بپرسیدم ز دل در خلوت خویش
که باشد ؟ به از آن بیچاره مادر
به گوشم گفت دل گو همچو مادر
که باشد مهربان؟ بیچاره مادر
و هرگز در جهان خلقی نظیرش
نباشد بی گمان ، بیچاره مادر
الا فرزند رو تا آخر عمر
تو قدرش را بدان،بیچاره مادر
غلط گفتم ندانی قدر او را
مگر اهدای جان، بیچاره مادر
بهار عمر او از بهر فرزند
شود آخر خزان ،بیچاره مادر
چه فرزندی که از بهرش خریده است
غم او را به جان بیچاره مادر
قدِ سروَش ز بهر زحمت او
شود همچون کمان بیچاره مادر
جوانی اش زکف داده است زان رو
شود طفلش جوان بیچاره مادر
توانش داده از بهر توانش
بگشته ناتوان بیچاره مادر
همان مادر که در وصفش بفرمود
خداوند جهان ،بیچاره مادر
بهشتم را نهادم زیر پایش
که باشد شان آن ، بیچاره مادر
به وقت مردن او خون ببارد
ز چشم آسمان ،بیچاره مادر
درون قبر هم از داغِ فرزند
شود اشکش روان بیچاره مادر
منم بیچاره ی رسم و مرامت
مرو پیشم بمان، بیچاره مادر
جواد از سوز دل در وصف او گفت
امان و الامان بیچاره مادر
#جواد_کریم_زاده
#حضرت_زهرا_س_شهادت
از چه بی من می روی ای جان جان بی من مرو
با من از رفتن مگو پیشم بمان بی من مرو
نیمه ای از جان من مانده ست ای جان گر روی
می رود از تن مرا این نیمه جان بی من مرو
سرو بستان ولایت حامی شاه ولا
ای کمان قامت بمان از بوستان بی من مرو
دائما آیینه ی روی علی بودی که او
بیند الطاف الهی را در آن بی من مرو
راه تو راه علی بود و کلامت یا علی
همسر و همراه و همدل، همزبان بی من مرو
با پر و بال شکسته گو چه سان باور کنم
مرغ جانم می پرد زین آشیان بی من مرو
ای نشان آفرینش علت خلق جهان
بی نشان ماند مزارت زین جهان بی من مرو
نازنینا، مهربانا بهر فرزندان بمان
یا بمان جان علی یا مهربان بی من مرو
سوز اشعار جواد از غم روایت می کند
از غمت سوزد دلم ای جان جان بی من مرو
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
#حضرت_زهرا_س_شب_جمعه_کربلا
هر شبِ جمعه کربلا غوغاست
شبِ اندوه حضرت زهراست
شب جمعه شب زیارتیِ
حرم پاک سیّد الشهداست
عرش زین ماجرا سیه پوش است
عرشیان را فغان و واویلاست
هر شب جمعه مادر سادات
راهی از عرش سوی کرب و بلاست
پا گذارد ز هودجی به زمین
دست بر پهلویش به حال بکاست
میرسد خسته دل کنار حرم
کان حرم قبله گاه اهل ولاست
شوید از اشک خود مزاری را
که به هر درد تربتش چو شفاست
پیکری را کشد در آغوشش
که سر از آن ز روی کینه جداست
گویدش یا بُنَیَّ یا مظلوم
غم عالم ز روی او پيداست
گویدش از چه رو تو را کشتند
بر سر غارتت چرا دعواست
سر پاکت چرا به نی زده اند
تنت عریان چرا بدون قباست
پیرهن دوختم شود کفنت
کفنت کو کجاست پیرهنت؟
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
با صبا گفتم بگو از این شمیم جانفزا ؟
گفت این عطری که دارم بوی تربت میدهد
گفتمش خاک بقیع یا کربلا ؟ با اشک گفت
هر کدامش را ببویی بوی غربت میدهد
#جواد_کریم_زاده