایشان تعریف نموده و به بیان خوبیها و ویژگی های مثبت ایشان بپردازید ودر جهت حفظ و بازگرداندن آبروی ریخته شده از ایشان، تلاش کنید. از حیث کمیت نیز مقدار مشخصی برای استغفار و انجام کار خیر وجود ندارد بلکه متناسب با میزان گناه و دفعات غیبت و تمسخر باید طلب استغفار نمود و به نیت شخص کار خیر انجام داد.در اخر روایتی از پیغمبر خدا(ص) محضرتان ارائه می شود. «سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا كَفَّارَةُ الِاغْتِيَابِ قَالَ تَسْتَغْفِرُ لِمَنِ اغْتَبْتَهُ كَمَا ذَكَرْتَهُ (1) از پيامبر سوال شد كه كفاره و راه جبران غيبت كردن چيست؟ فرمودند: اين است كه هر وقت ياد آن فردي كه غيبتش را كردي، افتادي، برايش استغفار كني.. » پی نوشت: 1. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1413 ه.ق، ج 3، ص 377 @javadheidari110
🔶 پرسش: در دعاهامون از خداوند چه بخواهیم؟آیا باید نیازها را به زبان بیاوریم یا کار را به خداوند بسپاریم؟ ................................................... 🌼پاسخ: از ارتباط شما با گروه تبلیغی پاسخگو سپاسگزاریم دعا عامل اتصال انسان به خداست ونوعي عبادت تلقي مي شود اما درعين حال شرايط وآدابي دارد که با رعايت آن آداب، دعاهاي ما به اجابت نزديک ترخواهد شد.برخي از آن آداب، آداب ظاهري دعا و برخي ديگر آداب باطني دعا مي باشد. با وضو بودن، توجه به زمان، حضور در برخي مکانها، ذکر صلوات قبل و بعد ازدعا و مضطربودن ازجمله آداب ظاهري دعا مي باشدواموري همچون ترک گناه، خلوص نيت، حسن ظن به خدا، معرفت وتوجه به مضمون دعا به عنوان آداب باطني آن ذکر شده است. بيان حوائج ومشکلات و به زبان آوردن خواسته ها درهنگام دعا امري مطلوب و پسنديده است و در روايات به ما توصيه شده که حتي نمک غذاي خويش را هم ازخداوند بخواهيد بنابراين ذکر نيازمنديها و خواسته هاي مادي و معنوي ما خود نشانگر فقر ذاتي و ناچيز بودن ما دربرابر خداوند است ومي توان گفت نوعي تمرين بندگيست و توحيد افعالي انسان را محکم ترمي نمايد اما درعين حال لازم است در کنار بيان نيازها و خواستن آنها از خداوند متعال در ادامه، خواست خداوند و مصلحت او را نيزهنگام دعا مد نظر گرفته و کاررابه خداوند بسپاريم.در واقع حاجت خويش را درمحضر خداوند متعال بيان نماييم اما با اين قيد که خدايا اگر تو مصلحت مي داني و برايم خيري در برآورده شدنش است آن را برايم برآورده سازدر واقع شما با اين کارنتيجه دعا را به خداوند سپرده ايد وخودسرانه عمل ننموده اید. البته توجه کنيد که نوع خواسته ي انسان نيز به ميزان ظرفيت و معرفت روحي او برمي گردد هرچقدر انسان ظرفيت بالايي از حيث روحي و معنوي داشته باشد در دعاهايش خواسته هاي بالاتر و فراتر از امور مادي را نيزدرنظر مي گيرد.نيازهاي مادي بايد در جاي خود تامين شود و دعا براي تامين آن اشکالي ندارد، اما تامين اين نيازها تنها مقدمه رسيدن به اهداف بالاتر است. فراموش نکنيد که عبد بودن بدين معناست که اراده انسان به عنوان بنده خدا، فاني در اراده خدا شودواقتضاي بندگي تسليم اراده خدا بودن است. مومن دعا مي کند و خواسته هاي خود را مطرح مي کند اما حتي همين دعا کردن را نيز بنا به امروخواست خداوند انجام مي دهد. در انتها با ذکرروايتی از امام صادق عليه السلام ودعوت شما به تأمل در آن صحبت خويش را پايان مي دهیم. امام صادق (عليه السلام) در روايتی چنين مي فرمايند:: «إِنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ بِاللَّهِ أَرْضَاهُمْ بِقَضَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ --- همانا دانا ترين مردم به خدا، راضي ترين آنها به قضاء خداوند عز و جل مي باشند».(1) پی نوشت: 1 الكافي، الشيخ الكليني، ط الاسلامية، جلد2، باب الرضابالقضا، صفحه 60 @javadheidari110
💠 پرسش: آیا برای انجام کارها ،استخاره، مفید است؟ @javadheidari110 ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: نکته اول : استخاره به معنای طلب کردن خیر، از پروردگار عالم، برای انجام هر کاری، امری پسندیده و مورد سفارش اهل‌بیت علیهم‌السلام هست. مرحوم شیخ حر عاملی (ره) در وسایل الشیعه، بابی با عنوان (بَابُ كَرَاهَةِ عَمَلِ الْأَعْمَالِ بِغَيْرِ اسْتِخَارَةٍ – مکروه بودن انجام عمل بدون استخاره- گشوده‌اند. (1) نکته دوم: نوع دوم استخاره، به معنای خاص و رایج بین مردم هست،که هنگام تردید و تحیر برای انجام کاری، متوسل به آن میشوند که در این مورد، نکاتی تقدیم میشود: الف): برای انجام هر کاری ، مخصوصا اگر دارای اهمیت باشد ،ابتدا باید از فکر و اندیشه بهره ببریم که امام علی علیه‌السلام فرمودند: الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَة *فکر مانند آیینه‌ای صاف ، زشتی و زیبایی امور را به انسان نشان میدهد. (2) ب): بعد از اندیشیدن و تفکر، مشورت کردن و بهره بردن از عقل جمعی، مورد سفارش ، آموزه‌های اسلام عزیز هست. امیرالمؤمنین علیه‌السلام میفرمایند: لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَة*هيچ پشتيبانى همچون مشاوره نيست. (3) ج ) اگر کسی ،بعد از تفکر و مشورت، نسبت به انجام عمل ،مردّد و متحیّر، باقیمانده باشد ، فقط و فقط برای رفع تحیر و نجات از حالت تردید ، میتواند اقدام به استخاره با آدابی که برای آن بیان‌شده است، نماید. نکته سوم: طبق نظر مراجع معظم تقلید، عمل به استخاره واجب نیست. (4) پینوشت : 1. وسائل الشيعة، ج8، ص: 79 2. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 470 3. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 478 4. http://www.leader.ir/fa/book/11?sn=4568 @javadheidari110
🔶 پرسش: تو نمازهام خیلی شک می کنم اصلا توجه و حضور قلب ندارم برای رفعش چه راهی را پیشنهاد میدید؟ ................................................... 🌼پاسخ: از ارتباط شما با گروه تبلیغی پاسخگو سپاسگزاریم یکی ازراههای شیطان برای ضربه زدن به انسان ایجاد شک و تردیددرانجام اعمال عبادی اوست.شیطان ازطریق القاءشک وتردید، قصد دارد انسان را ازعبادت خسته کندبه گونه ای که باکثرت این شکها انسان دچاردرگیری ذهنی شده ونهایتا موقع عبادت و انجام اعمال عبادی بجای نشاط و آرامش دچاراسترس وبهم ریختگی اعصاب می شود واین نتیجه ای است که شیطان دنبال می کند. توجه نکردن به شک وردشدن ازآن تنها راه رهایی ازاین امراست چراکه اگرشما به شک خوداعتنانماییدکم کم دچاروسوسه می شوید واین وساوس شیطانی منجربه ناامیدی شما ازعبادت خواهدشد. اگرتعداد شک شما در نماز کم است با رجوع به رساله عملیه مرجعتان ، حکم شک را گرفته و بدان عمل نمایید اماچنانچه شما کثیرالشک هستید نباید هیچگاه بشک خود اعتنا کنید.کثیر الشک کسی است که زیاد شک میکند مثلا کسی که در سه نماز پشت سر هم یا در یک نماز سه بار شک میکند کثیر الشک محسوب می شود. یکی از ریشه های مهم شک درنماز، به عدم حضورقلب درنمازبرمی گردد غالبا کسانی که درنمازحضورقلب بیشتری دارند کمتردچارشک می شوند بنابراین برشمالازم است درجهت ایجادحضورقلب درنمازگامهای مهم و موثری بردارید تابدین طریق ازشک درنمازنیزرهایی یابید. فراموش نکنیدکه حضورقلب حالتی است که بااستمرار وتمرین ومداومت ایجادمی شود وهرگزپدیده ای آنی ولحظه ای نمی باشد.برای ایجاد حضورقلب درنماز، به زمان نماز و اول وقت خواندن آن بسیارتوجه نمایید. قبل ازورودبه نمازمدام به این مساله فکرکنید که قصددارید نمازبخوانید و دربرابر خداوند با عظمت ابرازبندگی وحقارت نماییددرواقع پیش از نمازبسترلازم برای تعبد خویش را ازحیث فکری وقلبی آماده نمایید. کسی که می خواهد در نماز حضور قلب داشته باشد، لازم است به مقدمات نماز توجه کند.هنگام وضو دقت لازم رابخرج داده وسعی کنیددعاهای وارده درهنگام وضورا بخوانید. قبل از نماز لحظاتی را با خدا خلوت کنید. امام صادق علیه السلام می فرماید: « إِذَا اسْتَقْبَلْتَ الْقِبْلَةَ فَانْسَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا وَ الْخَلْقَ وَ مَا هُمْ فِيهِ (وَ اسْتَفْرِغْ قَلْبَكَ مِنْ كُلِّ شَاغِلٍ يَشْغَلُكَ عَنِ اللَّهِ) وَ عَايِنْ بِسِرِّكَ عَظَمَةَ اللَّهِ وَ اذْكُرْ وُقُوفَكَ بَيْنَ يَدَيْهِ يَوْمَ تَبْلُو كُلُّ نَفْسٍ مَا أَسْلَفَت؛ (1) هنگامی که به قصد نماز به جانب قبله ایستادی، دنیا و آن چه در آن است و مردم و احوال آن ها را فراموش کن. قلبت را از هر شاغلی که تو را از یاد خدا باز می دارد، فارغ ساز . با چشم باطن، عظمت و جلال خدا را مشاهده کن. به یاد آور توقف خودت را در برابر خدا، در روزی که هر انسانی اعمال از پیش فرستاده اش را آشکار می سازد ». قبل ازنمازاذان واقامه بگویید ودرحین نمازخواندن، تمام توجه خودرابه الفاظ و معانی اذکار معطوف نمایید. یکی دیگراز اسباب حضور قلب درنماز، رعایت احکام و آداب نماز است، مانند نگاه کردن به محل سجده در حال قیام، نگاه کردن بین دو پا در حال رکوع، نگاه کردن به دامن در حال تشهد و سلام و چسباندن دست ها به بدن در حال قیام و غیره. چنانچه حضوردربرخی مکانها(مانند مکانهای شلوغ)منجربه حواس پرتی شما وشک بیشترشما می شود سعی کنید زمان و مکان مناسبی را برای نمازخواندن انتخاب نمایید. اگرتوانایی حضوردرمسجد وخواندن نمازجماعت را دارید حداقل تا برطرف شدن مشکلتان، سعی درجماعت خواندن نمازداشته باشید. انسان، گرفتاروعلاقمند به دنیا و مظاهردنیاست به گونه ای که دنیادوستی وحب دنیا او را ازتوجه به امورمعنوی بازمی دارد وچنانچه موفق به عبادت شود بازبه دلیل وابستگی به ظواهردنیا توان کنترل افکارخویش را ندارد وهمین امرمی تواند ریشه ای برای ایجاد شک درنماز باشد لذا توصیه می شودبرای کسب حضورقلب و به تبع آن رفع شک درنماز، دوستی دنیارا دروجودخود تعدیل کرده و موقع نمازدل از دلبستگیهای دنیا برکنید. برای رفع مشکل مطالعه کتابهایی همچون حضور قلب در نماز اثرعلى اصغر عزيزى تهرانى و همچنین کتاب پرتوي از اسرار نماز، تأليف محسن قرائتي پیشنهاد می گردد.. پی نوشت: 1 محدث نورى، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 هجرى قمرى، ج 4 ، ص 95 . @javadheidari110