#مناجات_لیله_الرغائب_امام_زمان_عج
#مناجات_با_خدا
_نور در نور مهر رخشانی
در شب تیره ماه تابانی
ای که از نور پاکتان شب و روز
آسمان می شود چراغانی
ای که نورت ز نور پاک خدا ست
مصطفی را تو نور چشمانی
در شهامت چو مادرت زهرا
در شجاعت علی عمرانی
شاه جود و سخا و مرحمتی
در سخاوت حسن به دورانی
در شجاعت حسینی و عباس
تیغ بران و خصم عدوانی
ای که بردی تو ارث از سجاد
که کنی سجده های طولانی
یا چو باقر علوم عالم را
می شکافی به نور عرفانی
دانشت صبح صادق است آقا
علم صادق امام روحانی
ای که باب الحوائجی هر دم
و به هرگونه درد درمانی
هم که ابن الرضای رابعی و
پسر پادشاه ایرانی
چون جواد الائمه ای یم جود
وز عطا همچو ابر بارانی
هم هدایتگری چو هادی النقی
عسکری را تو جان جانانی
جام ما را نما پر از می عشق
ای که ساقی به جمع مستانی
در شب لیله الرغائب من
کرده ام آرزوی ایمانی
که به حق چهارده معصوم
روی از ما تو برنگردانی
مهدی فاطمه ولای شماست
فخر هر شیعه ی مسلمانی
ای خدای بزرگ بی همتا
که کریم و رحیم و رحمانی
از سر لطف خود ظهورش را
کن تو نزدیک جمعه ای ، آنی
گرچه ما عاصی و گنهکاریم
از تو امید مغفرت داریم
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
#امام_هادی_ع_شهادت_شام_غریبان
یکبار دگر خیمه ی غمخانه بنا شد
عالم همه در ماتم و اندوه و عزا شد
در عرش و سماوات غم و ناله بپا شد
فرزند تقی کشته ی از زهر جفا شد
عالم شده گریان علی النقی امشب
در شام غریبان علی النقی امشب
آن زهر چو آتش شد و بر دهر شرر زد
چون آتش جانسوز که بر جان پدر زد
اینبار بر افروخت و بر جان پسر زد
زین غم به جنان فاطمه بر سینه و سر زد
با صوت حزین بانگ برآورد منادی
شد پاره جگر ابن الرضا حضرت هادی
آسیمه سر آنگاه خودت را چو رساندی
سر را به روی دامن پاکت بنشاندی
از چشم ترت اشک چو گوهر بفشاندی
با یاد حسین بن علی مرثیه خواندی
قربان لب مرثیه خوان تو حسن جان
عالم بفدای لب آن کشته ی عطشان
هنگام شهادت پدرت جامه به تن داشت
سر به روی دامان تو و ذکر حسن داشت
هر چند که کشتند ولی سر به بدن داشت
هم غسل شد آن پیکر و هم اینکه کفن داشت
بر پیکر پاکش نشد از کینه جسارت
صد شکر نرفت اهل و عیالش به اسارت
#جواد_کریم_زاده
#امام_جواد_ع_میلاد_مدح
موسم جشن و سور می آید
بانگ شادی و شور می آید
بهر میلاد پور حضرت عشق
احمد از کوه نور می آید
عیسی از چرخ چارمین سما
موسی از کوه طور می آید
از لب پاک حضرت داوود
نغمه های زبور می آید
انبیا را ز بهر دیدن او
در دل حس غرور می آید
گل خوشبوی او چو بو کردند
همه سوی مدینه رو کردند
انبیا محو دیدن رویش
همه محو گل سمن بویش
مهر و مه نورگیر روی مهش
قبله ی خلق طاق ابرویش
اهل بیت اند جمله مشتاقش
خاتم الانبیا ثنا گویش
صد هزاران چو حاتم طایی
مفتخر بر گدایی کویش
چه به دشمن چه دوست می بخشد
همه مبهوت خلق نیکویش
خضر آب حیات میخواهد
می نشیند چو بر لب جویش
آفرینش به خویش میبالد
که رضا کوثری چنین دارد
نجمه از شوق اختر آورده
مصطفی یا که حیدر آورده
در بر پادشاه و خسرو طوس
همچو طوبی چنین بر آورده
او به دریا ی اهل بیت امشب
چون صدف گشت و گوهر آورده
بر تمامی اهل جود و کرم
سید و میر و سرور آورده
کوری چشم دشمنان امشب
فاش گویم که کوثر آورده
ماه رخشنده میرسد از راه
شاه بخشنده میرسد از راه
ای که در کودکی امام شدی
من هم از کودکی غلام توام
بپذير این غلام حلقه به گوش
دانه ام ده که مرغ دام توام
چون تو ساقی شدی و می جودت
تا ابد مست می و جام توام
از لبانت در و گهر ریزد
واله و محو در کلام توام
جود و فضل و عطا مرام شماست
کشته و مرده ی مرام توام
آمدم کاظمین پابوست
محو گلدسته ها ی بام توام
ای که هستی همیشه باب مراد
جان فدای تو ای امام جواد
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh