⚫️ اشعار شب پنجم محرم الحرام سال 1395 ⤵️ #اشعار_شب_پنجم_محرم_1395

▪️یه جورایی اینقدر مدیونتم▪️ 🎤 سبـک : روضه خوانی 🗓مراسم : شب پنجم محرم الحرام 1395 🆔 @javadieh

یه جورایی اینقدر مدیونتم که باید کنم زندگیمو فدات یه عمره برام بودی مثل پدر منو دوست داشتی مثل بچه هات یه جورایی رفتار کردی باهام که انگار بودم علی اکبرت برای خودم مردی هستم حالا به لطف وجود تو و خواهرت نذاشتی که یک لحظه باشه برام پدر داشتن مثل یک آرزو بذار در ازای همه خوبیات بیام دست هاتو ببوسم عمو (روضه خوانی توسط حام مهدی آینه) امون از این روزهای پُر از اضطراب که من داغدار بنی هاشمم علی اکبرم رفت میدون بسه نمیخواد به میدون بری قاسمم حالا که زره نیست قد تنت نکن گریه جون عمو اِنقده نذار تا بشم پیش بابات حسن تو روز قیامت خجالت زده چقدر آرزوها که داشتم برات میخواستم ببینم خودم شادیتو چقدر دوست داشتم خودم باشم و بگیرم برات رخت دامادیتو ... عمو جان ، عمو جان ، عمو جان حسین ... برا اذن میدون گرفتن عمو اگه کافی نیست اشکم و گریه هام بذار تا خیالت رو راحت کنم عمو جون اینم دست خط بابام اجازه بده جای تن پوش رزم به جای زره من بپوشم کفن بذار تا بگم با صدای بلند و اِن تنکرونی أنا بن الحسن برام مرگ شیرین تره از عسل تو نابودی کفر و ظلم و ستم یه جوری تو میدون بجنگم همه بفهمن که شاگرد عباستم ... عمو جان ، عمو جان ، عمو جان حسین ... #حضرت_قاسم #شب_پنجم_محرم_1395 #روضه 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

▪️هم هستی عموی من و هم پیر مرادم▪️ 🎤 سبـک : زمـیـنـه 🗓مراسم : شب پنجم محرم الحرام 1395 🆔 @javadieh

هم هستی عموی من و هم پیر مرادم بی طاقتم و منتظر اذن جهادم چشمامو ببین شوق شهادت تو نگامه کافیه همین خون حسن توی رگامه بذار بشه آزاد از قفس پرم بذار بشه قربونیِ تو سرم رفته علی اکبر من چرا نرم عمو ببین اشک التماسمو مگه دیگه چاره مونده واسمو جوون تو رفته مونده قاسمو ... عمو حسین ، ای جانم عمو حسین ... رهرو برای چی باید از جاده بترسه دنیا باید از این حسنی زاده بترسه از روزی که بابام حسنم شیر جمل شد رؤیای شهادت برام اَحلی من عسل شد شهادته تضمین سعادتم نفس نفس تو فکر شهادتم تو موج خون بیا به عیادتم دارم میرم میخوام محشری کنم تو کربلا کار خیبری کنم با کافرا رزم حیدری کنم ... عمو حسین ، ای جانم عمو حسین ... اَلغوث عمو جونم بیا خون شد دل قاسم افتاده تو دستای عدو کاکل قاسم لب تشنه ام و جام عسل رو میچشم من کاش که تو ببینی رو خاکا پا میکِشم من من گلم و تا گلچینم اومده تا سُم اسب روی سینم اومده بابا حسن به بالینم اومده دیگه از این دنیا نااُمیدمو بیا ببین که نفس بریدمو زیر سُم مرکب قد کشیدمو ... عمو حسین ، ای جانم عمو حسین ... #حضرت_قاسم #شب_پنجم_محرم_1395 #زمینه 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

▪️عشق تو گنج قارونم آقا▪️ 🎤 سبـک : شـور 🗓مراسم : شب پنجم محرم الحرام 1395 🆔 @javadieh

عشق تو گنج قارونم آقا تا اونجایی که میدونم آقا امشب کربلا میدی خیلی ممنونم آقا کلاً من اینه قانونم آقا هر چی گفتی بگم جونم آقا از تو روضه هات نکن دیگه بیرونم آقا دارم از دار دنیا شمارو حال خوش همین لحظه هارو خیلی من دوست دارم کربلارو کربلا بهترین جای دنیاست حاجت خوب و تکراری ماست برات کربلا دست زهراست یادت میفتم هر روز و هر شب نذرت جوونیم سالار زینب ... سالار زینب ، سالار زینب ... روحی فدا به اذن عقیله هستم من نوکر این قبیله مقصد اربابه و هر چی جز اون وسیله تنها عشقی که پاک و اصیله عشق آسمونی و بی بدیله عشق شاه کربلاست اونکه نعم الامیره کی گفته ما پِی نون و آبیم دنبال جنتیم و ثوابیم ما کَلب خونه زادِ ربابیم میریزه اشک من دونه دونه اربعین کربلا یادمونه این گریه ارث اجدادمونه نوکر بمونم این بوده سَعیَم عمریه کلب بی بی رقیم ... بی بی رقیه ، بی بی رقیه ... نوش جونم اگه غصه خوردم تو روضه لحظه هارو شمردم به عشق تو رفیقامو هیئت آوردم میدونم آبروتونو بردم آقا بیا زمانی که مُردم همه کارامو دست اباالفضل سپردم چشمم خیره ست به دست اباالفضل قربون چشم مست اباالفضل امید قلب خسته اباالفضل جونم به ناز شَست اباالفضل قلبم بدجور شکسته اباالفضل دنیا دستامو بسته اباالفضل آقا گداتم کار تو اِفَض زهرا میخونه جانم اباالفضل ... جانم اباالفضل ، جانم اباالفضل ... شاعر : #محمد_ابراهیمی_اصل #امام_حسین #شب_پنجم_محرم_1395 #شور 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

▪️میرسه بوی جنان ، میخونم سینه زنان▪️ 🎤 سبـک : واحـد 🗓مراسم : شب پنجم محرم الحرام 1395 🆔 @javadieh