#پیامبر_اعظم_ص_مدح
#امیرالمومنین_ع_مدح
دمی که روح در پیکر دمیدند
مرا با مهر حیدر آفریدند
سپس چون عشق حیدر در دلم بود
مرا بهر رسالت برگزیدند
مرا اول به نیکی آزمودند
محمد خوانده و ما را ستودند
چو جبرائیل ذکر یا علی گفت
ملائک سجده ها بر من نمودند
به دستم داد ایزد ساغری را
شراب خوشگوار حیدری را
شدم مست ولا وآنگه به تن کرد
مرا حق خلعت پیغمبری را
اگر شق القمر کردم علی بود
به هر جایی سفر کردم علی بود
شب معراج در عرش الهی
به هر جایی نظر کردم علی بود
در آن ساعت که در بستر علی خفت
سراسر خواب دشمن را برآشفت
ز ایثار علی اسلام جان یافت
خدا با شوق آنشب یا علی گفت
یدالله بوده و دست خدا بود
علی با اذن حق در هر کجا بود
و حتی در کمال پادشاهی
علی همسفره ی هر بینوا بود
کجا آن پست یار غار ما بود
علی در غار یار مصطفی بود
به تار عنکبوت از پشت دیدند
کنار مصطفی شیر خدا بود
ز خشمش جمله ترسیدند و رفتند
به یکباره هراسیدند و رفتند
دو پا بود و دو پا هم قرض کردند
علی را خشمگین دیدند و رفتند
علی فرمود من عبد و عبیدم
به نزد مصطفی هردم مریدم
به سر دارم ز نامش تاج شاهی
چو همتای محمد را ندیدم
گهی بود از لطافت همچو باران
گهی چون گل به شاخ شاخساران
ز بعد خاتم پیغمبران بود
علی سلطان ملک شهریاران
به هر جا حی دادار مبین است
محمد رحمت للعالمین است
به نص گفته ی من کنت مولا
فقط حیدر امیر المومنین ست
علی ذکرش مداوم ربنا بود
زبانش غرق در حمد و ثنا بود
به معنا لا بدان لام و الف را
علی در بین لا نون لنا بود
همان که ظلمت از ظلمش بنا بود
به جای حق به شیطان آشنا بود
مکرر گفت گر حیدر نبودی
تمام عمر عمرم بر فنا بود
چه گویم شرح حال بوالحسن را
و اوصاف یل خیبر شکن را
شنو از مرحب و از عبدود ها
تعاریف جدال تن به تن را
اگر جان پیمبر بود حیدر
تمام جان حیدر بد پیامبر
علی فرمود من عبد و عبیدم
به درگاه نبی تا صبح محشر
من از عشق دو سرور سربدارم
خوشم چون سربدار ذوالفقارم
شعار بر لبم باشد دمادم
محمد (ص) را ، علی(ع) را دوست دارم
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
🍀🌺🌸🌹🌺🌸🌹🌺🌸🌹🍀
بر جلوهی ذات حی سرمد صلوات
بر جمع صفات پاک احمد صلوات
جبریل به دور آسمانها گوید
بر خلق خوش پاک محمد صلوات
🍀🌺🌸🌹🌺🌸🌹🌺🌸🌹🍀
امشب ز شعف در این دقایق صلوات
بر بوی خوش گل شقایق صلوات
گفتند مدینه جنت الصادق شد
بر خلق خوش امام صادق صلوات
#جواد_کریم_زاده
عمری است که مست و مِی پرستم
با ساقی و مِی خراب و مستم
با حضرت مُستطاب ساقی
از روز نخست عهد بستم
جان در تن من مباد روزی
گر رشته ی عهد خود گُسستم
میخانه مراست تکیه گاهی
هر بار به گوشه ای نشستم
هم خُمّ شراب در کنارم
هم جام مِی و سبو بدستم
گر مست و خراب و باده نوشم
کوری حسود و ناز شصتم
هر بار که لب زدم به باده
از قیدِ غمِ زمانه رَستم
در سایه ی تاک در خرابات
من شیشه ی عمر غم شکستم
با این همه عیشِ بس طَربناک
هر چند به باده پایبستم
برگو به اجل ز باده ی مرگ
راحت کن از این دیار پستم
من خسته از این خراب آباد
دلتنگ ابوتراب هستم
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
#حضرت_معصومه_س_ولادت_مدح
آمد و بار دگر جان جهان احیا شد
گوهری از صدف بحر ولا پیدا شد
گوهری پاکتر از آب برون شد ز صدف
گوهری از صدف نسل شهنشاه نجف
گوهری کو به همه اهل جهان قائمه است
فاطمه باشد و چون مادر خود فاطمه است
عالم از یُمن قدومش چو گلستان گشته
باب حاجات همه ساقی مستان گشته
می بریزد ز شعف باده دهد از کوثر
گردد از شوق فلک دور سر این دختر
دختر باب الحوائج به جهان امده است
خواهر شمس شموس ، فخر زنان آمده است
نجمه از دامن خود اختر و کوکب آورد
خواهری بهر شهنشاه چو زینب اورد
بنویسید بر این سر در منظومه ی نور
که خوش امد به قم آن فاطمه ، معصومه ی نور
بنویسید بر این سر در منظومه چنین
که به انگشتری قم شده معصومه نگین
چهارده نور همه صاحب منظومه شدند
همگی عاشق بر زینب و معصومه شدند
نور در نور چه کم دارد از این منظومه
همره فاطمه و زینب اش این معصومه
نجمه نور دگر از جلوه ی داور آورد
جلوه ی دیگری از سوره ی کوثر آورد
آسمان بر قدمش کوکب و اختر ریزد
ساقی امشب ز شعف باده به ساغر ریزد
نام او فاطمه است و به نسب هاشمی است
سر به تا پای وجودش همه اش فاطمی است
گر رضا بر سر خود تاج امامت دارد
خواهرش نیز به سر تاج کرامت دارد
اینکه کان کرم و بخشش و جود است و عطاست
دختر موسی جعفر بود و اخت رضاست
اینکه همراه خودش بوی جنان آورده
شیخ عباس قمی در حرمش پرورده
اینکه معصومیت از روی مهش می ریزد
مریم از روی ادب بر قدمش برخیزد
او دلی پاک تر از وسعت دریا دارد
نفسی پاک چو انفاس مسیحا دارد
او که از فیض دمش فیضیه بر پا شده است
از دم قدسی او زنده مسیحا شده است
ای فدای کرمت عمه ی سادات سلام
جان فدای حرمت قبله ی حاجات سلام
کیست آن کس که به تو همسر لایق گردد؟
خار آیا که شود یار شقایق گردد؟
هر گلی را که ببویم ز طربناکی باغ
یا رضا گویم و معصومه و یا شاه چراغ
عصمت اللهی و ناموس خدایی بانو
تو عقیق شرف الشمس رضایی بانو
زائر فاطمه آید به حضورت سوی قم
جان فدای حرم و بارگه بانوی قم
طعنه ها قم به مدینه زده باور دارد
چقدر فاطمه دلبسته و زائر دارد
حرم مادر سادات از این پس اینجاست
چقدر گنبد و گلدسته و صحنش زیباست
چه ضریحی که زند طعنه به جنات علا
چه ضریحی که بود مرقد ناموس خدا
چه ضریحی که ملائک همگی سجده گرند
محضر مادر سادات ز جان سجده برند
در بقیع گر حرم حضرت او گم شده است
لیک پیدا حرم فاطمه در قم شده است
سردر جنت الاعلا ش چه زیبا بنوشت
می شود باز به قم یک دری از باب بهشت
از کرم تا که به قم منزل و ماوا کردی
گره از کار همه خلق جهان وا کردی
با نفسهای مسیحای تو قم جان دارد
گندمش معجز شیرینی سوهان دارد
ای حریم تو به از روضه ی رضوان بانو
کاش می شد که به پای تو دهم جان بانو
ما به درگاه شمااین همه حاجت داریم
از کرامات شما فاضل و بهجت داریم
روز محشر ز لحد رقص کنان برخیزیم
تا که دامان شما بهر شفاعت گیریم
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh