هیات خادم الرضا قم-- شب دوم محرم 1404هیات_خادم_الرضا_قم_شب_دوم_محرم_141404_13.mp3
زمان:
حجم:
7.75M
▪️ خیلی وقته حاضرم - واحد
🔘 شب دوم محرم 1404
📍 هیئت خادم الرضا قم
🆔 @javadieh
خیلی وقته حاضرم
یک شبِ جمعه برم
گنبد پرچم کربلا
نمیره از خاطرم
شبِ جمعه حرم کنارِ تو میچسبه خیلی
دل من جز زیارتت آقا نداره میلی
بپذیر از من این یه حرفو من مجنون تو لیلی
لیلای دل مجنونی
میبینی چشمام شده بارونی
تو که میتونی ، واسه مهمونی
یه حرم منو دعوت کنی
تورو من میخوام ، حرمت میام
اگه آقا قسمت کنی
... ثارالله ابی عبدالله ...
حق دارم از تو بخوام
چون دلتنگ کربلام
خیلی دوس دارم حرم
خانوادگی بیام
آخه چی داره کربلات اِنقد بیتابم کرده
حرمت واسه نوکرت آقا درمون درده
دلم امشب تا کربلا رفته برنمیگرده
از وقتی به تو دل بستم
آره مجنون حرمت هستم
زِ غمت مستم ، بگو کِی دستم
میرسه به ضریحت حسین
با دل مجنون ، میام آقاجون
وسط بین الحرمین
... ثارالله ابی عبدالله ...
قربون شال عزات
دل بستم به روضه هات
میدونی آروم میشم
وقتی میزنم صدات
اصن آقا یه اسمی داری که به دل میشینه
مادرت راضی میشه از من تا میزنم سینه
با تو باشم قیامتم آقا قطعاً تضمینه
بیرق تورو بوسیدم
شدم عاشق تا حرمو دیدم
اگه تأییدم کنی سر میدم
پای عشقت هر وقت بگی
غصتو خوردم ، زِ غمت مُردم
اینه قانون زندگی
... ثارالله ابی عبدالله ...
شاعر : #میلاد_قبایی
#امام_حسین
#واحد
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
هیات خادم الرضا قم-- شب دوم محرم 1404هیات_خادم_الرضا_قم_شب_دوم_محرم_141404_12.mp3
زمان:
حجم:
9.04M
▪️ شدم دیوانه عشق- واحد
🔘 شب دوم محرم 1404
📍 هیئت خادم الرضا قم
🆔 @javadieh
شدم دیوانه ی عشقِ حسین و فاش میگویم
که بین نوکرانت نیست از این حیث رسواتر
غمت در جان و قلبم رخنه کرده شکر میدارم
که هرکس بی تو باشد میشود هر روز تنهاتر
علم در دست هایم میکند سنگینی آقاجان
ولی من میبَرم بالا و بالا باز بالاتر
به زنجیری که در پای من افکندی خورم سوگند
کنم آنقدر گریه تا شود دامانِ دریا تَر
مرا از کودکی کردند نذر چشم های تو
و هر سالی که می آید محرم گشته زیباتر
به قدر لطفِ خود جام مرا پُر کن که در دنیا
ندیدم چشمی از چشمان زیبای تو شهلاتر
دلم را میبَری بالا و بالا و باز بالاتر
ندیدم در جهان هرگز کسی را از تو آقاتر
... حسین جانم ، حسین جانم (2) ...
#امام_حسین
#واحد
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
هیات خادم الرضا قم-- شب دوم محرم 1404هیات_خادم_الرضا_قم_شب_دوم_محرم_141404_6.mp3
زمان:
حجم:
4.05M
▪️ دلم را میبَری بالا | شعرخوانی
🔘 شب دوم محرم 1404
📍 هیئت خادم الرضا قم
🆔 @javadieh
دلم را میبَری بالا و بالا و باز بالاتر
ندیدم در جهان هرگز کسی را از تو آقاتر
مرا از کودکی کردند نذر چشم های تو
و هر سالی که می آید محرم گشته زیباتر
به قدر لطفِ خود جام مرا پُر کن که در دنیا
ندیدم چشمی از چشمان زیبای تو شهلاتر
به زنجیری که در پای من افکندی خورم سوگند
کنم آنقدر گریه تا شود دامانِ دریا تَر
#امام_حسین
#شعرخوانی
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
☑️ اشعار جدید شب سوم محرم 1404 هیئت خادم الرضا قم با نوای کربلایی جواد مقدم:
▪️ برگشتی کنار من - زمینه
https://javadieh.blog.ir/1404/04/09/J3004
▪️ جمع نوکرا جمعه - شور
https://javadieh.blog.ir/1404/04/09/J3005
▪️ غم عجیبی گرفته عالم - سنگین
https://javadieh.blog.ir/1404/04/09/J3006
▪️ خوش بحال هر کی توو روضته ارباب - واحد
https://javadieh.blog.ir/1404/03/22/J2984
▪️ حافظا کم از باده و پیمانه بگو - تک
https://javadieh.blog.ir/1404/04/07/J2992
#جواد_مقدم
#محرم_1404
#هیئت_خادم_الرضا_قم
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir
هیات خادم الرضا قم-دهه اول محرم(شب سوم)1404هیات_خادم_الرضا_قم_دهه_اول_محرمشب_سوم1404_4_1_01.mp3
زمان:
حجم:
17.53M
▪️ برگشتی کنار من - زمینه
🔘 شب سوم محرم 1404
📍 هیئت خادم الرضا قم
🆔 @javadieh
برگشتی کنارِ من
از سینه ی خاکستر
آغوشتو میخواستم
اما اومدی با سر
میدونی خودت از من
چند روزه که دور بودی
خاکستریه موهات
انگار توو تنور بودی
منو کشته بابا پریشونیِ تو
جای سنگه چرا روو پیشونیِ تو
بگو قاریِ من چرا زخمه لبات
کی سرت رو بُرید نیمه بازه چشات
کی خنجرو روو گلوت کشیده
رنگ از سر و صورتم پریده
کی بود که دلش اومد بابایی
رگ هاتو جدا جدا بریده
... آه اَباء، آه اَباء ...
روو نیزه که میرفتی
من همسفرت بودم
از ناقه که افتادم
دنبال سرت بودم
افتادم و زجر اومد
میزد منو زجر آور
پهلومو ببین بابا
این ارثمه از مادر
جای مشت و لگد پُره روو کمرم
تو ندیدی که زجر چی آورد به سرم
منو سیلی زده که شکست دهنم
با سنان و با شمر منو بد زدنم
بابا اگه صورتم کبوده
این کار یه عده بی وجوده
زخمایی که روو سرم میبینی
زخمای محله ی یهوده
... آه اَباء، آه اَباء ...
مارو که اسیر کردن
بردن وسط بازار
روی سرِ ما ریختن
سنگ از روو در و دیوار
واست بگم از اون شب
از وحشت مهمونی
از چوب یزید و از
دندون و لبِ خونی
شب وحشت و ترس ، شب رنج و بلا
میدیدم سرتو توی تشت طلا
میدیدم سرتو روی میز یزید
یه چی روی سرت ...
اون شب شبِ روضه های ما بود
سمت همه مون اشاره ها بود
روو نیزه عمو چشاشو میبست
عمم وسط اراذلا بود
... آه اَباء، آه اَباء ...
شاعر : #محمدامین_حق_پناه
#حضرت_رقیه
#زمینه
🆔 @javadieh
🌐 Javadieh.blog.ir