eitaa logo
کانال اشعار آئینی جواد کریم زاده
262 دنبال‌کننده
205 عکس
61 ویدیو
0 فایل
زنده گردد از دمت هر مرده ای ای مسیح حضرت زهرا حسین
مشاهده در ایتا
دانلود
ابتدا گفت السلام علیک بنده اذن ورود می خواهم به کنیزی زینب آمده ام اگر از لطف خود دهد راهم السلام علیکما حسنین پرتو نور ذات لم یزلی آمدم تا شوم کنیز شما گر گذارم قدم به بیت علی جان عالم فدایت ای زینب بشنو از این کنیز زمزمه ای نام من فاطمه ست اما تو بعد زهرا فقط تو فاطمه ای من شنیدم که مادرت زهرا بین دیوار و در فدا گردید آن قَدَر حامی ولایت بود که فدایی مرتضی گردید کاش در بین کوچه ها زده بود جای زهرا به روی من سیلی کاش ام البنین زمین می خورد کاش می گشت روی من نیلی بود آن کوچه خلوت و پنداشت می رسد زور او به زور حسن کاش می زد به روی من سیلی تا دگر نشکند غرور حسن کاش در پشت در سپر بودم همچو زهرا به یاری مولا کاش در سینه ام فرو می رفت میخ در جای سینه ی زهرا کاش من جای فاطمه آنروز میشدم سوی دشمنان به مصاف کاش بازوی من سیه می‌گشت جای زهرا ز ضربه های غلاف روضه می خواند وقت آمدنش نوعروسی که جای فاطمه بود آن عروس سیاه پوش علی فاطمه در عزای فاطمه بود پا به بیت علی نهاد و سپس به کنیزیش مفتخر گردید سال ها بعد هم به لطف خدا مادر حضرت قمر گردید گشت از نور آفتاب علی جلوه ی ماه هاشمی حاصل به جهان پا نهاد از این پیوند یل ام البنین ابوفاضل از ادب طفل خود به دور سر شاه بی سر ز مهر می گرداند گفت عباس من فدایی توست یاور تو همیشه خواهد ماند داد قنداقه اش به دست علی مرتضی دست های او بوسید دید اشک علی چو ام بنین سبب گریه ی علی پرسید گفت این دست های زیبا را می دهد در ره شه بی سر روزی آید به دشت کرب و بلا می شود از بدن جدا، مادر آسمان بود و داشت چار قمر همه زیبا و پاک و تابنده تا بریزد به پای خورشیدی که بماند همیشه درخشنده چون که آن کاروان به راه افتاد گفت عباس من ضیاء دوعین پسرم جان من،عزیزدلم هرچه شدجان تو و جان حسین همه ی عمر افتخارم بود که توئی اُسوه ی جوانمردی جان فدای حسین زهرا باش نکند بی حسین برگردی خبر آمد بشیر آمده است با دل زار و خسته، با افغان گفت مادر همه پسرهایت کشته گشتند با لب عطشان گفت ام البنین که ای قاصد فقط از شاه عالمین بگو همه ابناء من فدای حسین فقط از سرورم حسین بگو گفت مادر کنار نهر فرات تشنه لب، راس اوجدا کردند سر او را به نیزه ها بردند دربیابان تنش رها کردند بدنش قطعه قطعه از کین شد آنچنان که به بوریا بردند بی کفن دفن گشت بعد سه روز بی سر او را به خاک بسپردند دید نتواند این غمِ عظما مادری خسته دل کشد بردوش ازغم داغ سیدالشهدا ناله ای برکشید و رفت ازهوش اولین روضه را بپا کرد و روضه خوانی مدام کارش بود گریه برداغ سیدالشهدا مرهمی بهر قلب زارش بود داغ جانکاه آن شهیدانش کرده بیتاب و برده بودش صبر آنچنانی که روی خاک بقیع ساخته بود چهار صورت قبر روضه می خواند و بافغان می گفت اُم عباس با دلی غمگین من ندارم دگر پسر مَردم و دگرنیستم من امِِّ بنین آری آن پاکدامن از سرِمهر بهر احیای دین حق کوشید همچو زهرا به یاری مولا بود و جام ولای اونوشید السلام علیک ای خورشید مهرِ منظومه ی چهارقمر السلام علیک مادر عشق هم نفس هم قدم تو باحیدر @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من کیستم، من یاور دین مبینم من همسر مولا امیرالمومنینم چون فاطمه همواره یار شاه دینم ام الادب، ام الوفا، ام البنینم باشند فرزندان زهرا نور عینم من مادر عباس علمدار حسینم حب علی و فاطمه شد اعتبارم باشد فدای نامشان ایل و تبارم من بهترین نامادری روزگارم من بهر اولاد علی خدمتگزارم از ابتدا همواره در تاب و تب هستم فخرم همین بس من کنیز زینب هستم معروف در بین کلابیه به شیرم شیرم ولی در نزد زینب سر به زیرم من کی توانم جای زهرا را بگیرم من آمدم در پای اولادش بمیرم یار حسین و خاک پای مجتبایم من پاسدار حرمت آل عبایم ای کاش بودم جای زهرا بین کوچه در حمله ی اعدای زهرا بین کوچه تا جان دهم در پای زهرا بین کوچه در یاری مولای زهرا بین کوچه تا جای او بر صورتم میخورد سیلی یا جای زهرا صورتم میگشت نیلی آندم که زهرا جانب در رهسپر بود ام البنین ایکاش آندم پشت در بود آندم که هنگام هجوم قوم شر بود ایکاش بهر فاطمه بر او سپر بود آندم که آمد دشمن ا‌و در مصافش بر بازوی من کاش میخوردی غلافش من تا ابد از پیروان یاس هستم وز بهر مظلومیتش حساس هستم من مادر شیری چو خیرالناس هستم ام البنینم مادر عباس هستم عباس من پور شه بدر و حنین ست در کربلا او کاشف الکرب حسین ست گفتم به او دست از حسینم بر ندارد گفتم حسینم بعد از او یاور ندارد گفتم مرا وقت وداع در بر ندارد گفتم بمیرم چون حسین مادر ندارد گفتم برو، الگوی عشق و راد مردی اما مبادا بی حسینم باز گردی روزی شنیدم بانگ نای کاروان را مرثیه ها و های های کاروان را از دور میدیدم عزای کاروان را رنگ زنان و بچه‌ها ی کاروان را قامت خمیده همره خیل یتیمان زینب رسیده خسته با حالی پریشان فرمود مادر جان گلم را سر بریدند لب تشنه جسمش را به خاک و خون کشیدند با نیزه‌ای پهلوی پاکش را دریدند لب تشنه اولاد تو هم در خون تپیدند ما را اسیر و بی‌کس و بی یار بردند با دست بسته بر سر بازار بردند مادر چهل منزل گواهم چشم تر بود اشکم مرا آب و ، غذا خون جگر بود ما را سنان و شمر و خولی همسفر بود بر روی هر نی راس پاک یک قمر بود پیراهن خونین دهد شرح سفر را سوغات آوردم برایت این سپر را @javadkarimzadeh
مهدی ای جان عالمی به فدات ای نبی صولت و علی جلوات حسنی سیرت و حسینی خوی بر تو ای ماه فاطمی صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
بر جلوه ی پاک دخت طاها صلوات هم کفو علی مرتضی را صلوات بر فاطمه و یازده نسلش و بر منظومه ی پر ز نور زهرا صلوات @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طی شد همه ی عمر و به کس کار نداریم عمریست شب و روز به نوعی سرکاریم رندان همه مستند ز انگور ضریحت ما در شب یلدا پی سرخی اناریم
چادرت سفره ی زمین بودو رحمت آسمانیت معجر ای وجود عظیم تو پُرفیض، فیض عامت بسی جهان گستر ای که همواره برکت ازرویت، همچویک آبشارجاری بود ای که باران رحمتت دائم، گشته نازل زآسمان یکسر نامت آغاز راز هستی بود، کوثرو میِ جام مستی بود انبیاء اولیا زسرمستی، صف به صف درکف همه ساغر ای که انفاس قدسی ات یک دم،جان دهد خضرو نوح وعیسی را بادمِ قدسی ات تمام رُسُل، هریک ازدیگری مسیحاتر نه فقط انبیاءکه مدیون ، نفسَت جبرئیل وخیل ملک نفس خیرتو مدد کار سیدالاوصیا یل خیبر توخودت عرش هستی وازلطف بین بیت علی مکان داری همچو دریا که درسبو گُنجد، خاصه باامرحضرت داور، موجب کسب فیض وقرب علی، بوده ای ای همه وجودعلی این بهانه است میخورم سوگند، که فقط با علی شوی همسر تو علی هستی و علی زهراست،جلوه ی حق عیان ز روی شماست نقش سربند اوست یا زهرا، ذکر لب های توست یا حیدر تو گل یاس کبریا هستی، موجب خلق ماسوی هستی باغ جنت ز بوی تو خوشبوست، ماسوی با تو گشته خوش منظر حسنینت دو گوشواره ی عرش، می درخشند بر فرازه ی عرش هر دو عالم فدای زینب تو، و فدای سر شبیر و شُبر چون ز هر شبنم گل رویت، صد هزاران فرشته می روید از غبار رهت سرشته شود،گِل سلمان و بوذر و قنبر "کوثر استی که تاج اعطیناک، زده بر فرق سید لولاک" خصم بد منظر تو مصداق، اِنّ شانئک هو الابتر محور پنج تن سلام علیک، ای گل یاسمن سلام علیک مهر منظومه ی سپهر ولا،ا لسلام ای شفیعه ی محشر به زمین پا نهادی و دیدند،مردمان جلوه ی هو الرزاق چادرت سفره ی زمین بود و ، رحمت آسمانی ات معجر جواد کریم زاده @Rozatol_Hossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا