#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
امشب تمام زمزمه ها گشته یا حسن
دلهای عاشقان شده همراه با حسن
امشب تمام نغمه ی پیغمبران شده
همراه ذکر روی لب مصطفی حسن
یک بار علی و فاطمه گویند یاحسین
صدبار گفته اند که واویلتا حسن
امشب تمام عرش سیه پوش این عزاست
شد ناله ی ملائکه ی در سما حسن
حور و ملک به روضه ی او غرق در عزا
گوید به ناله حضرت خیرالنسا حسن
حی علی العزا شنوید از مناره ها
ذکر کبوترانِ ز گلدسته ها حسن
آن کس که در تمامی عمرش غریبوار
بوده غریب و با همه کس آشنا حسن
یک عمر بوده همسر او بدتر از عدو
جعده چو جغد شوم و چو مرغ هما حسن
ای کاش بشکند دم افطار این سبو
ای کاش نخورده بود ز زهر جفا حسن
سم جفا نکشت حسن را که پیش از آن
همواره بود کشته ی در کوچه ها حسن
گرچه نبد به ماریه در یاری حسین
صلحش که بود رایت کرب وبلا حسن
نازم به آن که با علم صلح داده است
بر این قیام کرب و بلا اعتلا حسن
تابوت او اگرچه پر از تیر خصم شد
اما نشد دگر سرش از تن جدا حسن
جسمش کفن شد و سر پاکش به پیکرش
دیگر نشد به جای کفن بوریا حسن
گرچه حرم ندارد و گلدسته و ضریح
اما بود مزارش در قلب ما حسن
باشد کریم و چشم جهان سوی دست اوست
روزی رسد ز او چو تکاند عبا حسن
امشب برات هیئت ما را ز روی لطف
گردان زیارت حرم اولیا حسن
زائر به کربلا و نجف مشهد الرضا
مکه مدینه کرب و بلا سامرا حسن
بهر ظهور منجی عالم دعای ما
گردیده بی اثر به خدا کن دعا حسن
مدحت جواد گفت ز ظلمت رهانی اش
چون نور ابتدایی و بی انتها حسن
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
#پیامبر_اعظم_مژده_حضرت_زهرا_س
لحظه های فراق و دلتنگیست
آرمیده نبی به بستر خویش
نه ز دنیای دون که دل کندن
سخت باشد ز روی دختر خویش
دید زهرا چه بیقرار شده
اشک بسیار کرده بیتابش
دید، این آه و زاری بی حد
پیش چشم پدر کند آبش
گفت زهرا بیا پدر به فدات
در کنارم عزیز دلجو یم
بیقراری مکن عزیز دلم
تا که راز نهفته ای گویم
لب خود را کنار گوشش برد
همه گفتند میدهد پندش
لحظاتی دگر همه دیدند
همره اشکهاش، لبخندش
حیدرو زینب و حسین و حسن
همه بودند محو گفتارش
همه حیران ، چه گفت پیغمبر
فاطمه شاد گشته رخسارش
نکند ماندن رسول الله
راز فرموده ی پیمبر بود
کاش راز سلامتش باشد
آنچه با پاره ی تنش فرمود
فاطمه ، ای ملیکه ی ملکوت
جان عالم فدات یا زهرا
راز بگشا، بگو که پیغمبر
دم آخر چه گفت با زهرا
گفت زهرا که مژده اش این بود
وحی فرموده ذات حضرت حق
به پدر در بهشت فاطمه جان
اولین کس تو میشوی ملحق
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
امشب شبِ شهادت پیغمبر خداست
امشب تمام عرش سیه پوش این عزاست
جن و مَلک بر آدمیان نوحه میکنند
گویا عزای اشرف سلطان انبیاست
خیل رُسُل به ماتم و جبریل نوحه گر
فریادشان به ارض و سما وا محمّدا ست
زهرا و حیدر و حسنینند غرق غم
زینب ز کودکی به غم و رنج مبتلاست
در کُنج بستر است و نگاه مبارکش
گاهی به سوی فاطمه گاهی به مرتضی ست
گاهی به دیده ی نگران غرقِ در غم است
دلشوره اش شروع نخستین فتنه هاست
مزد رسالت نبوی را چه خوش دهند
آندم که پاره ی تن او بین شعله هاست
در بین آتش و در و دیوار مانده است
زهرا که پاره ی تن و ناموس کبریاست
گویا به چشم دیده که از کینه بسته اند
دستان مرتضی که شه مُلک لافتی ست
چشمش گهی به سوی حسین است و گاه بر
رخسار پاک و دیده ی گریان مجتبی ست
در تشت دیده لخته ی خونِ جگر بسی
کان آتشش ز اخگر الماس ریزه هاست
گریان تر آن دمی ست که بیند به گوشه ای
در بر گرفته زانوی غم ، شاه کربلاست
یاد آرد آن دمی که حسینش به دوش او
بود و سرش به کرب و بلا از بدن جداست
یاد آرد آن دَمی که شود تشنه لب شهید
پیکر به روی خاک و سرش روی نیزه هاست
ای مسلمین نبی ز جهان میرود ولی
تازه شروع فتنه ی آن قوم بی حیاست
#جواد_کریم_زاده
#امام_رضا_ع_شهادت
تا از کسی رضا، به رضایت، رضا نشد
هرگز از او رضا، به رضایت، خدا نشد
خرم دلی که تا به ابد مبتلای اوست
بیچاره آن دلی که بر او مبتلا نشد
آنکه طبیب و بر همه ی درد ها دواست
از چه به درد زهر جفا خود دوا نشد
در کوچه بارها به زمین خورد و بعد از آن
از سوز سم کین به تن او چه ها نشد
بر سر عبا کشیده و از سوز تشنگی
آمد میان حجره زمین خورد و پا نشد
بر خاک حجره صورت خود را نهاده بود
ای وای خاک حجره برایش شفا نشد
درهای حجره وا شد و ناگه پسر رسید
صد شکر پای غیر به آن حجره وا نشد
اینجا پسر گرفته به دامان سر پدر
صد شکر همچو حادثه ی کربلا نشد
آنجا پدر سر پسرش بُد به دامنش
داغی چو داغ اکبر فرّخ لقا نشد
گرچه به خاک حجره سرش را رضا نهاد
اما سرش به خاک ز پیکر جدا نشد
بر دامن جواد سرش را نهاده بود
بر روی نیزه ها سرش از کینه جا نشد
گر سوخت سینه اش ز عطش استخوان آن
در زیر نعل تازه دگر جابه جا نشد
غسل و کفن شد آن تن پاک و مطهرش
دیگر تنش به جای کفن بوریا نشد
تشییع گشت پیکر پاکش به دوش خلق
اما تنش به پهنه ی هامون رها نشد
ناموس او اسیر نگشتند و خواهرش
خیره به خیزران و به تشت طلا نشد
#جواد_کریم_زاده