Moghadam-Shab8Moharram1399[07].mp3
6.18M
▪️ارباب گفته ام که تو نوکر بخوانی ام▪️
🎤 سبـک : شعرخوانی
🗓مراسم : شب هشتم محرم الحرام 1399
🆔 @javadieh
ارباب گفته ام که تو نوکر بخوانی ام
از قید و بند عالم هستی رهانی ام
ارباب گفته ام که بدانند کل خلق
دنبال خویش تا به ابد میکشانی ام
اکنون اگر چه پیرم و فرتوت و ناتوان
مولا خودش خریده مرا در جوانی ام
غیر از علی و آل علی در تمام عمر
خیری ندیده ام دگر از زندگانی ام
مثل سگی که صاحب خود را رها نکرد
جایی نمیروم من اگر هم برانی ام
آقا چه میشود که شبی صحن کربلا
در بین نوکران عزیزت نشانی ام
وقتی که سینه میزنم و گریه میکنم
احساس میکنم به خدا آسمانی ام
ما را شبی غلام رقیه خطاب کن
رحمی نما که از غم عشقش روانی ام
#امام_حسین
#شب_هشتم_محرم_1399
#شعرخوانی
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
Moghadam-Shab8Moharram1399[08].mp3
5.91M
▪️دل دیوونه بازم منو میکِشه سمتت▪️
🎤 سبـک : زنجیر زنی
🗓مراسم : شب هشتم محرم الحرام 1399
🆔 @javadieh
دل دیوونه بازم منو میکِشه سمتت
مثه اینکه خمار زیارتته
آقا بهترین حسه ، میدونی چیه قصه
خون من آغشته به تربتته
پا علمت بزرگ شدم حالا
جوونیم نذریِ رقیته
نگرونیم تو روضه غیبته
خونه ی اول من هیئته
سایَت روی سر ما مستدام
تو از اول آقایی من غلام
دنیا ارزونی اهلش فقط
از این دنیا یه کربلا میخوام
... جان اباعبدالله حسین ، جان اباعبدالله ...
حرومم باشه عشقی که به جز شما باشه
من از اول دیوونه ی خودتم
میدونم که میبخشی منو بابت حرفم
آخه رک به تو میگم عاشقتم
کی غیر از تو هوای من رو داشت
کی دستاشو روی سرم گذاشت
دنیا ارزونی اهلش که من
شاهی دارم که میمیرم براش
آخه کِی باورم میشد یه روز
اینجوری پیش تو عزیز میشم
دنیا هفت پشتش هم برا شما
من حرفامو به اربابم میگم
... جان اباعبدالله حسین ، جان اباعبدالله ...
عجب حس قشنگی توی روضه ها دارم
همش انگاری که وسط ابرام
میدونم که آخر سر میرسه اون روز که
حاجتم رو میگیرمش از آقام
چقدر دست به دعا شِه مادرم
کربلامو بده منم برم
چی میشه یک شب هم نظر کنی
مارو دعوت کنی توی حرم
هر کی با تو رفاقتی داره
آخر سر از تو روزی میگیره
مطمئنم غلام سیات یه روز
دم شیش گوشه واست میمیره
... جان اباعبدالله حسین ، جان اباعبدالله ...
#امام_حسین
#شب_هشتم_محرم_1399
#زنجیرزنی
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
Moghadam-Shab8Moharram1399[09].mp3
4.06M
▪️شور و شیدای من ، بهترین آقای من▪️
🎤 سبـک : زنجیر زنی
🗓مراسم : شب هشتم محرم الحرام 1399
🆔 @javadieh
شور و شیدای من ، بهترین آقای من
چقده قشنگه با روضه دنیای من
یا حسین یا حسین نجوای کائناته
گریه کردن برات اوجب واجباته
رفاقتِ با تو صفا داره
دلم هوای کربلا داره
ته این رفاقت جنت برینه
سینه میزنی برای حسین فاطمه میبینه
پای علم تو روزیمو میگیرم
من آخر این قصه پای عشق شما میمیرم
... روحی فداک حسین اباعبدالله ...
دل من جلدته ، اسیر لبخندته
دنیا زیر دِین دستای بخشندته
جبرئیل بندته ، آقا پناهندته
اسم ارباب حسین خیلی برازندته
مفتخرِ به گدایی شدم
حالمو ببین پاییزی شدم
تو خود بهاری ، روزیمو میاری
هر چی کرامت روی زمینه تو یه تنه داری
یه نیمه نگاهت دل منو برده
عاقبت به خیر میشه اونی که نمکتو خورده
... روحی فداک حسین اباعبدالله ...
فرش روضت پَر ملائکه ست رو زمین
مزد ماها رو میده یل اُم البنین
تا میگم یا حسین غم از دلم میبره
خدا هم تو روضت میرسه پا منبره
نوکریِ تو پادشاهیه
روضه های تو چه شبائیه
ذکر تو میگیره ، هر کی نااُمیده
هر کسی اومد اینجا فاطمه عوضشو میده
ضربان قلبم میزنه با نامت
یه گوشه نگات بسه آقاجون برای غلامت
... روحی فداک حسین اباعبدالله ...
شاعر : #محمدرضا_محمدزاده
#امام_حسین
#شب_هشتم_محرم_1399
#زنجیرزنی
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
Moghadam-Shab9Moharram1399[01].mp3
12.14M
▪️کاش مثه دریا نبودی ، این قَدَر زیبا نبودی▪️
🎤 سبـک : روضه خوانی
🗓مراسم : شب تاسوعای محرم الحرام 1399
🆔 @javadieh
کاش مثه دریا نبودی
این قَدَر زیبا نبودی
تا کسی چشمت نمیزد
کاشکی این قَدَر اباالفضل
خوش قد و بالا نبودی
تا کسی چشمت نمیزد
کاش نمیرفتی دم آب
کاشکی تو سقا نبودی
تا کسی چشمت نمیزد
وقتی رفتی آروم آروم
من شدم غریب و مظلوم
غم میبارید از سر و روم
دخترم گفت برمیگردی
من به زیر لب میگفتم
بیچاره ای طفل معصوم
وقتی دستاتو بُریدن
صدای مادرم اومد
هی میگفت آخ زخم بازوم
عباس از بعد تو ای قُوت بازوی من
حاجت به استخاره نداره گلوی من
عباس پامو که بیرون بذارم از علقمه
عباس تو دشمنا حرف از سر و بُریدنه
عباس پاشو داداش، داداش جان داداشم پاشو، ببین لشکر دارن به بی کسی حسین میخندن. صدای الله اکبر الله اکبر گفتن عباس قطع شد، یه وقت دید حسین صدایی شنید، یه صدایی از کنار نهر علقمه میاد، اَخا اَدرک اَخا، داداش دیگه داداشتو دریاب. ابی عبدالله با شتاب و عجله اومد کنار نهر علقمه. راوی میگه دیدیم حسین یه چیزایی رو از رو زمین برمیداره میبسوه رو چشم میذاره تو بغل میگیره. میگه از دور متوجه نشدیم چیه، گفتیم شاید پاره های قرآنه، صفحات قرآنه حسین داره به صورت. میگه جلوتر اومدیم دیدیم دستای قلم شده ی عباسه. ابی عبدالله دستای اباالفضلو بغل میگرفت هی صدا میزد داداشم اباالفضلم. اون داداشی که تا لحظاتی قبل به بغل گرفته بود راهی میدونش کرده بود، چی دید حسین. دید اینقدر تیر به این بدن زدن نگاه کرد دید تیر تو چشم نازنینش زدن، ابی عبدالله نگاه کرد دید دستاشو از بدن جدا کردن. از اونور برات بگم، اباالفضل العباس نگاه کرد، چشمش جایی رو نمیبینه، یه وقت دید صدای قدم هایی میاد کنار نهر علقمه. صدا زد آی کسی که داری میای سر از بدنم جدا کنی، من چشمام جایی رو نمیبینه نمیتونم نمیبینم کی هستی اما ازت یه خواهش دارم، اگر میخوای سر از بدن عباس جدا کنی مانعی نداره جدا کن. اما یه چند لحظه صبر کن. صدا زد داداشم حسین الآن میاد، قدری تحمل کن سر از بدنم جدا نکن. میخوام یه بار دیگه صورت داداشمو ... یه وقت دید یه صدایی بلند شد عباس من حسینم. اومدم سرتو به دامن بگیرم، چیکار کردی با خودت، گفت داداش من نگران مشک آب بودم حواسم از خودم پرت شد، داداش الآن کی آب به خیمه ها میبره، داداش الآن کی آب میبره برا علی اصغر، داداش وقتی داشتم از رو اسب رو زمین می افتادم دیدم رقیه کنار خیمه ها ایستاده. عباس شنیدم مادرم فاطمه اومده کنار بدنت، نهر علقمه بوی یاس گرفته داداش چیکار کردی. گفت داداش وقتی داشتم رو زمین می افتادم دیدم یه خانمی صدا میزنه عباسم پسرم. من صدای مادرمو میشناسم، مادرم اُم البنینه، صداش با این خانم فرق میکرد، یه پسر صدای مادرشو خوب میشناسه. گفتم خانم جان مادر من اُم البنینه نیومده کربلا، شما کی هستی به من میگی پسرم. صدا زد عباس من مادرت فاطمه ام. عباس من مادر حسینم. صدا زد داداش آیا صورتشو دیدی یا نه؟ صدا زد یه عمر میخواستم صورت فاطمه رو ببینم اما هر چه کردم دیدم چادر رو صورتشه. با چادر خاکی سرمو به دامن گرفت.
مادر حلال کن که میسر نشد دگر
این مشک آب را برسانم به اصغرت
از تو دو دست بر کمر و از تو بر زمین
خاکی شده است چادرت ای خاک بر سرم
#حضرت_اباالفضل
#شب_تاسوعا_محرم_1399
#روضه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir