#حضرت_زینب_س_ولادت_مدح
وه که خدا آب زند راه را
گل بزند سر در درگاه را
قاب کند عکس رخ ماه را
هدیه ی شاهانه دهد شاه را
سپس. به اذن ربّ حیّ جلیل
وحی بَرَد به مصطفی جبریل
که هدیه ای داده خدا از شعف
چه هدیه ای گوهر پاک صدف
چه گوهری پاک چو دُرّ نجف
کنون رسد به گوش ات از هر طرف
از لب جبریل و ملک زمزمه
آمده دخت حیدر و فاطمه
مژده که هنگام بهار آمده ست
حاصل باغبان به بار آمده ست
غنچه ی گل به شاخسار آمده ست
فاطمه ای علی تبار آمده ست
نور خداوند شده منجلی
آمده عشق فاطمه و علی
شب شبِ میلاد و چه نیکو شب است
نغمه ی آل مصطفی یا رب است
ز آسمان بر قدمش کوکب است
زِینِ اَبَ ست و نام او زینب است
قیامتی بپاست در عالمین
آمده یار مجتبی و حسین
هم که به اقتدار چون حیدر ست
هم به حیا فاطمه را دختر ست
هم که حسين و حسن دیگرست
هم به جزا شفیعه ی محشر ست
این سخن جمله ی آل کساست
زینب ، اعتبار کرب و بلاست
دختر شاه و دختر یاس بود
ز کودکی معنی احساس بود
چقدر بر حسین حساس بود
پلهگه منبرش عباس بود
فاتح کوفه است و شام بلا
زنده ازو واقعه ی کربلا
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
بر دختر دوم پیمبر صلوات
بر فاطمه ی دوم حیدر صلوات
بر یاور مجتبی و بر یار حسین
بر نور دل این دو برادر صلوات
#جواد_کریم_زاده
#حضرت_زینب_س_مدح_ولادت
شب میلاد زینب گشته امشب
قلم بنویس نیکو مدح زینب
مهین مدح جمال منجلی را
ثنای دخت دلبند علی را
بیا تفسیر کن شمس الضحی را
و معنا واژه ی بدر الدجی را
بیا توصیف آل طاهرین گو
ز واللهُ یحب الصابرین گو
بیا با من شبی یک رنگ و بو شد
بیا مجنون صفت دیوانه خو شو
به صحرای جنون با من قدم زن
بیا گامی فراسوی عدم زن
که وصف نام لیلا عین جان است
به مجنون روز و شب ورد زبان است
کند بر صفحه ی دل نقش جانش
بنوشد باده ی مستی ز جامش
بیا با من سوی میخانه رو کن
بیا لیلای خود را جست و جا کن
بیا شادان بکوب این حلقه بر در
و مستی کن بزن بر سیم آخر
مرکب همچو می کن نوش جانت
بزن بر لب منزه کن زبانت
الا ساقی مرا هم مست گردان
مرا هم عاشقی یکدست گردان
مرا همچون قلم مست سبو کن
ز مستی بار دیگر زیر و رو کن
که هردو مست یک جام و سبوییم
و با هم مدح زینب را بگوییم
قلم حال خوشت بادا مبارک
و اجرت با خداوند تبارک
به سرمتی کنون با می وضو کن
و هر ناممکنی را آرزو کن
نما مدح و ثنا نور خدا را
و بانوی دمشق و کربلا را
همان زینب که وصفش را خدا کرد
و مدحش را محمد مصطفی کرد
همان زینب که سالارش حسین است
و نزد اهل بیت او نور عین است
نه یک زن بود زینب پنج تن بود
به یاری حسینش شیر زن بود
جهان شیعه از او زیر دین است
دمادم دم به دم یار حسین است
یکی شد پرچم آن یک نقش پرچم
به پا شد زین دو آوای محرم
و هردو روح واحد در دو جسم اند
به یک معنا ولیکن در دو اسم اند
ز عشق هردو دل در شور و شین است
حسین اش زینب و زینب حسین است
به وقت خلق او خلاق داور
گرفت الگوی او اول ز کوثر
مهیا تا کند اجزای او را
ستاند از یاس و مریم رنگ و بو را
مهم تر از همه دادش ز خود نور
طراوت از بهشت و جلوه از حور
صفا از صبح و زیبایی ز مهتاب
جلا و روشنایی دادش از آب
ز باران رحمت و پاکی ز شبنم
حیا و عفت از زهرا و مریم
وقار و استواری دادش از کوه
که تاب آرد به زیر بار اندوه
ز خاک کربلا بر خشت او ریخت
بلا و خشت اورا در هم آمیخت
سپس خلاق رحمان و رحیمش
ز احمد داد بس خلق عظیمش
شجاعت از علی شیر خدا داد
شهامت از مهین خیرالنسا داد
کرامت از حسن بخشید اورا
و بودن با حسینش آرزو را
و زینب را گلی بی خار و خس کرد
سر آخر با حسینش هم نفس کرد
نبود او فاطمه؟ پیغمبری بود
سراپایش خدایی حیدری بود
سراپا پا به تا سر حیدر است این
به سان فاطمه چون کوثر است این
و زهرا و علی را دختر است این
نه دختر بل حسین دیگر است این
به عصمت مریم عذراست زینب
و بالاتر ،خود زهراست زینب
و صبر از صبر زینب سربلند است
به دامش چون اسیری در کمند است
نه یک زن بل هزاران شهریار است
خدایی کربلا را اعتبار است
و تیغ او زبان بود و سخن بود
دمش بران بُد و دشمن شکن بود
به پای کفر هر دم بند می زد
ظفر بر تیغ او لبخند می زد
و اینها شمه ای بود از کمالش
چه سان دیگر دهم من شرح حالش
نویسند عالمان اوصاف بی حد
به وصف و مدح او صد ها مجلد
دلم گه کربلا گاهی دمشق است
اسیر زینب و سلطان عشق است
به دنیا افتخار ما همین است
که او دخت امیر المومنین است
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
#حضرت_زینب_س_ولادت_مدح
امشب به باغ مصطفی یاس معطر آمده
بر دامن ختم رُسل زهرای دیگر آمده
بین دو دُرِّ از لطف حق دُردانه گوهر آمده
یعنی که زینب دختر زهرا و حیدر آمده
در آسمانها و زمین خوانَد چنین روح الامین
آمد به دنیا زینت مولا امیرالمومنین
روح الامین بر مقدش بگشوده بال و شهپرش
با صور اسرافیل میخواند مدیح محشرش
میکال خود روزی خورَد از خوان روزی گسترش
وز شوق عزرائیل جان خواهد دهد در محضرش
خیل ملائک سجده گر بر زینب کبری شده
عالم ز یمن مقدمش چون جنت الماوی شده
بیت علی و فاطمه پرنور شد از روی او
عالم معطر گشت از عطر گلاب و بوی او
مانند زهرا مادرش باشد صفات و خوی او
کعبه به فرمان خدا گردد به سمت و سوی او
امشب خدا بر فاطمه نوری علیمه میدهد
حیدر ز یمن برکت زینب ولیمه می دهد
این زینب کبری که باشد اعتبار کربلا
گیرد علم بر دوش خود مانند عباس از وفا
مانند زهرا خطبه ی زینب کند طوفان بپا
با نطق حیدر گونه اش ویران کند شام بلا
بهر حسین ابن علی اینگونه یاور میشود
نازد حسین امشب به خود دارای خواهر میشود
امشب همه آل کسا از شوق دل سر مست او
هستی به خود نازد که باشد هستی اش از هست او
پابست او باشد حسین و زینبش پا بست او
باشد برات کربلای عاشقان در دست او
باشد حسین ابن علی خورشید عالمتاب عشق
آنجا که زینب میشود ماه جهانتاب دمشق
هر جا که دخت فاطمه نوری مجسم میشود
خدمتگزار درگهش ساره و مریم میشود
هر جا بساط روضه با یادش فراهم میشود
دخت علی یاد آور ماه محرم میشود
بر زینبیون تا ابد زینب امیر و رهبر ست
هم بر شهیدان تا ابد دخت علی پیغمبر ست
#جواد_کریم_زاده
#امام_زمان_عج
از جفای زمانه یار غریب
شده دلخسته در دیار غریب
چون نشانی ز آشنایی نیست
میخورد خون دل نگار غریب
همه دنبال یار میگردند
غافل از اینکه اوست یار غریب
همه دنبال کار خود هستند
هیچ کس نیست پای کار غریب
به زبان بیقرار آمدنش
خود فریبان بیقرار غریب
ما که یک عمر ادا در آوردیم
اینکه هستیم همقطار غریب
کاش میشد که بی ریا باشیم
در دعا بهر انتظار غریب
کاش هنگام العجل گفتن
چون علی بن مهزیار غریب
سر و جان را فدای دوست کنیم
کاش باشیم سربدار غریب
من ندیدم غریبتر از او
همه عمرم به روزگار غریب
همه عالم شده غریبستان
آه از درد بیشمار غریب
سیصدو سیزده نفر تا کی
جمع گردند در کنار غریب ؟
سیزده قرن بگذرد اما
کی شود وقت کارزار غریب ؟
به خدا در نیام طاق شده
طاقت و صبر ذوالفقار غریب
کاش در صبح جمعه ای نزدیک
آید از راه تکسوار غریب
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh