امشب شبِ شهادت پیغمبر خداست
امشب تمام عرش سیه پوش این عزاست
جن و مَلک بر آدمیان نوحه میکنند
گویا عزای اشرف سلطان انبیاست
خیل رُسُل به ماتم و جبریل نوحه گر
فریادشان به ارض و سما وا محمّدا ست
زهرا و حیدر و حسنینند غرق غم
زینب ز کودکی به غم و رنج مبتلاست
در کُنج بستر است و نگاه مبارکش
گاهی به سوی فاطمه گاهی به مرتضی ست
گاهی به دیده ی نگران غرقِ در غم است
دلشوره اش شروع نخستین فتنه هاست
مزد رسالت نبوی را چه خوش دهند
آندم که پاره ی تن او بین شعله هاست
در بین آتش و در و دیوار مانده است
زهرا که پاره ی تن و ناموس کبریاست
گویا به چشم دیده که از کینه بسته اند
دستان مرتضی که شه مُلک لافتی ست
چشمش گهی به سوی حسین است و گاه بر
رخسار پاک و دیده ی گریان مجتبی ست
در تشت دیده لخته ی خونِ جگر بسی
کان آتشش ز اخگر الماس ریزه هاست
گریان تر آن دمی ست که بیند به گوشه ای
در بر گرفته زانوی غم ، شاه کربلاست
یاد آرد آن دمی که حسینش به دوش او
بود و سرش به کرب و بلا از بدن جداست
یاد آرد آن دَمی که شود تشنه لب شهید
پیکر به روی خاک و سرش روی نیزه هاست
ای مسلمین نبی ز جهان میرود ولی
تازه شروع فتنه ی آن قوم بی حیاست
#جواد_کریم_زاده
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
امشب تمام زمزمه ها گشته یا حسن
دلهای عاشقان شده همراه با حسن
امشب تمام نغمه ی پیغمبران شده
همراه ذکر روی لب مصطفی حسن
یک بار علی و فاطمه گویند یاحسین
صدبار گفته اند که واویلتا حسن
امشب تمام عرش سیه پوش این عزاست
شد ناله ی ملائکه ی در سما حسن
حور و ملک به روضه ی او غرق در عزا
گوید به ناله حضرت خیرالنسا حسن
حی علی العزا شنوید از مناره ها
ذکر کبوترانِ ز گلدسته ها حسن
آن کس که در تمامی عمرش غریبوار
بوده غریب و با همه کس آشنا حسن
یک عمر بوده همسر او بدتر از عدو
جعده چو جغد شوم و چو مرغ هما حسن
ای کاش بشکند دم افطار این سبو
ای کاش نخورده بود ز زهر جفا حسن
سم جفا نکشت حسن را که پیش از آن
همواره بود کشته ی در کوچه ها حسن
گرچه نبد به ماریه در یاری حسین
صلحش که بود رایت کرب وبلا حسن
نازم به آن که با علم صلح داده است
بر این قیام کرب و بلا اعتلا حسن
تابوت او اگرچه پر از تیر خصم شد
اما نشد دگر سرش از تن جدا حسن
جسمش کفن شد و سر پاکش به پیکرش
دیگر نشد به جای کفن بوریا حسن
گرچه حرم ندارد و گلدسته و ضریح
اما بود مزارش در قلب ما حسن
باشد کریم و چشم جهان سوی دست اوست
روزی رسد ز او چو تکاند عبا حسن
امشب برات هیئت ما را ز روی لطف
گردان زیارت حرم اولیا حسن
زائر به کربلا و نجف مشهد الرضا
مکه مدینه کرب و بلا سامرا حسن
بهر ظهور منجی عالم دعای ما
گردیده بی اثر به خدا کن دعا حسن
مدحت جواد گفت ز ظلمت رهانی اش
چون نور ابتدایی و بی انتها حسن
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_شهادت
جانم حسن مظهر داور حسن
جانم حسن سبط پیمبر حسن
آنکه بود پُردل و شیر و شجاع
شیر خدا ثانی حیدر حسن
نیست کسی همچو حسن مادری
زاده ی زهرای مطهر حسن
احمدی و حیدری و فاطمی
سجده گر درگه داور حسن
خادم درگاه حسن جبرئیل
ذکر ملک بوده مکرر حسن
آنکه به میخانه ی عشق از ازل
بوده می و باده و ساغر حسن
شاه کرم مظهر جود و عطا
در یم احسان دُر و گوهر حسن
بازوی حیدر به همه جنگ ها
قوت قلب یل خیبر حسن
در صف صفین و جمل بی هراس
بهر علی یک تنه لشکر حسن
آنکه کند پِی شتر سرخ موی
شیر جمل شیر دلاور حسن
غائله ی جنگ جمل کرده است
داده به کفار چو کیفر حسن
صلح حسن پرچم کرب و بلاست
همچو علی بر همه رهبر حسن
صبر به نزدش سپر انداخته
صبر و رضا راست چو مظهر حسن
اوست که استاد ابالفضل هاست
جان حسین است به پیکر حسن
هست حسین دلبر نزد خدا
نزد خدا مونس و دلبر حسن
هست حسین سرور آزادگان
بهر حسین سید و سرور حسن
داشته هفتاد و دو یاور حسین
لیک بُوَد بی کس و یاور حسن
داشت حسین همسری همچون رباب
سم جفا خورده ز همسر حسن
نیست حسن کشته ی زهر جفا
دیده بسی داغ ، مکرر حسن
گشته حسن کشته ی در کوچه ها
کشته شده از غم مادر حسن
آه که زینب چو خبر دار شد
کرد طلب طشت ز خواهر حسن
ریخت برون لخته و خون جگر
در بر خواهر چو برادر حسن
سوخت چو از اخگر الماس ها
گشت بسان لاله ی پر پر حسن
سر چو به زانوی حسینش نهاد
گفت که ای کشته ی خنجر، حسن
ناله ام از ماتم عاشور توست
ناله کند ناله ی بی مر حسن
شکر سرم بر روی دامان توست
گرفتی از مهر تو در بر حسن
شُکرِ خدا نیست به کرب و بلا
نیست تو را بیند بی سر حسن
قاسم و عبدالله یار تو اند
گو چه کند بهر تو دیگر حسن
من ز غم مادر جان بر لبم
هرچه شدی جان تو و زینبم
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام_شهادت
#دودمه_شام_غریبان
شام غریبان حسن امشب است
واویلا واویلا واویلا
جان به لب فاطمه و زینب است
واویلا واویلا واویلا
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh