#بمناسبت_شهادت_رهبر_جبهه_مقاومت
#سید_حسن_نصرالله
مرام و مسلک سید ازين حکایت داشت
که دائما به لبش واژه ی شهادت داشت
به راه مکتب توحید و مصطفی جان داد
شهادتی که نصیبش شد و لیاقت داشت
کسی که دم ز شه ملک لافتی میزد
شجاع بود و چو مولای خود شجاعت داشت
چه سیدی که به یاری خلق نصرالله
چه سیدی که عشق به مولا و بر ولایت داشت
به نام نیک حسن شهره بود و نصر الله
ز عشق نصر من الله به دوش رایت داشت
به زیر بار مذلت نرفت همچو حسین
عزیز وار چو ارباب خود شهامت داشت
ز خطبه خوانی طوفانی اش هویدا بود
ز نطق حضرت سجاد او علامت داشت
چه بهره ها که ز علم امام باقر برد
وز آن امام به لبهای خود روایت داشت
به نقل قول و احادیث حضرت صادق
به روی منبر در نطق خود صداقت داشت
فرا گرفته ی درس امام کاظم بود
بجز ستمگر بر کظم غیظ عادت داشت
و هر چه کرد برای رضای خالق بود
چقدرامام رضا هم از او رضایت داشت
ز نام پاک جوادالائمه دم میزد
تمام عمر به درماندگان کرامت داشت
چو راه یافته گان امام هادی بود
به خلق شیعه ز راه وفا هدایت داشت
میان لشگر دشمن ز عسکری آموخت
امیر بود، و بر دشمنان نظارت داشت
همو که بنده و سرباز خاص مهدی بود
به پيشگاه رفیعش سر ارادت داشت
همو که روضه ی مادر ز غصه پیرش کرد
بکا به عمه ی سادات و بر اسارت داشت
همو که از یل ام البنین چنین آموخت
که در مقابله ی ظلم باید استقامت داشت
همو که با تاسی از اهل بیت دشمن را
چنان حقیر و وادار بر حقارت داشت
جهان شیعه بر این شیعه تا ابد نازد
که در برابر کفر اینچنین جسارت داشت
مقاومت اگر اکنون چو قامتش سرو است
رئیس و رهبر آن هوش و هم درایت داشت
مجاهدات ز یکسو ز سوی دیگر هم
ز سوی رهبر ایران بسی حمایت داشت
بسوی دره ی نابودی است اسرائیل
حرامزاده که از نطفه اش شرارت داشت
رژیم غاصب صهیون نحس کودک کش
که قصد ظلم و تجاوز و قتل و غارت داشت
چنان به دست خودش گور خویش را کنده ست
مگر که با ملک الموت او رقابت داشت
همان رژیم پلیدی که شیخ نصرالله
برای بردن نامش بسی کراهت داشت
بلند گشت قصیده سخن کنم کوتاه
که سید از سخن رهبری اطاعت داشت
بخوان دعای فرج را ظهور نزديک است
مرام و مسلک سید ازين حکایت داشت
#جواد_کریم_زاده
#وعده_صادق
#حمله_موشکی_ایران_به_اسرائیل
جواب حمله و کشتار کودکان موشک
و التیام دل زار مادران موشک
جواب حمله به غزه به ضاحیه، صنعا
جواب بمب برادر، در این زمان موشک
نهاده آرش ایرانیان چنان از شوق
بجای تیر در آن چله ی کمان موشک
بگو به ابرهه سجیل وار میبارد
به روی فیل و تو و هر چه فیلبان موشک
بجای بارش باران به روی اسرائیل
ببارد ابر ابابیل از آسمان موشک
بگو که آرزوی نیل تا فرات چه شد
برآورَد همه ی آرزویتان موشک
رژیم غاصب صهیون نحس کودک کش
عذاب ظلم شما هست بی گمان موشک
شهاب و پاوه و قدر و عماد و سجیل و ...
ز هر کدام که خواهید نوش جان موشک
دگر تمام شده دوره ی بزن در رو
دگر تمام شده بهرتان گران موشک
غریو نصرو من الله میرسد بر گوش
ز غرشِ پرشِ تا به بیکران موشک
کجاست تا که ببیند شهید تهرانی
به یادگار نهاده ست جاودان موشک
به کوری همه ی دشمنان نگر امروز
رسیده تا به تلآویو و عسقلان موشک
ببین ز وعده ی صادق توان ایران را
که انتقام بگیرد ز دشمنان موشک
بگو به دشمن ایران قرار اگر جنگ است
سر قرار بیا و قرارمان موشک
#جواد_کریم_زاده
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع_مدح_
#میلاد
آفتاب رخت درخشید و ملک ری با صفا و زیبا شد
آمدی با رسیدنت آقا نوبت عاشقی مهیا شد
تا که پایت به ری رسید ای جان ، با خودت یک بهار آوردی
از صفای قدومت ای مولا پُر زگُل کوه ودشت و صحرا شد
چشم ری شد بهمقدمت روشن باغ و بستان ز رویتان گلشن
برکت از وجودتان لبریز مثل یک آبشار زیبا شد
عطرتان چونکه در فضا پیچید، یک نفس ری فقط تو را بوئید
گل حُسن حسن به ری روئید مایه رنگ و بوی گلها شد
بوی عطر حسن ز دستارت آسمان را نمود عطرآگین
ملک ری هم به یُمن آمدنت، پاک و خوشبو شد و مُصفا شد
السلامُ علیک ای خورشید السلام علیک حضرت عشق
ای پیام آور امام هُمام آمدی با تو عشق معنا شد
حضرت شاه عبدالعظیم ای سخی ای کریم ابن کریم
ای امامزاده واجب التعظیم، حرمت قبله گاه دلها شد
حَرَمت قبله گاه اهل ولاست، حُرمَت زائرت بسی والاست
آنچنانی که اجر زوّارت همچو زوار پور زهراشد
گرد گلدسته ها و گنبد نور، در طوافت بسی ملائک وحور
زائران گرد مرقدت پر شور، وه مقامت چقدر والا شد
نه فقط زائران که خدامت مرغ دلشان پریده بربامت
همچو صیدی فتاده در دامت، تیر عشقت به قلبشان جا شد
تو سفیری ز حضرت هادی، تو به یک عالمی نشان دادی
می توان با ولای اهل البیت شاه و سلطان ملک ری ها شد
با روایات و با احادیثت آشنا گشته شیعه ی حیدر
شیعه با فقه و منطقت آقا، عاشق از پیش تر به مولا شد
تو اباالقاسم و کریم هستی تو به خلق جهان زعیم هستی
تو به ری موسی کلیم هستی با تو ری همچو طور سینا شد
همچو جدت امام خوبی ها به دل مرده روح می بخشی
بی سبب نیست یا اباالقاسم که دمت چون دم مسیحا شد
که چنین میتوان بزرگی کرد که چنین میتوان لیاقت داشت
که ببیند رخ چهار امام و سپس دست بوس آنها شد
هرکجا کار دل گره میخورد دل مرا سوی مرقدت میبرد
بارها شد پس از زیارتتان گره از کار زائرت وا شد
بوده این آرزوی من ز قدیم خادمی تو شاه عبدالعظیم
یک دمی هم شده قبولم کن هر که شد نوکر تو آقا شد
چون که بوسم ضریح پاک تو را مرغ دل میپرد به کرب و بلا
آمدی در کنار مشهد و قم کربلایی دوباره برپا شد
حسنی زاده هر کسی باشد میبرد ارث از امام حسن
شک ندارم کرامتت آقا باعث رستگاری ما شد
چون به دل مهر اولیا دارم در بهشتم برند یا نارم
متحیر نگردم ار آتش، بهر من بَردا و سلاما شد
هر که هستم گدای این کویم من که باشم ثنایتان گویم
آنکه انت ولینا فرمود خواست تا این قصیده غرّا شد
شب میلادتان محبان و نوکرانت برات میخواهند
چه براتی، برات کرب و بلا ، که به دست کریم امضا شد
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh