در صورت تو نور نبوی
در هیبت تو شور علوی
ای گوهر عشق ، ای دُر صدف
داری تو نسب از شاه نجف
عشق و عمر بابایی ، ماه اُم لیلایی
تو کمند گیسویی ، تو بلند بالایی
... یا علی علی اکبر ، یا علی علی اکبر ...
افتاده به خاک جسم پسرش
ارباب اومده بالای سرش
با قلب غمین ، با قد کمون
هی میگه که وای از داغ جوون
گشته تو دل میدون روضه خون برا اکبر
هی میگه علی الدنیا بعدک العفا اکبر
... یا علی علی اکبر ، یا علی علی اکبر ...
باباتو ببین آواره شده
تسبیح تنت صدپاره شده
میخنده عدو به زاری من
عمه اومده به یاری من
دونه دونه ی اعضات میریزه از آغوشم
وای من که تابوتت شد عبای رو دوشم
... یا علی علی اکبر ، یا علی علی اکبر ...
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم_1398
#زمینه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
علی آقای منه منم غلام علی
خدا هم حتی شده عاشق نام علی
الله اکبر ، الله اکبر
بَه بَه عجب دلچسبه اذونت
اَشهد اَن علی ولی الله
رو میخونی تو با کل وجودت
هر کی حلالزاده بود ، به علی دل داه بود
قرعه ی من از ازل به نامش افتاده بود
علی اکبر ای نَسَبت از علیه
این نحوه ی ضربه زدنت از علیه
شاگرد عباسی علمت از علیه
... مدد علی اکبر ، مدد علی اکبر ...
عشق تو لَم یزلی ، به خدا بی بدلی
زدی به میدون جنگ طوفان به پا شد علی
وقت رجز میگی أنا بن الحیدر
طوفان به پا میکنی توی میدون
با همین شیوه ی جنگاوری ها
همه ی لشکرو میکنی حیرون
شبیه ماه شبه ، لشکری در عجبه
پیغمبر اومده یا علیه در غضبه
دقیقاً هم مثه علمداره غضبه
تکبیر واست میگه عقیلة العربه
میگه فدا صورت مثله ماه شبه
... مدد علی اکبر ، مدد علی اکبر ...
پدر تو رو به تو میگه غوغا کن حالا
ماشاءالله بهت میگه چون شمشیر آوردی بالا
میمنه میسره درهم و برهم
پرچمو بردی بالا چون همیشه
دل عقیله رو بردی با رزمت
نوه ی مولا جز این هم نمیشه
نعره زدی به حرم ، یه تنه یه لشکرم
حرمله ها گوش کن من نوه ی حیدرم
رقیه بدجوری مینازه به داداشش
چه لحظاتی رو میسازه با داداشش
روحیه شو عدو میبازه با داداشش
... مدد علی اکبر ، مدد علی اکبر ...
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم_1398
#شور_تک
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
یوسف آل بنی هاشم علی اکبر
ذکر هوهوی لب قاسم علی اکبر
جبل اکبر ، زحل اکبر
جناب بی بدل اکبر
علی هیبت ، حسن قامت
حسین کندو عسل اکبر
وای مؤذن مولا ، اذان بگو حالا
بریز به هم دنیارو بگو
اَشهد اَن علی ولی الله
ای گل لیلا علی اکبر
خوش قد و بالا علی اکبر
جوون مولا علی اکبر
... یا علی اکبر ، علی اکبر ...
جان دل جانان ثارالله علی اکبر
ذکر تسبیحات عبدالله علی اکبر
فلک اکبر ، مَلَک اکبر
بُوَد سنگ محک اکبر
کمان ابرو ، سیه گیسو
چقدر دارد نمک اکبر
وای سرو بلند بالا ، علی گل لیلا
بریز به هم دنیا رو بگو
اَشهد اَن علی ولی الله
ای گل لیلا علی اکبر
خوش قد و بالا علی اکبر
جوون بابا علی اکبر
... یا علی اکبر ، علی اکبر ...
فاطمه خو حیدری منسب علی اکبر
ای مدافع سیده زینب علی اکبر
شهاب اکبر ، شباب اکبر
گل ارباب و گلاب اکبر
شود حیدر ، کند محشر
اگر گیرد نقاب اکبر
وای رجز بخون آقا ، جوون ثارالله
بریز به هم دنیا رو بگو
اَشهد اَن علی ولی الله
ای گل لیلا علی اکبر
خوش قد و بالا علی اکبر
جوون مولا علی اکبر
... یا علی اکبر ، علی اکبر ...
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم_1398
#دمام_زنی
#تک
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی
پاره های بدنت را جگرم سوخت علی
ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم
طرز شانه زدنت را جگرم سوخت علی
چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ایَت
مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی
لخته خونی که برون از گلویت آوردم
ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی
یوسفم کاش که میشد به میان حرمت
ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی
آن لبانی که اذان گفت بهم ریخته است
خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی
نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم
چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی
گر نیایند جوانان حرم یاری من
که برد خیمه تنت را جگرم سوخت علی
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم_1398
#دمام_زنی
#روضه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
ای ماه جوونم ، ای تاب و توونم
داری میری میدون ، پریشونم پریشونم
بارونی شده باز ابر آسمونم
داری میری میدون ، پریشونم پریشونم
توی قلبم شده محشر ، داری میری شدم مضطر
میترسم ای جوون من تو هم بابا بشی پرپر
میخونم با چشای تر ، بیا و این دم آخر
یه ذره راه برو پیش چشای من علی اکبر
الهی من به قربون قد و بالات علی جونم
تو داری میری و پشت سرت هِی نوحه میخونم
... امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...
بی تو حال و روزم یعنی غصه خوردن
میدیدم سر تو چی آوردن ، چی آوردن
هر قطعه زِ جسمت رو با نیزه بردن
میدیدم سر تو چی آوردن ، چی آوردن
میدیدم که تک و تنها ، میون اون همه اعدا
به جسمت تیر زدن اِنقدر که افتادی تو هم از پا
میدیدم با دل مضطر ، با اون حالت علی اکبر
زِ روی مرکب افتادی میون اون همه لشکر
با تیر و نیزه افتادن به جون تو گل بابا
آخه هر تیکت افتاده یه گوشه بین این صحرا
... امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...
قلبم غرق خونه ، حالم زار و مضطر
خم کردی قدم رو ، علی اکبر علی اکبر
وای از دست دشمن ، وای از تیر و خنجر
خم کردی قدم رو ، علی اکبر علی اکبر
چه آشوب و چه غوغایی ، هم اینجایی هم اونجایی
تنت پاشیده از هم من بمیرم اِرباً اِربایی
نمونده واسه من پایی ، نمیتونم که تنهایی
آخه از رو عبا داری زمین میری زِ بابایی
جوانان بنی هاشم بیایید از حرم بیرون
قدم خم شد از این داغ و جوونم رفت شدم دلخون
... امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم_1397
#زمینه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
پاشو علی اکبرم قلب من آروم بگیره
بابای پیرت پسرم اگه نباشی میمیره
راستی مؤذن حرم صداتو یادم نمیره
قربون تحریر صدات پاشو بازم اذون بگو
بازم یه بابا به منه خسته ی نیمه جون بگو
بدون من کجا میری کجای آسمون بگو
فکر نمیکردم اینجوری بی بال و پر شی
باید میموندی عصای دست پدر شی
میخوام بغل بگیرمت ولی میترسم
تورو بغل کنم از این پاشیده تر شی
علی اکبرم نرو ، نمیشه باورم نرو
... واویلتا واویلتا ، واویلتا واویلتا ...
گریه های رقیه رو میشه فراموش نکنی
با رفتنت چراغ این حرم رو خاموش نکنی
دق میکنم اگه به این سوز دلم گوش نکنی
پاشو بیا و غربت خیمه ی زن ها رو ببین
اشکای روی صورت این مرد تنها رو ببین
دور و برم کف میزنن این کف زدن ها رو ببین
فکر نمیکردم من بیام نتونی پاشی
تو اِرباً اِربا بشی و از هم جدا شی
فکر نمیکردم صورتت به هم بریزه
دیدمت و گفتم شاید خودت نباشی
نشناختنت گل پسرم ، چه خاکی ریختم به سرم
... واویلتا واویلتا ، واویلتا واویلتا ...
رفتی و دیگه کاری از دست منم برنمیاد
فرق سرت دوتا شده خون از سرت رفته زیاد
نیزه به پهلوت زدن و نیزه امونت نمیداد
خواهرم اومده ببین اومده با چشای تر
پاشو واسم یه کاری کن آبروی منو بخر
دستای عمه رو بگیر دوباره تا حرم ببر
فکر نمیکردی عمه رو اینجا ببینی
یه روزی اونو بین نامردا ببینی
یه روزی هم میاد که از بالای نیزه
عمه رو تو بازار شام تنها ببینی
تورو به جون خواهرم ، بمون علی اکبرم
... واویلتا واویلتا ، واویلتا واویلتا ...
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم_1397
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
برای پیکر بی جان تو چون جانی علی اکبر
اگر جانی به تن دارم تو جانانی علی اکبر
نفس ، دم ، بازدم ، باران نم نم در کویر خشک
برای هیئتی ها تو بدین سانی علی اکبر
برای درک شأنت عارف و علامه درمانده
امینی ها سر درسَت دبستانی علی اکبر
کتابش را فرستاده خدا تا مثل تو باشیم
به قرآنی که میخوانم تو قرآنی علی اکبر
تو را هر کس که نشناسد عجب موجود بدبختی ست
برای دردهای ما تو درمانی علی اکبر
خدا وقتی که خلقت کرد گفت آهسته در گوشت
به قلب هر که من باشم تو سلطانی علی اکبر
جوانان عزیز کشور ما نوکرت هستند
تویی که قبله ی مقصود ایشانی علی اکبر
یقین دارم که در جنگی که داعش شعله ور کرده
به دور خیمه ی عمه نگهبانی علی اکبر
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم_1397
#شعرخوانی
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
غمایی هست که آدمو از زندگی سیر میکنه
یه روزه داغ یه جوون یه پدرو پیر میکنه
کجا بودید تو کربلا عصای پیریشو زدن
سریع نشست روی زمین تا که رسیدش به بدن
همه زنا و بچه ها از خیمه بیرون اومدن
نمیدونست چیکار کنه بدنو کامل ببره
سینه زنا کم نذارید شب علی اکبره
... علی علی یا ولدی ، علی علی یا ولدی ...
کشتی غمهای حسین تو موج خون پهلو گرفت
تا که حسین اکبرو دید دستشو رو زانو گرفت
از علی کینه داشتن و با هر چی میشد زدنش
نیزه تو پهلوش زدن و به روی خاک کشوندش
اهل خِیَم گریه کنه ، اهل حرم سینه زنش
الهی که باشه دروغ که جا نشد توی عباش
میریزه خون تازه از تَرَکای روی لباش
... علی علی یا ولدی ، علی علی یا ولدی ...
لباتو وا کن و بهم دوباره باباجون بگو
مؤذن حرم پاشو برا بابا اذون بگو
پُر شده از لخته ی خون اطراف یاقوت لبات
نفس نمیکِشی تو دیگه خاموش شده صدات
قراره تشییعت کنن به روی تابوت بابات
داغ تو جاش رو جیگره ای زخم کاریِ حسین
جوونارو صدا بزن بیا به یاری حسین
... علی علی یا ولدی ، علی علی یا ولدی ...
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم_1396
#زمینه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
زِ حرم جانب میدان به صف کربلا
همه ی لشکریان در عجبند ای خدا
که نبی آمده یا اینکه علی آمده
رجزش غلغله کرده نوه ی مرتضی
... أنا علی بن حسین بن علی ...
ثمر سلسله ی حیدر خیبر شکنم
لرزه بر پیکره ی لشکر دشمن فکنم
شیوۀ شیر جمل جلوۀ جنگم شده چون
پرورش یافته ی دست امام حسنم
... أنا علی بن حسین بن علی ...
زده از میمنه بیرون برود میسره
برود کار عدو را بکند یکسره
پدرش خیره به میدان که نگاهش کند
برسد نغمه ی تکبیرش از آن حنجره
علوی مکتبم و آینه دارِ پدرم
رعد و برق مرکبم و بال ملائک سپرم
شکر حق مفتخر منسب سرلشکریه
لشکر زینبم و تحت لوای قمرم
... أنا علی بن حسین بن علی ...
همه در حیرت جنگش که عجب محشری
به اباالفضلِ علی رفته به جنگ آوری
ادبش فاطمی و تاب و تبش هاشمی
قدمش محکم و ثابت جنمش حیدری
به لبش نثر و دعا سهم حرم غم نشود
که قسم آخر الاَمر حرمله آدم نشود
حاضرم این که هزار دفعه بمیرم به خدا
نخی از روسری عمه ی ما کم نشود
... أنا علی بن حسین بن علی ...
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم_1396
#زنجیرزنی
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
فتادم از پا زِ ناتوانی
ندارم امید به زندگانی
رهایی از غم نمیتوانم
تو چاره ای کن که میتوانی
گر زِ قلبم برارم آهی آتش از این دلم خیزد
خنده ام میزند یک لشکر اشکم از دیده میریزد
ای اِرباً اِربا علی اکبر ، خوش قد و بالا علی اکبر
عصای دستمو شکوندن رعنای بابا علی اکبر
... وای علی اکبر ، علی اکبر ، علی اکبر ...
باد خبر داد به اُم لیلا
که سر نهادی به خاک صحرا
تنت به خون سرت شناور
پُر از خروشی چو موج دریا
پیکر تو که پاشیده از هم روبروی تو افتادم
عمه جان تو زینب فهمید من همان لحظه جان دادم
شکسته پهلوت علی اکبر ، بین دو ابروت علی اکبر
پا میکِشی به روی خاک و میلرزه زانوت علی اکبر
... وای علی اکبر ، علی اکبر ، علی اکبر ...
بیا و رحمی به حال ما کن
علی نگاهی به عمه ها کن
لخته ی خون از گلوت میگیرم
فقط تو بابا منو صدا کن
خیز و از جا ببین اشکام و آبرومو بخر بابا
خیز و از جا از اینجا عمه زینبت رو ببر بابا
بی تو نمیرم علی اکبر ، دارم میمیرم علی اکبر
میان جوونا کمک من که خیلی پیرم علی اکبر
... وای علی اکبر ، علی اکبر ، علی اکبر ...
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم_1396
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
هم در مقام و نام و جلالت تو اکبری
هم اینکه در عشیره شما از همه سری
گفتا اگر که ختم رسالت نمی رسید
حتماً تو آخرین نبّی هستی پیمبری
وقتی تو را به دست پدر داد مادرت
بوسید روی ماهت و گفتا که محشری
وقتی لجام اسب کشیدی سوی نبرد
دشمن ندید اکبری یا اینکه حیدری
دشمن چشیده مزه ی شمشیر تیز تو
وقتی چو شیر بر صف او حمله میبری
باید برای رزم تو لشکر بیاورند
اَلحق عرب ندیده شبیهت دلاوری
آقا شما کرامتتان هم محمدیست
حالا شما به کرب و بلایم نمیبری
صدبار گفتند و ما نیز گفته ایم
آقا غلام در به درت را نمیخری
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم_1396
#شعرخوانی
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
به هر جای این خاک زانو زدم
که پیدا کنم از تنت یک نشون
چه خوشحالن از من گرفتن تورو
میبینی میادش صدا خندشون
همه گریه ها شد علی سهم من
همه غصه ها سهم زینب شده
الهی که بابا بمیره برات
نبینم تنت نامرتب شده
بلند شو نذار تا ببینه کسی
که زینب نشسته کنار تنت
به روی دل زخم خوردم علی
چه داغی گذاشتی تو با رفتنت
... علی جان ، علی جان ، علی جان علی ...
به بابای پیرت بابا رحم کن
اگه رحم نکردن به تو مرکبا
دارم من همه سَعیَمو میکنم
بچینم تنت رو میون عبا
(روضه خوانی توسط کربلایی جواد مقدم)
صدا زد جوونای بنی هاشم بیاید، من دیگه طاقت ندارم، عباشو پهن کرد، هر جای بدن علی اکبرو رو دست میگیره یه جای دیگه رو زمین میمونه. این یعنی اِرباً اِربا. گفت بابا علی اکبرم دیگه وقت نماز کی برام اذان بگه، الله اکبر الله اکبر. یه وقت لشکر شروع کردن هلهله کردن. میدونی چرا، آخه چند قدم مونده بود به علی اکبر برسه، لشکر دیدن حسین با صورت رو زمین افتاد. هی صدا میزنه ولدی، ولدی علی، ولدی علی، علی الدنیا بعدک العفاء. هر چه کرد ...
به یاد همه ی قدیمیا، همه روضه خونا، وقتی به یه روضه خونی به یه پیرغلامی ، به یه کسی که عمری روضه خون در خونه ی سیدالشهدا بوده، میگفتن روضه بخون اینجور شروع میکرد، چی میگفت، روضه ی علی اکبرو اینجور میخوند، میگفت ابی عبدالله اومد قداقد علی خوابید دلش آروم نگرفت، صورت به صورت علی گذاشت دلش آروم نگرفت. هی صدا میزد علی، علی الدنیا بعدک العفاء. صدا زد علی اکبرم، هیچی ازت نمیخوام دوتا خواهش ازت دارم، یه بار دیگه یه بابا بگو. خونارو از حلقوم علی اکبر بیرون کشید، گفت یه بابا بگو برا حسین بسه. دوم خواهشم اینه غیرتیا گریه کنا.
خیز و از جا آبرویم را بخر
عمه را از بین نامحرم ببر
علی اکبرم، گل پرپرم، هر چی کرد جوابی نیومد، اونجا بود که صدا زد.
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم
تا اینجای روضه اگر گریه نکردی همین یه فرازو. وقتی یکی از دنیا میره میگن خواهرش بیاد، مادرش بیاد، پدرش بیاد، برادرش بیاد، بیان با بدن وداع کنن. ابی عبدالله یه نگاهی سمت خیمه ها کرد. بگویید مادرش لیلا بیاید، بگویید عمه اش زینب بیاید، تماشای قد اکبر نمایند. میدونی اِرباً اِربا یعنی چی، یعنی دست یه طرف، پا یه طرف، سر یه طرف. آخه چی شد حسین عباشو پهن کرد، مگه چیکار کرده بودن با بدن علی اکبر که صدا زد جوونا بیاید، تکه تکه های بدن علی اکبرو تو عبا بذارید.
نمیشه یه لحظه بدون حسین
تپش های قلبم میخونه حسین
شب و روز دعا میکنه مادرم
جوونم فدای جوون حسین
به یاد شهیدای این مرز و بوم
به یاد شهیدای پیر خمین
همونا که از برکت اسمشون
ما امروز راحت میگیم یا حسین
به داغی که دیدن همه مادرا
به زخم دل این پدرهای پیر
شهیدا نوشتند با خونشون
حسینی بمون و حسینی بمیر
... حسین جان (2) ، حسین جان حسین ...
#حضرت_علی_اکبر
#شهدا
#شب_هشتم_محرم_1395
#روضه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
ای که به رسول دو سرا اَشبَهُ الناسی
بر چشم تو غیر از خدا نیست هراسی
شد شیوه ی جنگاوریت مثل علمدار
حقا که تو هستی نوه ی حیدر کرار
علیِ من فانی در خدا شدی
میخوای بری از عالم جدا شدی
از عالم بالا تو صدا شدی
برا بابا هستی دلبر ای علی
میگیرنت از من آخر ای علی
برو ولی آهسته تر ای علی
... یا ولدی ، ای علی اکبرم ...
با داغ تو باید چجوری آخه بسازم
قربون صدای تو اذان گوی نمازم
تو سینه غم عالمه شرمنده شدم من
گفتی که بابا تشنمه شرمنده شدم من
ولی بدون از تو تشنه تر منم
میسوزم و اما دَم نمیزنم
مثل خودت شعله ور شده تنم
صدای تو آهنگ گلوی عشق
میون خون میگیری وضوی عشق
برو میشی سیراب از سبوی عشق
... یا ولدی ، ای علی اکبرم ...
میری و میشه روز عزای بنی هاشم
یاری میرسونن جوونای بنی هاشم
عمه رسیده داره برام روضه میخونه
عضو عضو تنت بین عبام روضه میخونه
بدنی نیست پاشیده تر از تنت
تو خاک و خون با نیزه کشوندت
مصیبته تا به خیمه بردنت
به من و تو این دنیا نکرد وفا
دویده ام من از مَروه تا صفا
علی علی دنیا بعدک العَفاء
... یا ولدی ، ای علی اکبرم ...
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم_1395
#زمینه
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir