eitaa logo
اشعار آئینی جواد کریم زاده
252 دنبال‌کننده
170 عکس
53 ویدیو
0 فایل
زنده گردد از دمت هر مرده ای ای مسیح حضرت زهرا حسین
مشاهده در ایتا
دانلود
بر جلوه‌ی چهارده اعاظم صلوات همواره به هیئت و مراسم صلوات در روز ولادت کریم ابن کریم بر روی مه حضرت قاسم صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آنجا که بسم الله الرحمن الرحیم ست آنجا که زلف شعر در دست نسیم ست شعری که زلفش دائما در پیچ و تابست بی شک، یقینا مدح پور بو تراب ست خوش باشد امشب شب نشینی در شب عشق شب تا سحر سرگشته با تاب و تب عشق آن شب تمام عرش را آیینه بستند حور و ملائک گل به کف در صف نشستند جبریل گرم مدحت اش در اوج افلاک در دست ساقی ساغری از باده ی تاک اشعار ناب شاعران آنشب غزل بود گویا که مجموع قوافی ها عسل بود روی لب ساقی مداوم ذکر هو بود دستی به جام و دست دیگر بر سبو بود از بهر هر کس رو سوی میخانه می‌کرد ساقی شراب ناب در پیمانه می‌ کرد مستان همه سرمست جام و باده بودند در سجده گه بر سجده اش آماده بودند ناگه طنین انداز شد در اوج افلاک بحر ولایت را برون شد گوهری پاک تابید بر عالم چو نوری کبریایی دیدند طفلی را به ذات مجتبایی بار دگر تابید نور حی سرمد شد جلوه گر روی مه پاک محمد شد قبله گاه خلق خال هاشمی اش تابید نور حیدری و فاطمی اش پور حسن را نام چون قاسم نهادند بر مجتبی و نجمه او را هدیه دادند آندم که نور پاک قاسم را سرشت ند بر تیغه ی شمشیر او بیتی نوشتند شمشیر قاسم تیغ بس دشمن شکارست پولاد سخت و آلیاژ از ذوالفقار ست همچون علی بر جنت و نار او قسیم است قاسم کریم ابن کریم ابن کریم ست آن شب محمد تا سحر قرآن به کف داشت نهج‌البلاغه در کف اش شاه نجف داشت زهرا به جنت وان یکاد از شوق می خواند جنت سراسر بوی نان تازه میداد قدوسیان تهلیل گو تسبیح گویان کروبیان تکبیرگو در مدح جانان ناسوتیان خاک قدومش گشته یکسر لاهوتیان با نغمه ی الله اکبر از مقدم در دردانه استقبال کردند اهلا و سهلا مرحبا گو حال کردند یعنی که پور مجتبی آمد خوش آمد قاسم یل کرب و بلا آمد خوش آمد آمد که یاریگر شود هر دم عمو را یعنی که یک جا سر کشد جام سبو را آمد بنوشد شهد احلی من عسل آمد بخواند شاه بیت این غزل را من اهل بیت مصطفی را نور عینم سرباز و جانباز و فدایی حسینم گو بشنود عالم رجز خوانی من را بشناسد از اکنون یل مولا حسن را آن شب حسین افطار مهمان حسن بود افطار آنان قاسم شیرین دهن بود با بوسه های روی او افطار کردند بس سجده های شکر بر دادار کردند صف بسته سائل پشت بیت پور طاها اول گدای کوی او شد حاتم طی بر سفره ها سیب و گلابی و عنب بود نان و پنیر و سبزی و شیر و رطب بود اهل مدینه یک به یک گشتند بیمه یکسال با نوشیدن و اکل و ولیمه آیا به عالم چون حسن بخشنده کس دید؟ یا چون حسن آیا کسی اینگونه بخشید؟ عالم بداند سر در جنت نوشته ست ارباب ما میر جوانان بهشت ست @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علی ای آنکه به عالم، همه جا قبله نمائی تو نمایی ز خدایی، که خدا را بنمایی نه فقط قبله نمائی که تو خود کعبه عشقی تو که خود قبله ی جانی ز چه از کعبه در آیی تو سرا پا همه نوری، تو همان حس غروری که به قلبم چو سروری،به دلم شور و نوایی به لب از شوق تو هردم،زنم از مدح تو چون دم همه خُرّم شود عالم، به سروری به صفایی علی عالی اعلا، ولی والیِ والا به جهان سید و مولا، تو شهنشاه ولایی تو علی صُهر رسولی،تو علی کفو بتولی همه اصلی و اصولی، همه‌ رکنی و بنایی علی ای شافع محشر، علی ای ساقی کوثر تو می خم غدیری، چه می روح فزایی علی ای مظهر پاکی، پدر تربت و خاکی پدر شاه شهیدی ، علم کرب و بلایی توکجا گوهر تابان، و کجا ریگ بیابان چه غم از طعنه ی نادان، که به لا نون لنایی تو به بستر ز چه بودی، شب کین از چه غنودی که شجاعانه نمودی، سرو جان را تو فدایی به دو عالم تو امیری، تو شهنشاه کبیری اسد بیشه ی شیری تو یل قلعه گشایی ولی والی بر حق، وصی و نایب مطلق که به جولانگه خندق، ز نبی غم بزدایی ز وفا شهره ی آفاق، ز دلیری به جهان طاق ز کرم معنی انفاق، تو شه جود و سخایی به نماز تو گواهی، شده ای نور الهی که دهی خاتم شاهی، ز کرامت به گدایی عجب از نطق فصیحت، که در آن متن صحیحت الف و نقطه نباشد و چنین خطبه سرایی همه صومی و صلاتی، همه نهج البرکاتی تو سرا پا صلواتی تو سر آغاز بقایی تو که هستی شه مردان که فنا شد ز تو شیطان زتو عالم شده حیران، بشری یا که خدایی و بسی منه لله که‌ تو هستی ولی الله که مرا راه گشایی و مرا راهنمایی هله ای شاه ولایت همه عالم به فدایت نتوان گفت ثنایت که فراتر ز ثنایی و چو در خاک نهندم،چه غریبانه به بندم به رهت چشم نبندم، که مرا نور و رجایی به جزا کوه گناهم، همه دم حسرت و آهم و تو را چشم به راهم ، که تو از راه بیایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای مهربان یار محمد يا خدیجه ای نور پاک حی سرمد يا خدیجه ای اسوه ی صبر و وقار و عشق و ایثار ای پایه ی اسلام احمد يا خدیجه ای اولین یار رسول مهربانی در یاری اش هر دم زبانزد يا خدیجه دارایی خود را نثارش کرده ای تا دین محمد پا بگیرد يا خدیجه یا همچو تیغ ذوالفقار حضرت عشق گردن ز استکبار گیرد يا خدیجه بهر رضای حضرت حق در ره دین لطف و عطایت بود بی حد یا خدیجه بر بانوان دهر ای بانو ی هستی مانند زهرایی سرآمد يا خدیجه در شان تو این بس که زهرا ی مطهر نزد تو زانوی ادب زد يا خدیجه آه از دمی که از فراقت بود نالان زهرا به همراه محمد يا خدیجه افکند بر رویت عبا ی نور خود را وقت وداعت میر امجد یا خدیجه هر شیعه ای دارد به دل آین آرزو را کز داغ مرگ تو بمیرد يا خدیجه @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا