eitaa logo
کانال اشعار آئینی جواد کریم زاده
264 دنبال‌کننده
209 عکس
61 ویدیو
0 فایل
زنده گردد از دمت هر مرده ای ای مسیح حضرت زهرا حسین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
احد و واحد و سمیع و علیم همه آفاق را تو نور هستی ای خداوند واجب التعظیم نور مافوق کل نور هستی وصف تو در دعای زهرا بود نور همواره از لبش می ریخت آسمان بر زمین ستاره ز شوق با مناجات هر شبش می ریخت آفرینش نبود اما بود نور زیبای زهره ی زهرا پس از آن نور آفریدی تو آفتاب و مه جهان آرا آفریدیش از برای خودت آن حبیبه نگار دلجو را تا نشینی به هر سحرگاهی روبه رو جلوه ی هوالهو را پس از آن بر زمین تو تابیدی آن تجلی نور سرمد را آمده مادری کند بر او یا که دختر شود محمد را؟ خلق عالم ز یُمن خلقت اوست بی سبب نیست خلقت افلاک او تجلی نور حضرت توست فاطمه دخت خواجه لولاک نور بر این جهان تو تاباندی چون فروغ جمال لم یزلی گرچه بُد آفتاب عالم تاب گشت محو گل جمال علی فاطمه سرور زنان بهشت سرور مریم ،آسیه،هاجر زینت عرش کبریایی توست و مقامش ز عرش بالاتر حسنینش دو گوشواره ی عرش هر دو خیبر شکن دو تا حیدر زینبینش دو کوثر جاری همچو مادر شفیعه ی محشر خاک شایسته ی وجودش نیست آسمان خاک پای فاطمه است او مقامش به اوج او ادنی ست اوج معراج جای فاطمه است آفرینش به دست بوسی او از سر شوق شادو مفتخرند انبیا اولیا ملائک و حور رشک بر جاه و شوکتش ببرند عارف الحق به لطف عرفانش همهء عارفان شهر شدند طفل در مکتبش فقیهان و همهء عالمان دهر شدند مهر و مه ذره ای ز نور رخش کهکشانها نخی ز معجر اوست رحمت او به وسعت دریاست رزق از تار و پود چادر اوست علت خلق ماسوی زهراست جده ی مهربان سادات است فای نامش بنام قدسی تو معنی فاطر السماوات است السلام علیک ای گل یاس مادر آب دختر دریا السلام علیک ای خورشید السلامُ علیک یا زهرا
بر جلوه ی پاک دخت طاها صلوات بر فاطمه ی ام ابیها صلوات بر فاطمه و یازده نسلش و بر منظومه ی پر ز نور زهرا صلوات @javadkarimzadeh
فاطمه ای علت و بهانه ی خلقت خلق تو بر آفرینش آمده علت علت خلق جهان و عالم هستی در نظر خالقت به معنی غایت مرغ خیال ار پرد به قله ی لولاک پی برد آنجا ز هستی ات به نهایت مدح تو را کرده ذات حی تعالی وه که چه نیکو نموده ات به مداحت نیست مگر در حدیث قدسی لولاک حق ز تو فرمود در مقام جلالت حق به رسولش چنین خطاب بفرمود از پی اثبات مرتبت و کمالت کای شرف الانبیا رسول مکرم ای که تو را داده ام مقام رسالت عشق تو بودی به دل که خلق نمودم جمع سماوات را به شوق جمالت گر که نبد در دلم محبت‌ حیدر خلق کجا مینمودمت ز عنایت یا که نبد در دل ار محبت زهرا خلق تو و مرتضی نبود مشیت پیشتر از خلقت جهان که تو بودی بیشتر از عالمی به سجده و طاعت نطق فصیح تو چون فصاحت قرآن معنی نهج البلاغه ای به بلاغت بندگی ات خود هماره سیر الی الله سنجش معیار تو ست طوع و عبادت فاطمه ای نور کل و نورا علی نور فاطمه ای نور و ای پدیده ی عصمت فاطمه ای مظهر جمال الهی فاطمه ای معنی کمال حقيقت نور تو راز رموز خلقت انسان نور تو سر چشمه حیات طبیعت نور تو نور بهشت و عرش و سماوات موجب ایجاد لطف و مهر و محبت نور تو نور خدای حی تعالی ست ای متعالی ترین تعالی خلقت مرتبت عالی تو دخت نبوت منزلت غالی تو کفو ولایت هم که شوی بر رسول ام ابیها هم که علی جان دهد به شوق وصالت شان تو بالاتر از مراتب ادراک هم که مقام تو بوده مام امامت جایگه تو همیشه مادر سادات بوده مقابل به ساحت احدیت هم که نشیند سحرگهان به تماشات هم که کند دم به دم جمال تو رویت هم که روان بیندت چو کوثر جاری هم که فضیلت طراودت ز فضیلت هم که ز تنهایی اش برون شده باشد هم متجلی شود ز نور تو وحدت مادر گیتی نزاد و چون تو نزاید دختر پیغمبر و زنی به مثالت لم یلدم بسته لب وگرنه بگویم " دخت خدایی تو ای ملیکه ی جنت @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیار کریمان به سوگ و عزاست به کرمان عزای شهیدان بپاست به گلزار پاک شهیدان نگر پذیرای مهمانی لاله هاست چه گلهای پاکی که پرپر شدند که از بوی آنها معطر فضاست برآمد برون ز آستین دست کین کز آن آتشی بر جگرها ی ماست شیاطین به مُلک سلیمان شدند ولی مُلک او تا ابد پا به جاست چو سر دار شد بر سرِ دارِ عشق به جایش در این ملک سردارهاست چه هنگامه ای شد به میلاد نور که زهرا از این غم به حال بُکاست خدایا رسان مهدی فاطمه که او دادرس بهر هر بینواست تو تعجیل فرما ز بهر ظهور که بر مشگل خلق مشگل گشا ست به دوشش عبای نبی و به کف یکی ذوالفقار شه لافتی ست بُوَد منتقم بهر خون حسین زعباس عمو یش به دوشش لوا ست و نقش نگین اش اَناَ الحُجَّةَ ست که آن یادگار شه کربلاست بیا مانده ی غیبتش را ببخش به زینب که بر داغ و غم مبتلا ست بگردان تو نزدیک صبح ظهور که او آید از جاده‌ ی پر ز نور اللهم عجل لولیک الفرج @javadkarimzadeh
ودر آن خلد برین محفل نورانی بود مغنیه، کا ظمی و پیر جمارانی بود گوشه ای باقری وباکری ودر طرفی حججی، همت و خرازی و تهرانی بود بود در دست اباالفضل علمدار علم ودر آغوش حسین جای سلیمانی بود پس از آن نیز در آغوش شه کرببلا جای بو مهدی و آن مومن ربانی بود همه در نور حسین بن علی غرق شدند لحظه ها لحظه ی روحانی و عرفانی بود
گرچه در خون خویش غوطه ورند گر چه دلخسته و شکسته پَرند روشنی بخش انجمن هستند شهدا شمع محفل بشرند خود سرا پا چو شمع سوخته اند بشریت به نور ره ببرند چه سبکبال، پر زنان ، خوشحال چون پرستو هماره در سفرند کارشان بذل جان و ایثارست چون بدینگونه جاودانه ترند و خلائق به جایگاه شهید همه در روز حشر رشک برند با چنین جایگاه والایی شهدا زیر سایه ی قمرند چه قمر ماهِ پاک امِّ بَنین که شهان خم به پاش تا کمرند انبیا اولیا ملائک و حور همگی محو روی این پسرند چه مهی آنکه مهر و ماهِ سپهر چون به حسرت به روی او نگرند همه ی کائنات بر خالِ گونه ی هاشمیش سجده گرند و همه سائلان در گاهش به گدایی خویش مفتخرند او علمدار دشت کرب و بلاست دشمنان ماتِ صاحب سپرند او وزیر و حسین شاهنشاست هر دو تا روز حشر تاج سرند دست بر آب بُرد و آب نخورد دید چون اهل خیمه تشنه ترند به وفاداری و ادب شهره او ابالفضل و دیگران دگرند ای که ساقی و میر علقمه ای فاطمه گفت پور فاطمه ای @javadkarimzadeh
باز شبِ جمعه و روضه و اشکِ بصر باز شروع غم و نوحه ی شب تا سحر هر شب جمعه بپاست روضه ی در کربلا مادر سلطان عشق گشته بر او نوحه گر مویه کند بر غریب مادر شیب الخَضیب بر سر و سینه زنان خسته و خونین جگر بر شه عریان بدن بر بدن بی کفن روضه بخواند چنین فاطمه با چشم تر زینت دوش نبی از چه تو تشنه لبی آه نبوده ست آب مهریه ی من مگر هم که منم مام آب هم پدرت بوتراب با لب عطشان چرا خاک نگشتی پسر از سرِ شب تا پگاه ، همره با اشگ و آه بر تن بی سر کند فاطمه هر دم نظر آه از آندم که دید خنجر شمر پلید چون ز قفا مبرید از سر اولاد سر @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا