eitaa logo
کانال اشعار آئینی جواد کریم زاده
262 دنبال‌کننده
206 عکس
61 ویدیو
0 فایل
زنده گردد از دمت هر مرده ای ای مسیح حضرت زهرا حسین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الا ای ملقب به زین العباد سلام خدا بر روان تو باد سلام شهیدان عالم مدام به روح شما ای امام همام تو آن پارسایی که در زهد و دین لقب یافتی زینت عابدین عبادت ز زهد تو جان یافته به پای تو سجاده انداخته به وصفت قلم گفت این زمزمه نسب داری از حیدر و فاطمه و جدت پیمبر حسینت پدر و مادر به شهبانویی مفتخر چنان در عبادت به تاب و تبی که تاب و توان تن زینبی به تب سوختی گرچه در خیمه گاه به زینب تو بودی تو پشت و پناه وزان زندگانی بس ساده ات گرفت آبرو مهر و سجاده ات به دنیا و عقبی یکی راه راست خم ابروی چون هلال شماست به وصف تو فرمود اله مبین چو زین العباد و سپس نقطه چین ملائک به تحسین بپرداختند و سجادیه در سما ساختند من و مدحت شاه عالیجناب؟ من و مدحت زاده ی بوتراب؟ من آنم که از عشقتان زنده ام موالی درگاهم و بنده ام مرا چون شمایید بود و نبود سرودم به مدح شما این سرود که مدحت گری چون شما را سزاست چه گویم که مداح مدحت خداست قلم بود سرمست مدحت گری به رسم و ره و شیوه ی نوکری چو دلگیر شد آسمان و زمین قلم شد روایتگر اربعین به ناگه سیه پوشتان خامه شد چو شد اربعین شعر غمنامه شد قلم زد قدم در صراط جنون برآمد ز صحرای غم بوی خون به قلب قلم غم بزد نیشتر ز داغ شما شعله زد بیشتر ز خون صفحه رنگین شد و شعله ور قلم شد ز داغ شما نوحه گر به دوشش لوای عزا برگرفت سرودن ز غمنامه از سر گرفت سرود از چهل روز و شب بی کسی چهل روز و شب هول و دلواپسی چهل روز دوری دیدار یار به همراه هفتاد و دو سربدار چهل روز سر های دور از بدن بدن های دور از سرِ بی کفن چهل روز و شب روی نی بی قرار سر پاک هفتاد و دو نی سوار چهل منزل و راس پاک حسین چهل منزل و شیون و شور و شین چهل منزل و راس پاک عمو که بر نیزه میبرد آن را عدو چهل منزل و ماتم و درد و غم چهل منزل و جور و ظلم و ستم چهل منزل و سختی قافله چهل منزل و خنده ی حرمله چهل منزل همراه شمر و سنان چهل منزل و خولی و ناکسان چهل منزل و دشمن و هلهله به گردن به بازو و پا سلسه چهل روز با خار ها در ستوه چهل روز آواره در دشت و کوه چهل منزل و سختیِ در طناب نظاره گر اشک های رباب چهل منزل و همره ساربان که میداد انگشتری را نشان چه تهدید هایی به خنجرکشی چهل منزل و ترس معجر کشی چهل منزل و سختی و رنج و زجر نظاره گر روی منحوس زجر چهل منزل همراه با کودکان اسیری برفتند جمله زنان چهل منزل با پای پر آبله دویدند آنان پی قافله چهل روز غم در گلو کاشتن به راس شهیدان نظر داشتن ز یک چشمت اشک و دگر خون پاک بریزد ز داغ شهیدان به خاک تورا کشت غم های در بین راه نبودت غذایی به جز اشک و آه چهل روز کردی تو این راه طی به همراه شلاق و گه کعب نی چهل روز بر ناقه ی بی جهاز به همراه زینب به سوز و گداز چهل منزل از داغ و غم سوختید به هفتاد و دو سر نظر دوختید چه گویم ز سختی در شهر شام به خاکستر و سنگ از روی بام چه کردند با آل خیر الانام که فرمودی الشام الشام شام ولی این نبُد آخر ماجرا چه کردی تو ای پور خیر الوری چو دیدی که آن کافر بی حیا نشسته به منبر به جای شما به روی اسیران نماید نظر سخن میسراید ز فتح و ظفر به سَبِّ علی چون گشوده دهان و مدح یزید آورد بر زبان به منبر نشستی تو ای بوالحسن چنان خطبه خواندی به فوق سخن منم پور مکه انا ابن المنا منم پور زمزم انا ابن الصفا به ما علم و صبر و سخاوت رواست فصاحت شجاعت محبت سزاست خدا در قلوب همه مومنین نهاد حب آل علی این چنین منم زاده ی حضرت مصطفی که بُد عازم سدره المنتهی منم زاده ی شاه بدر و حنین عمویم حسن هست و بابم حسین منم زاده و پور خیرالنسا همان فاطمه دختر مصطفی چو کردی ز زهرا تو مدحتگری نمودی به مردم تو روشنگری چنان خطبه خواندی به کاخ یزید که عالم خطیبی مثالت ندید چنان خطبه خواندی به شام بلا که با خطبه ات زنده شد کربلا چنان خطبه خواندی به نطق فصیح که جان یافت در چرخ چارم مسیح به بانگ حماسی و علم لدن چه کردی تو در شام،کن فیکون؟ چه خطبه که چون ضربت ذوالفقار زدی گردن دشمن نابکار سخن بر لبت خنجری تیز شد به قلب عدو رفت و خونریز شد به مدح تو ای زینت عابدین هزاران هزاران هزار آفرین @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در شگفتم دلا که بوده حسین از جهانی چه دل ربوده حسین بعد از آن شور عصر عاشورا محشری نو به پا نموده حسین گوئیا گشته روز رستاخیز ای که جا مانده ای به پا برخیز عشق میلیونی حسین را بین و به حبل المتین او آویز همره جابر ابن عبدلله رو سوی قتلگاه ثارالله پرچم سرخ نهضتش بر دوش با نوای علی ولی الله تا که بر جاده نور ماه افتاد زائر اربعین به راه افتاد با لب تشنه چشم اشک آلود یاد گودال قتلگاه افتاد تا که عطر حسین بو کرده ست رو سوی قتلگاه او کرده ست بهر زوار اربعین ساقی باده ی نور در سبو کرده ست همه مهمان خوان فاطمه اند غرق در عشق و شور و همهمه اند آی دشمن برو زخشم بمیر زائرانش بدون واهمه اند بیست میلیون نفر رسد از راه با دلی پر ز خون دلی پر از آه یا لثارات گو و لبیک گو بیست میلیون نفر شبیه سپاه شور این اربعین جهان دیده ست از کران تا به بیکران دیده ست و سپه دار حضرت ارباب از سپاهی عظیم سان دیده ست بندها را گسسته شور حسین مرز ها را شکسته شور حسین دل عشاق را به سوی حرم می‌کشد دسته دسته شور حسین کشته ی تیر و نیزه و خنجر نظری کن بر این دل مضطر گرچه جامانده ام ز زوارت زائرم کن مرا به سال دگر گرچه عشق تو میکشد ما را ... @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دائم به لبش زمزمه ی واویلاست دلسوخته مادری که در حال بکاست همراه فرشتگان به آوای حزین در هر شب جمعه‌ راهی‌ کرب و بلاست با هودج غم ز آسمان می آید گریان و غمین و خسته جان می آید سوی حرمت دست به پهلو دارد هر چند جوان، چه ناتوان می آید هردم گل پاک پرپرت می جوید گل زخم تن مطهرت می بوید گوید به دو چشم تر غریب مادر با اشک و گلاب مرقدت می شوید یا فاطمه ای شفیعه ی در عرصات سر چشمه ی احسان و جمیع برکات با اشک عزایش آبرویم دادی بر قطره ی اشک بر حسینت صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم ‌الله الرحمن الرحیم من به عشق یارگویم یاعلی دم به دم بسیارگویم یاعلی چون خدابخشدگناهانم به او بهر استغفارگویم یا علی چون مَلَڪ آیدڪه جانم را سِتَد باتنَ تب دار گویم یاعلی درشب اول ڪه درقبرم نهند درتُراب تار گویم یا علی چون سوالات مَلَڪ گرددشروع بادوچشم زار گویم یاعلی در درون قبر هم گیرم مدد ازعلی هربار گویم یاعلی بعدنامت هرچه راپرسند ای خالق قهار گویم یاعلی گربسوی جنت الاعلی برند وربسوی نار گویم یا علی چون شفیع ام درصف محشرشود حیدر ڪرار گویم یا علی تانفس دارم بدرگاه توای حضرت غفار گویم یاعلی بندبندم را زهم گربگسلند گرروم بردار گویم یاعلی عشقبازی میڪنم بانام او تا بَرِ دلدار گویم یاعلی ڪاش میشدنزد مولا ای جواد یڪصدوده بار گویم یا علی( ع) @javadkarimzadeh
یک سبد یاس و لاله ونرگس دربغل دارم از کرامتتان وهمانگونه نیز قلبی که گشته آکنده از ولایتتان ونسیمی که می وزد هر صبح از سر کوی با محبتتان وهوائی که تازه می‌گردد با نفس‌های با طراوتتان و به ازهار باغ می بخشد رنگ و بوئی دگر وجاهتتان میزند طعنه بر قد طوبی قد و بالای سرو قا متتان وز سر شوق، تیغ میرقصد در کف دست با صلابتتان می وزد بر فراز قلّه ی عشق باد بر سبز رنگ رأیتتان و جهانی که مات و مبهوت است از کرامات بی نهایتتان وارث ذوالفقار وآئینه کی میائی ؟ کدام آدینه؟ شاعر: @javadkarimzadeh ©
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا