▪️کارت اینه داری دل منو میبری▪️ 🎤 سبـک : واحـد 🗓مراسم : شب دوم محرم الحرام 1395 🆔 @javadieh

کارت اینه داری دل منو میبری مثه روز روشنه که تو منو میخری وقتی که با تواَم قرصه قلبم آقا خوبه در خونه ی شما کَلبم آقا به خدا تو حتی مهربون تر از مادرمی خدارو شکر میکنم تو سایه ی رو سرمی سوخته بالم مثه فطرس ولی بال و پرمی همه ی باورمی ، همه ی باورمی ... شاه یا ثاراللّه ، یا ثاراللّه ، یا ثاراللّه ... پیراهن میدَرَم از غم تو آقا خنده داره حالم برای آدما بدونید شاه ما بَدارَم میخره سندش طیب و علی گندابیا عمریه بیمه شده تو روضه کل بدنم من حسینی شده ی دست امام حسنم تا نفس دارم بدون برا تو سینه میزنم آره سینه میزنم ، آره سینه میزنم ... شاه یا ثاراللّه ، یا ثاراللّه ، یا ثاراللّه ... دوتا گنبد طلا قبله ی نوکرا برگه ی دعوتو بذار آقا برا وقتی که مادرم گفت بریم کربلا شب جمعه میایم میون زائرا غروبا ضریح تو عطر گل یاس میگیره عجب عکسی میشه تو کربلا عکاس میگیره میگه هر کی هر چی میخوادش از عباس بگیره از عباس بگیره ، از عباس بگیره ... شاه یا ابوفاضل ، یا ابوفاضل ، یا ابوفاضل ... #امام_حسین #حضرت_اباالفضل #شب_دوم_محرم_1395 #واحد 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

▪️دیدید اگر که یکسره در کنج خلوتیم▪️ 🎤 سبـک : شعرخوانی 🗓مراسم : شب دوم محرم الحرام 1395 🆔 @javadieh

دیدید اگر که یکسره در کنج خلوتیم غرق محبتیم ، به دنبال وصلتیم هجران کشیده ایم گناهی نکرده ایم از دوری نگار پُر از درد غربتیم گیسوی یار بود که ما را اسیر کرد لطفش مدام باد که ما بی لیاقتیم سینه زنیم و یکسره معراج می رویم سرمست بین مِیکده گرم عبادتیم ما بی حسین معنی دیگر نمی دهیم بی عشق یار تیره و تاریم ظلمتیم لطف حسین بوده که درهم خریده است لطف حسین بوده که مشمول رحمتیم با یا حسین مُرده یمان زنده میشود چون عاشقیم عارف و صاحب کرامتیم ما را علی برای حسینش بزرگ کرد از کودکی بزرگ شده بین هیئتیم زهرا اجازه داد که ما گریه میکنیم در بین روضه ها همه تحت عنایتیم منسب چه منسبی همگی عبد زینبیم ما نوکریم و تا به قیامت رعیتیم در روز حشر که همه از همه فراری اند ذیل نگاه عمه ی سادات راحتیم شاعر : #علی_سپهری #امام_حسین #شب_دوم_محرم_1395 #شعرخوانی 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

▪️آقاییت همیشه بهم شده ثابت▪️ 🎤 سبـک : شـور 🗓مراسم : شب دوم محرم الحرام 1395 🆔 @javadieh

آقاییت همیشه بهم شده ثابت از همه ی عالم جداست حسابت رو زدم و بازم گیر توئه کارم من سگ رقیم عشقشو دارم منو ببخش زدم باز زیر تموم قولا به قول داش مَشتیا حرف نداری به مولا به مولا که آقا دوسِت دارم خیلی زیاد میخوام دنیاش نباشه خم به اَبروتون بیاد به جون مادرم آقا به جون هر چی مَرده شبای کربلات آقا منو دیوونه کرده ... حسین جانم (3) ، حسین جان ... فدا سرت آقا کبودیِ سینم چِشَم کف پاهات داغتو نبینم تا روز قیامت پرچم تو بالاس مؤدبمون کن به ادب عباس منی که قد کشیدم پا علم اباالفضل راه نداره نمیرم تو حرم اباالفضل اباالفضلی ببخش کردم من از تو غفلت آقا الهی جون بدم نزدیک باب القِبلت آقا به جون مادرم آقا به جون هر چی مَرده غروب کربلات آقا منو دیوونه کرده ... حسین جانم (3) ، حسین جان ... نوکری عزیزی که باشه مؤدب هر کسی نمیشه غلام زینب سعادته هر کی دیوونه باشه نوکر اباالفضل یه دونه باشه نوکراتو رسوندی به یه نون و نوایی از در خونت رسید هر کی رسید به جایی یه جایی رو زمین هست که دلم تنگ هواشه یه جا که حضرت زهرا یکی از زائراشه به جون مادرم آقا به جون هر چی مَرده هوای کربلات آقا منو دیوونه کرده ... حسین جانم (3) ، حسین جان ... شاعر : #محمد_ابراهیمی_اصل #امام_حسین #شب_دوم_محرم_1395 #شور 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

⚫️ اشعار شب سوم محرم الحرام سال 1395 ⤵️ #اشعار_شب_سوم_محرم_1395

▪️بازم با همین موی خاکستری▪️ 🎤 سبـک : روضه خوانی 🗓مراسم : شب سوم محرم الحرام 1395 🆔 @javadieh

بازم با همین موی خاکستری تو از دخترت داری دل میبَری باباجون بهم قول بده خیلی زود دوباره برام روسری میخری لباس تنم پاره پاره شده میبینی لباسم شده نخ نما سر و وضعمون نامرتب شده که اینجور مَردم میخندن به ما میذاشتی برات آب و جارو کنم چه خوشحالم من امشب از دیدنت چقدر لحظه هارو شمردم بابا برای یه بار دیگه بوسیدنت ... بابایی ، بابایی ، بابایی حسین ... نبودی ببینی چی اومد سرم کبودی گرفته همه جونمو همونا که با سنگ تورو میزدن همونا شکستن دندونمو یه جاهایی اِنقدر برام سخت بود که داشتش میشد جونم از تن رها یه بازاری داشتن میبردن منو که میرفتن اونجا فقط برده ها یه جاهایی از ناقه افتادمو یه چند بار عقب موندم از قافله چه زجری کشیدم من از دست زجر چه دادی سرم میکشید حرمله ... بابایی ، بابایی ، بابایی حسین ... شدم دست و پا گیر این قافله شدم باعث زحمت خواهرت منو خوب نگاه کن برات آشناست روی صورتم جای انگشترت چه شبها که با ناله های رباب شبامو تو ویرونه کردم سپر چه شبها که رفتم گرسنه به خواب چه روزا که شلاق خوردم پدر یه لطفی کن امشب تو در حق من ببر با خودت این کتک خوردتو بذار تا که هستی در آغوش من ببوسم لبای تَرَک خوردتو ... بابایی ، بابایی ، بابایی حسین ... #حضرت_رقیه #شب_سوم_محرم_1395 #روضه 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir